ابراهیم خدایار با بیان اینکه چه سرفصلهایی از آثار مولانا در همایشهایی که به بهانه بزرگداشت او برپا میشود، باید مورد تاکید قرار گیرد، گفت: به گمانم باید اندیشه مولانا اصلیترین محور پژوهشها باشد. در اندیشه وی همدلی مساله اصلی است و پیام جهانی مولانا در مثنوی معنوی جاری است. در موضوعات انسانی و رابطه انسان با خالق و موضوع عشق و صلح نیز مولانا حرف آخر را میزند.-
وی گفت: مولانا معتقد است که انسانها باید یک رنگ باشند و یک رنگ بودن آنها بیش از هر چیز مورد توجه است. او در شعری میسراید:
«ای بسا هندو و ترک همزبان
ای بسا دو ترک چون بیگانگان
پس زبان همدلی خود دیگر است
همدلی از هم زبانی بهتر است»
این شعر در ردیف شعر جهانی سعدی است که میگوید:
«بنی آدم اعضای یکدیگرند/ که در آفرینش ز یک گوهرند
چو عضوی به درد آورد روزگار/ دگر عضوها را نماند قرار
تو کز محنت دیگران بی غمی/نشاید که نامت نهند آدمی»
خدایار توضیح داد: مولانا انسان را به همدلی دعوت میکند. پیام جهانی مولانا در مثنوی معنوی جاری است و محتوای غنی این اثر بیش از هر نکتهای به چشم میآید. در موضوعات انسان و رابطه انسان و خدا و موضوع عشق و صلح، مولانا حرف آخر را میزند. وقتی خدا از زندگی سیاسی کنار میرود، گویی در زندگی شخصی هم وجود ندارد و در این راستا به نوعی سکولاریسم میرسیم. پیام مولانا در چنین موقعیتی مسیر رابطه بنده با خدا را هم روشن میکند. پیامهای ارزشمند مولانا میتواند مورد تأمل قرار گیرند و بارها خوانده شود.
این استاد دانشگاه گفت: بهرهای که مخاطب از آثار مولانا میگیرد گنج بزرگی است که تمام شدنی نیست. هنگامی که نیکلسون حدود یک قرن پیش مثنوی را تصحیح کرد، گفت که مولوی بزرگترین شاعر عارف جهان است. آثار او از نینامه گرفته تا غزلیاتش غنی و ارزشمندند؛ چنانچه غزلیات شمس اقیانوسی از محتواست.
این پژوهشگر گفت: مولانا حتی درباره مرگ هم پیام دارد. او مرگ را به گونهای زیبا جلوه میدهد که شما به زندگی عشق میورزید و طوری زندگی را به تصویر میکشد که مرگ را باور میکنید و به نعمتش توجه خواهید کرد. در جایی مینویسد:
«به روز مرگ که تابوت من روان باشد
گمان مبر که مرا درد این جهان باشد»
خدایار افزود: مولانا تمثیلهایی از زندگی بیان میکند که نکتههای متعددی را برای مخاطب روشن میکند. او همه هستی را در تمثیلهایش بیان میکند و در جایی دیگر میگوید:
«این جهان دریاست، تن ماهی و روح
یونس محجوب از نور صبوح
گر مسیح باشد از ماهی رهید
ورنه در وی هضم گشت و ناپدید»
مولانا میگوید که انسان هم مثل ماهی است و اگر بخواهد رها شود راهی جز بازگشت به سوی خداوند ندارد. درست مصداق همین حرف است که میگوید:
«ما ز بالاییم و بالا میرویم
ما ز دریاییم و دریا میرویم»
خدایار گفت: مثنوی معنوی بیش از 350 داستان دارد که میتواند برای کودکان آموزنده باشد. این روزها داستانهای مثنوی حتی به صورت کارتون تلویزیونی هم در آمده است. اینها گنجینهای برای انسان امروز است. البته در موارد متعددی از عقل ستیزی مولانا برداشتهای نادرست هم میتواند صورت گیرد. مولانا عقل ستیز است و میگوید:
«پای استدلالیان چوبین بود
پای چوبین سخت بی تمکین بود»
ابراهیم خدایار متولد اشتهارد کرج، پژوهشگر و استاد دانشگاه است. «سفر به مشرق»، «از سمرقند چو قند»، «غريبههاي آشنا»، «سرود باران»، «ضرب المثلهاي مشترك ازبكي – فارسي»، «باغ بسيار درخت»، «ديوان ميرزا هادي سمرقندي»، «رخسار انديشه» و «دعا در مثنوي» از آثار اوست.
نظر شما