علیرضا بهنام، شاعر، به بهانه انتشار مجموعه شعر جدیدش با نام «چه» گفت: اعتقادی به شعر مدرن ندارم و علاقمند به سرودن شعر مدرن نیستم. شعر مدرن مدام دستاوردهای جدید را به تصویر میکشد و دستاوردهای قبلی را نفی میکند.-
این شاعر گفت: در شعرم سعی کردهام از همه امکانات شعری استفاده کنم و هیچ چیز را کهنه ندانم. معتقدم در دورانی زندگی میکنیم که تلقی این که چیزی کهنه شده و از مد افتاده کاربرد چندانی ندارد. همه شکلهای سرایش برای من ترکیبیاند و از این ترکیبهاست که شعر مینویسم.
وی درباره وزن شعر و میزان پایبند بودنش به وزن گفت: وزن از جمله امکاناتی است که در شعر وجود داشته و میتواند مفید باشد، البته به شرط آنکه بندی به پای شعر و شاعر نزند. از این رو هر وقت که لازم ببینم از وزن بهره میبرم.
سراینده مجموعه «وقتی شبیه عجیب» توضیح داد: وقتی کتاب «چه» را با مجموعه شعر «وقتی شبیه عجیب» مقایسه میکنم، مشخص میشود که در سالهای اخیر از آن تلقیای که داشتم و از تجربههای رادیکال در فرم عبور کردهام و به نوعی از روایت سیاسی اجتماعی نزدیک شدهام که شعرم را برای طیف وسیعتری قابل فهم میکند.
سراینده مجموعه شعر «چه» افزود: مخاطبان من شعرخوانانی هستند که در دو دهه اخیر جریان شعر آوانگارد را دنبال کردهاند. البته من پیچیده فکر میکنم و شاید به همین دلیل باشد که پیچیده مینویسم یا چنین به نظر میرسد. زمانهای هم که در آن زندگی میکنیم پیچیده است و به طبع درک من هم از زمانه پیچیده خواهد بود.
وی در پاسخ به این پرسش که «آیا سطرهای بلندی که در شعر شما دیده میشود، به یک سنت در شعر معاصر تبدیل شده است؟»گفت: معتقدم که به سنت تبدیل نشده. قبلاً من اولین کسی بودم که سطرهای شعرهایم را بلند گرفتم و تصور نمیکنم که چیز بدی باشد. سطر بلند دلیلش ایجاد خط طولانی موسیقایی است. این کار به خودی خود ترکیبی از ملودی ایجاد میکند و به ایجاد نوعی هارمونی در شعر دامن میزند. این سنت در شعر کلاسیک ما هم به وضوح دیده میشود.
وی در این باره که مخاطبان شعرش نمیتوانند عوام باشند، گفت: اول باید مشخص کرد که کدام عوام را در نظر داریم. مخاطب شعر، جامعه شعرخوان است، مگر اینکه خواسته باشیم شعر کاربردی و ترانه بسراییم. البته معتقدم سطرهای شعرم پیچیده و غامض نیست و باید معنی آنها را در محور عمودی شعر دنبال کرد. اگر چنین باشد شعر خیالانگیز خواهد شد و شعر در هر جای دنیا مؤلفهاش این است که خیالانگیز باشد. در غیر این صورت ما نمیتوانیم به هر نوشتهای نام شعر اطلاق کنیم.
در بخشی از یکی از شعرهای کتاب «چه» که پشت جلد هم آمده، نوشته شده است:
«چقدر جنگ است و وقتی زمین نگاه میکند برای چه
شیپور پخش میشود مثل خاکستری که از جنگهای قدیم
بر کاخهای ویران باشکوه
و از (جنگ است) میماند
شبیه همه
از لولههای نفت بلند میشود گیسوش از ترعههای فروپاشیده از رنگهای جنگ
و بند میشود به نگاهی از دور که مینگاهد لولهها را پیچ در پیچ
...»
بهنام داراي مدارك كارداني كارگرداني سينما و كارشناسي مهندسي عمران است. وی يك دوره دو ساله مترجمي زبان انگليسي را نيز در دانشگاه گذرانده است.
وی از سال 1370 به صورت حرفهاي شعرهاي خود را چاپ كرده و اشعار او در اغلب نشريات ادبي منتشر شدهاند. چهار مجموعه شعر و دو كتاب ترجمه شعر حاصل فعاليت ادبي اوست. او در سال 2001 به عنوان يكي از شاعران برگزيده سال از سوي كتابخانه جهاني شعر در نيويورك قدردانی شد و جایزه جشنواره مطبوعات را در سال 1381 به دست آورد.
بهنام تاکنون با نشریاتی چون اخبار، عصر آزادگان، بامدادنو، همبستگي، آزاد، مدبر، همشهري، ايران، ايران جوان، کلک، معیار، فرهنگ و سينما همکاری داشته است.
«چه» سروده علیرضا بهنام امسال(1392) در 72 صفحه با شمارگان هزار و 100 نسخه و با قیمت سه هزار و 800 تومان از سوی نشر افراز منتشر شده است.
نظر شما