در مراسم رونمایی از ترجمه کتاب «اساطیر جهان» مطرح شد
مطالعات اسطورهشناسی در ایران پیکربندی نشده است
ابوالقاسم اسماعیلپور در مراسم رونمایی از کتاب «اساطیر جهان» نوشته «ویلیام گ. داتی» گفت: مطالعات اسطورهشناسی در غرب پیکربندی شده و امروز به پشتوانه اطلاعاتی که دارند دست به تحلیل آنها میزنند اما در ایران با وجود اسطورهشناسان پیشکسوت و آثار ارزشمند هنوز در اول راهیم.-
اسماعیلپور با اشاره به همزمانی رونمایی کتاب با زادروز مولوی و تبریک این روز اظهار کرد: اسطورهپردازی در شعر مولانا و مثنوی جایگاه بالایی دارد. این کتاب مطالب تازهای درباره اساطیر داشت و انتخاب آن برای ترجمه به این دلیل بود. کتاب، اسطورههای کشورها و اقلیمها را روایت کرده و علاوهبر آن شناختی از فرهنگ مردم آن کشور در اختیار مخاطب قرار داده است اما تنها بخش کوچکی به ایران اختصاص دارد. کتاب سال 2002 منتشر شد و ترجمه آن سال 2004 به پایان رسید.
این اسطورهپژوه افزود: سنت اسطورهشناسی در ایران، سنتی 50 ساله است اما در غرب بیش از 200 سال عمر دارد. تدریس اسطوره در اوایل قرن 19 میلادی در دانشگاههای غرب آغاز شد. انگیزه اصلی اسطورهشناسی، تحلیل مردمشناختی آکادمیک و کاری چندجانبه است و در این کتاب نیز تصویر جایگاه ویژهای دارد. در ایران کتاب کامل و منسجمی از روایات اساطیری نداریم، کتاب مهرداد بهار نیز به اساطیر دوران میانه اختصاص دارد که برگرفته از متون کهن است.
مترجم کتاب «اساطیر جهان» با بیان اینکه درباره اساطیر زُروانی، اوستایی، میترا و دیگر اسطورهها کتابی نوشته نشده است، گفت: باید اسطورهها را از دوره هندوایرانی شروع کنیم و پس از آن به اساطیر پهلوی ساسانی، مانوی و دوره اسلامی بپردازیم و همچنین تحول آنها تا قرن سوم و چهارم باید بررسی شوند. در کشورهای غربی شناخت و پیکره اسطورهشناسی فراهم شده و امروز به پشتوانه اطلاعاتی که دارند دست به تحلیل آنها میزنند.
این عضو انجمن بینالمللى مطالعات مانوى ادامه داد: برای شناسایی ریشههای روانکاوی یک قوم و ملت باید اسطورههای آنها را شناخت. ابراهیم پورداوود بهعنوان آغازگر پژوهشهای اسطورهشناسی و اوستا بهشمار میرود. وی اسطورهشناس نیست اما پیشکسوت این رشته است. احمد بهمنش، در دانشگاه تهران، نخستینبار واژه اساطیر را مرسوم کرد که پیش از آن افسانه خوانده میشد، صادق هدایت نیز از کلمه افسانه استفاده میکرد. در یادداشتهای نیما نیز واژه اساطیرشناسی دیده شده است.
اسماعیلپور با اشاره به پیشینه اسطورهشناسی در ایران بیان کرد: دهه 40 همزمان با تاسیس رشته زبانهای باستانی در دانشگاه تهران، کتابهایی از ادبیات یونان به فارسی ترجمه و بههمین دلیل نیاز به آگاهی درباره اسطورهها باعث توجه به آنها شد. دهه 50، نقطه تحول پژوهشهای اسطورهشناسی در ایران است و مهرداد بهار نیز در همین دوران کتابی درباره اسطورهها منتشر کرد.
دهه 60 دوران پربار اسطورهشناسی در ایران بود
این مترجم افزود: در دهه 60، جلال ستاری ترجمههایی از «میرچا الیاده» همراه با تالیفهای دیگری بهچاپ رساند، مجموعه کارهای وی 80 عنوان کتاب است. این دهه، دوران پرباری در حوزه اسطورهشناسی بهشمار میرفت. پس از آن کتابهای ژاله آموزگار و ترجمههایی از «دینکرد» به زبان فرانسه، همچنین آثار شاگردان وی جریان اسطورهشناسی در ایران ادامه یافت اما هنوز در این حوزه جوان هستیم.
این دانشیار دانشکده ادبیات و علوم انسانى دانشگاه شهید بهشتى تهران توضیح داد: از ویژگیهای کتاب، چکیدهگویی است. در بیشتر تمدنها پدر آسمان و مادر زمین است. از دیگر بخشهای کتاب اشاره به اسطورههای زنده امروز در دنیا بهویژه بین اقوام هندی، تبت، اسطورههای سیبری، قطب شمال، کارائیب و مانند آنهاست.
اسطوره مانند پوست پیاز لایهلایه است
این پژوهشگر اسطورهشناس گفت: این مساله به این اشاره دارد که اسطوره در هزاره سوم به شکل آیین متبلور شده و به حیات خود ادامه میدهد. نوروز و شب یلدا آیین بهشمار میروند اما هر دو در بطن خود اسطورههایی چند هزار ساله دارند. به گفته یک اسطورهشناس غربی، تا زبان هست، اسطوره هیچوقت نمیمیرد. اسطورهها متحول میشود و مانند پوست پیاز لایهلایه هستند.
این عضو انجمن ایرانشناسى اروپا با اشاره به شاهنامه اظهار کرد: شاهنامه اسطوره نیست و همچون گیلگمش (کهنترین حماسه جهان) اثری حماسی بهشمار میرود. اسطوره بیشتر مباحث ایدئولوژیکی و دینی را در پاسخ به از کجا آمدن و به کجا رفتن انسانها مطرح میکند اما حماسه پاسخی به این سوالها نمیدهد بلکه مباحث پهلوانی و قهرمانی در اعصار اولیه را بیان کرده است.
اسماعیلپور در پایان سخنانش اظهار کرد: در حماسه نیز عناصر اسطورهای وجود دارد. افسانه مکمل حماسه و اسطوره است و جدیدتر از حماسه بهشمار میرود مانند افسانه هزار و یک شب. افسانه، تاریخ و مکان مشخصی دارد و جزیی از دانش فولکلور و فرهنگ عامه قرار میگیرد اما اسطوره بخشی از انسانشناسی فرهنگی است.
بافت اسطوره از تار و پود تخیل و تفکر است
فتحالله مجتبایی در این نشست با بیان این مساله که اسطوره و افسانه دو مقوله جدا هستند و باید میان آنها تفاوت قایل شد، گفت: تاریخ و هنر با اسطوره تفاوت دارند. اسطوره در وجدان مغفول جامعه ساخته میشود و یک شخص آن را نمینویسد و در واقع مشخص نیست چه کسی آنها را ساخته اما یک فرد آن را منتقل میکند مانند «هومر» یا «ویرژیل».
این عضو پیوسته فرهنگستان زبان و ادب فارسی افزود: بافت اسطوره از تار و پود تخیل و تفکر است. این دو عنصر در یونان قدیم بودند و در قرن ششم میتوس (تخیل) از لوگوس (تفکر) جدا شدند. در این دوره افرادی از جنبه عقلانیت به اسطورهها نگریستند و رواقیها دست به تحلیل منطقی آنها زدند. اسطوره میان رواقیها با تاویل شروع شد و تا ظهور مسیح(ع) ادامه پیدا کرد.
این مترجم ادامه داد: مسیحیت، اسطوره را پوشاند و زایش مسیح از باکره را بهشیوه زایش میترا از سنگ ارایه داد. پس از رنسانس و فُرماسیون، اسطوره دوباره ظاهر شد و تراژدینویسان دوباره آن را وارد هنر کردند. حتی نجوم و تقویم بطلمیوسی از اسطورهشناسی نشات گرفته بود یا قدمای خمسه که از آیین زروانی به شکل آباء و امهات و موالید ثلاثه درآمدهاند، همچنین در دیوان ناصرخسرو، فلسفی کردن آسمان پدر و زمین مادر دیده شده است. هنر و فلسفه برخاسته از بافت درهمتنیده میتوس و لوگوس در اسطورهشناسی بهشمار میرود.
تاریخ واقعیت و اسطوره حقیقت است
این نویسنده درباره تفاوت میان تاریخ و اسطوره نیز توضیح داد: تاریخ را یک نفر در زمان و مکانی مشخص مینویسد و موضوع آن واقعیت است (بدین معنا که واقعیت در زمان و مکان معینی رخ داده است) اما موضوع اسطوره حقیقت و فراتر از زمان، مکان و همیشگی بهشمار میرود.
وی اظهار کرد: شاهنامه، حماسهای است که از اسطوره تاثیر گرفته و در واقع تاریخی کردن اسطورههاست. بهطور مثال کیومرث یا جمشید در اسطوره با کیومرث و جمشید در حماسه شاهنامه متفاوتاند یا درباره دشمنان ایران ضحاک تازی و افراسیاب ترک بهشمار میروند که چهره آنها برگرفته از اساطیر است. در واقع اسطورهها بهدلیل اینکه در نهاد آدمی ایجاد شدهاند در ذهن جامعه باقی میمانند.
مجتبایی با اشاره به اسطورههای دنیای جدید گفت: مارکسیسم بهعنوان اسطورهای نجاتبخش معرفی شد و پرولتاریا در برابر سرمایهداری قد برافراشت. مطالعه هر چه بیشتر اسطورهها زمینه برای پدیدارشناسی آنها را گستردهتر میکند. در حال حاضر، روش تحقیق در دانشگاهها پدیدارشناسی است و افرادی چون «میرچا الیاده»، «برانیسلاو مالینوفسکی»، «لویاشترواس» و «هانرى برگسون» تاثیر بسیاری بر این علم گذاشتند.
این پژوهشگر با اظهار تاسف از وضعیت اسطورهشناسی در دانشگاهها بیان کرد: اسطورهشناسی باید بهعنوان بخشی علمی در دانشگاهها شناخته شود. در گروه ادیان و الهیات دانشگاه تهران، دو واحد درسی با نامهای روانشناسی دین و پدیدارشناسی دین (که به دین و اسطوره میپرداخت) وجود داشت که متاسفانه هر دوی آنها از ساختار درسی حذف شدهاند.
تصاویر کتاب به درک اسطورهها کمک میکند
مجتبی منشیزاده نیز در این نشست به ویژگیهای کتاب اشاره کرد و گفت: نوعی تبیین و تحلیل اسطوره پس از بیان هر یک از آنها در کتاب آورده شده، همچنین در سراسر کتاب و در بخشهای مختلف تصاویری وجود دارد که به درک مفهوم هر اسطوره کمک شایانی کرده است. وجود طرح جغرافیایی و محل شکلگیری اسطوره در این کتاب از نکتههای مثبت آن بهشمار میرود. کتاب ترجمهای روان و قابل فهم دارد.
این دانشیار دانشگاه علامه طباطبایی درباره اسطوره بیان کرد: اسطوره نوعی آفرینش و خلق جامعه یا قبیلهای است که در دورهای خاص ایجاد میشود، هنگامی که جامعه از عهده تبیین حوادث و رویدادهای خود برنمیآید، دست به شکل دادن جهانی محتمل و ممکن میزند. پیچیدهترین و بیشترین آنها در اسطوره مانی رقم خورده و تخیل، جهان و جامعهای آرمانی را شرح داده است. بیشتر شخصیتهای اسطورهای به میان مردم آمده و تغییر کردهاند.
سردبیر نشریه زبانشناسی افزود: اسطورهشناسی از حوزههای دانشگاهی بیرون نیامده و در آنجا نیز پرورده نشده و ما روایتشناسی از اسطورهها نداریم. مساله دیگر اینکه آیا ضرورت دارد اسطورهها را روایت کرده و وارد جامعه کنیم؟ آیا اسطورهها برای کودکان قابل درک است؟ پاسخ این سوالها از اموری است که باید به آنها توجه داشته باشیم.
اسطوره در جامعه دانشگاهی جایی ندارد!
ژاله آموزگار نیز که در این نشست در میان مهمانان حضور داشت، ضمن اظهار خرسندی از تدوین چنین کتابی، گفت: نکته نخست آنکه برخلاف تمامی تمدنها که پدر آسمان و مادر زمین هستند، مصریها پدر را زمین و مادر را آسمان در نظر میگرفتند. نکتهای که اهمیت بسیاری دارد این است که گروه ادبیات فارسی تنها دو ساعت را به اسطوره اختصاص داده و در بخش فرهنگ و زبانهای باستانی نیز درس اسطوره، واحد اختیاری بهشمار میرود. اسطوره در جامعه دانشگاهی جای خود را باز نکرده است. چطور میتوان شاهنامه را خواند بدون اینکه اسطوره را شناخت؟ چطور میتوان میان کیومرث شاهنامه و اسطوره تفاوت قائل شد؟
این پژوهشگر زبانهای باستانی افزود: باید اسطورهشناسی جزو درسهای گروه ادبیات قرار بگیرد و حداقل دو واحد درسی به آن اختصاص پیدا کند. جامعه ایران بهشدت تشنه دانستن درباره اسطورههاست. بیشتر مخاطبان کتابهای اسطورهشناسی جوانان خارج از فضای آکادمیک هستند که برای آگاهی از اساطیر به موسسههای مختلف میروند، در حالیکه فضای آکادمیک به این رشته توجهی ندارد. امیدوارم این پیشنهاد از سوی وزارت علوم، تحقیقات و فناوری تحقق بخشیده شود و اسطورهشناسی در واحدهای درسی دانشگاهی جای بگیرد.
چاپ نخست کتاب «اساطیر جهان» نوشته «ویلیام گ. داتی» با ترجمه ابوالقاسم اسماعیلپور در 256 صفحه و بهای 50 هزار تومان از سوی انتشارات اسطوره با همکاری نشر چشمه راهی بازار کتاب شده است.
نظر شما