پنجشنبه ۲۱ شهریور ۱۳۹۲ - ۱۰:۵۳
بازگشت به هویت اصلی، راه حل خروج قرآن از انزوا

ابوالقاسم حسینجانی، شاعر، نویسنده و نهج‌البلاغه‌پژوه، در چهارمین جلسه از سلسله جلسات زبان و ادبیات جهانی در قرآن و نهج‌البلاغ،با بیان این که تا قرآن به هویت خود بازنگردد، از انزوا خارج نخواهد شد،گفت: قرآن و انسان معاصر هر دو دچار انزوا شده‌اند که اتصال بین این دو به بازگشت به هویت قرآن و در نهایت، رفع انزوای قرآن منجر خواهد شد._

به گزارش خبرگزاری کتاب ایران(ایبنا)، سومین نشست از سلسله جلسات زبان و ادبیات جهانی در قرآن و نهج‌البلاغه دیروز(چهارشنبه) در مرکز آفرینش‌های ادبی حوزه هنری با محوریت بررسی سوره «والعصر»برگزار شد.
 
ابوالقاسم حسینجانی در ابتدای نشست با اشاره به این که انسان و قرآن هر دو در انزوا به سر می‌برند، گفت: انسان در حال فروپاشی است و اگر موتوری محرکه مبتنی بر تقویت ظرفیت‌های انسانی نداشته باشد، نمی‌تواند به حیات خود ادامه دهد. تمام تاکید قرآن به فروپاشی انسان با تاکید بر عصر و زمان است. 

نویسنده کتاب «اگر شهادت نبود» عنوان کرد: در عصر معاصر نمی‌توان انسان و قرآن را شناخت اما به پدیده هم‌زمانی و هم‌جهانی اشرافی نداشت. با شناخت قرآن است که می‌توان در راه زندگی ادامه مسیر داد. انسان شان نزول قرآن کریم است و خداوند در قرآن روی انسان با عنوان معروف‌ترین پدیده‌ای که خداوند بر آن تکیه دارد، تاکید می‌کند. 

نویسنده کتاب«بی‌مرگ مثل صنوبر» با اشاره به آیه «ان الانسان لفی خسر» گفت: در این آیه زمان و انسان در کنار یکدیگرند. اگر این دو همراه با هم نباشند، انسان در معرض زیان و فروپاشی قرار می‌گیرد. به همین دلیل است که دو عنصر زمان و انسان باید همواره در کنار هم و با یکدیگر مطابق باشند. 

این نهج‌البلاغه‌پژوه افزود: در جامعه امروز نیاز شدیدی به بازسازی تعریف دنیا، انسان وعقل وجود دارد. بسیاری از مشکلات امروز ما ریشه در ادبیات گفتاری ما دارد. به عنوان مثال، زمانی‌ که مساله جدال بین عقل و عشق را مطرح می‌کنیم، این بحث در جامعه متداول خواهد شد، درحالی که با رجوع به قرآن و نهج‌البلاغه مشاهده می‌کنیم که مبانی هستی بر پایه عقل، آرامش و عشق پایه‌ریزی شده و این پایداری تنها با زیربنایی عقل امکانپذیر است.

حسینجانی با بیان این‌که امروزه قرآن کریم در انزوا قرار گرفته است، اظهار کرد: یکی از دلایل انزوای قرآن این است که اسلام و قرآن متولی و سخنگوی واحدی ندارند، قرائت‌های بین‌المللی و مجلسی تنها به حاشیه این بحث می‌پردازند و ارتباطی به تعریف اصلی قرآن ندارند. امیرالمومنین علی(ع) در نهج‌‌البلاغه فرموده‌اند که دوستان خدا یعنی انسان‌هایِ انسان که این افراد به وسیله قرآن شناخته می‌شوند و به کتاب خداوند هم آگاهند.

این شاعر آیینی با تاکید بر محوریت انسان در خلقت جهان گفت: اگر انسان حذف شود، قرآن هم معنایی نخواهد داشت. خداوند با معرفی انسان با عنوان خلیفه خود به معنای آفرینش نظر داشته است، چرا که انسان با عنوان جانشین خداوند در زمین در واقع محتوای خلقت است.

وی یادآور شد: بر مبنای سوره الرحمن آفرینش انسان برای دستیابی به هدف آموزش قرآن است، به این معنا که خداوند علم و آگاهی را محتوای خلقت قرار داده است. انسان مورد نظر ما دقیقا در کنار کتاب است و اگر انسان وجود نداشته باشد، هستی معنا ندارد. زمان، جهان و انسان در کنار هم به عنوان یک مثلث تعریف می‌شود که به کمک این مثلث قرآن پایدار و از انزوا خارج می‌شود. اگر انسان پایدار و نیازهای آن عملی نشود، قرآن از انزوا خارج نخواهد شد. در انزوای انسان انزوای قرآن پدیدار می‌شود. انسانی که کاملا متصل به خداوند است و تولی را به صورت تنگاتنگی و دلبستگی از دورن مطرح می‌کند، هرگز دچار انزوا نخواهد شد. 

حسینجانی علت‌العلل انزوای قرآن را برخورد جاهلانه و ناآگاهی دانست و اظهار کرد: با برخورد جاهلانه در جامعه نمی‌توان کار اساسی پیش برد. خواندن صرف آیات قرآن بدون درک معنای آن برخورد جاهلانه با قرآن است که به طور قطع منجر به انزوای قرآن خواهد شد. تفاسیر مختلف و پیچیدگی‌هایی که در این تفاسیر موجود است نیز انزوای قرآن را تشدید کرده‌اند.

ویراستار کتاب «قرآن در نهج‌البلاغه» گفت: کسی که علم و آگاهی خود را عملیاتی نکند، نمی‌تواند جهل خود را به علم تبدیل کند .از دیدگاه امیرالمومنین(ع) جهل به معنای ندانستن نیست، بلکه توقف در مرحله عملیاتی ساختن علم است. اگر علم عملیاتی نشود، هر کاری که انجام می‌شود، عمل صالح نیست. عمل صالح عملی است که نسل‌ها را تحت الشعاع خود قرار می‌دهد. 

وی در ادامه گفت: باید تلاش کنیم از راه قرآن و نهج‌البلاغه به تعاریف و باز تعریف‌های جهانی و انسانی دست پیدا کنیم.





نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

پربازدیدترین

تازه‌ها

اخبار مرتبط