شنبه ۲۴ فروردین ۱۳۸۷ - ۱۰:۳۷
اعواني: امروز بيش از هر زمان ديگر نيازمند حكمت يثربي هستيم

غلامرضا اعواني در نشست حكمت عطار كه عصر پنجشنبه در انجمن حكمت و فلسفه ايران برگزار شد، با اشاره به تقسيم‌بندي سنت فلسفه و عرفان اسلامي از حكمت به دو حوزه حكمت بحثي و حكمت ذوقي يا يثربي گفت: امروز بيش از هر زمان ديگر نيازمند حكمت يثربي، اين بخش مغفول و در حاشيه مانده حكمت هستيم._

به گزارش خبرگزاري كتاب ايران(ايبنا)، غلامرضا اعواني رييس انجمن حكمت و فلسفه ايران كه به عنوان نخستين سخنران اين نشست سخن مي‌گفت، با اشاره به بزرگاني چون محمد قزويني، سعيد نفيسي، بديع‌الزمان فروزانفر، عبدالحسين زرين كوب، سيد صادق گوهرين، محمدجواد مشكور، محمد استعلامي و محمدرضا شفيعي كدكني كه تا كنون در ميان ايرانيان بيشترين پژوهش‌هاي عطارشناسانه را صورت داده‌اند، گفت: در بين غير ايرانيان نيز، برتلس، هلموت ريتر، نيكلسون و ماسينيون بيش از ديگران در حوزه عطارشناسي فعاليت كرده‌اند كه به ويژه ريتر با كتاب «درياي جان» جايگاهي خاص در اين بين دارد.

وي به دو شعر مولانا درباره عطار اشاره كرد و افزود: مولوي در اين دو بيت كه: "عطار روح بود و سنايي دو چشم او/ ما از پي سنايي و عطار آمديم" و "هفت شهر عشق را عطار گشت/ ما هنوز اندر خم يك كوچه‌ايم"، دو واژه كليدي را در شناخت عطار مشخص كرده است. يكي از اين دو واژه "روح" است و ديگري "هفت شهر عشق".

اعواني ادامه داد: حكمت عطار، حكمت الهي است. شيخ محمود شبستري نيز درباره او مي‌گويد: "مرا از شاعري خود عار نايد/ كه در صد قرن چون عطار نايد". علاءالدوله سمناني نيز گفته است: "سري كه درون دل مرا پيدا شد/ از گفته عطار و سه مولانا شد".

وي يادآور شد: خوشبختانه شعراي ديار ما شعر را از مقام حكمت و جان، بعد از وصول سرودند. آنها چون شاعران امروز نبودند. عرفان عطار نمونه عالي اين شعور الهي است. شعر مي‌تواند وسيله‌اي براي بيان اين اسرار و دقايق انساني باشد. عطار خود درباره خود مي‌گويد: من اصل دردم و كسي را همدرد و همراه خود نديدم. بنابراين او شعر را بهترين محرم درد خود يافت و گفت: "چون نديدم در جهان محرم كسي/ هم به شعر خود فرو گفتم بسي"، و "چون نمي‌بينم به عالم مرد خويش/ هم فرو گويم به آنجا درد خويش".

اعواني عطار را مرد اهل درد خواند و اضافه كرد: عطار مي‌گويد "ز همراهان دين مردي نديدم/ ز اخوان صفا گردي نديدم" . عطار شعر را حكمت و قوت جان مي‌داند. متافيزيك اسلامي، عرفان است. عرفان شعبه‌اي از معرفت حاصل از ولايت الهيه است. صوفيان حقيقي چون عطار و مولانا، اوليا بودند. عرفاي حقيقي حكماي متاله هستند.

وي به تقسيم‌بندي حكت بحثي و حكمت ذوقي اشاره كرد و يادآور شد: امثال عطار و مولانا و غزالي و سنايي حكمت بحثي را كفر مي‌دانند به دليل اغراق آن در حكمت يوناني و صرف نظر آن از حكمت يماني/ يثربي/ ايماني. حكمت يثربي همان عرفان بر مبناي قرآن و حديث و اتباع است كه همواره بين ما مغفول و در حاشيه بوده؛ در حالي كه امروز بيش از هر زمان ديگري به آن نياز داريم.

اعواني در ادامه به بيتي از عطار اشاره كرد و گفت: عطار مي‌گويد "حكمت يثرب بس است اي مرد دين/ خاك بر يونان نشان در درد دين". البته من در جاهايي با سخنان عطار درباره فلسفه موافق نيستم كه مي‌گويد "كاف كفر اي جان به حق المعرفه/ خوشترم آيد ز فاء فلسفه".

رييس انجمن حكمت و فلسفه ايران يكي از مهم‌تريم شاخصه‌هاي عطار را نشان دادن انسان در تمام صحنه‌هاي زندگي دانست و خاطرنشان كرد: زبان او زبان وجود است. استفاده او از رمز و تمثيل براي بيان حقايق از ويژگي‌هاي بيني اوست. فراموش نكنيم كه تمثيل از نظر سهروردي راه حكمت الهيه است.



نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

پربازدیدترین

تازه‌ها

اخبار مرتبط