جلوههای ادبیّات عاشورایی را حتّی در بزرگترین و مهمترین رمانهای معاصر از جمله «سووشون» از مرحوم سیمین دانشور و «کلیدر» نوشته محمود دولتآبادی نیز به روشنی میتوان دید. بنابراین ادبیّات دفاع مقدّس را که برآمده از حماسه عاشورایی دفاع مقدّس است نمیتوان از این ماجرای پرشور برکنار دانست.
ادبیّات دفاع مقدّس از حماسه عاشورا تفکیکناپذیر است. روح ادبیّات دفاع مقدس عاشوراست و در سایه آن است که به بالندگی میرسد.
دفاع مقدّس حماسه بزرگی بود که بیش از پیش توجه شاعران و نویسندگان را به مضامین عاشورایی جلب کرد و آنان را واداشت باکمک مضامین عاشورایی به توصیف و تبیین کربلایی که در جنگ هشتساله پیش روی آنان آفریده شد بپردازند.
بر این اساس، یقیناً باید نحوه ورود پدیدآورندگان آثار دفاع مقدّس به مقوله عاشورا در ارزیابی آثار آنان مورد توجه قرار بگیرد.
خوشبختانه یکی از تاثیرگذارترین و پرمخاطبترین آثار ادبیّات انقلاب و دفاع مقدّس آثار عاشورایی هستند و دست شاعران و نویسندگان ما از این لحاظ پر است.
آثار عاشورایی این روزگار که اغلب به دست شاعران و نویسندگان صمیمی و جوان به وجود آمده قطعاً ماندگار خواهند بود و از دلنشین ترین بخشهای ادبیّات دوران ما محسوب میشوند.
شاید مهمترین ویژگی ادبیّات عاشورایی که شاعران و نویسندگان جوان میآفرینند خلوص و صمیمیت ناب آن باشد؛ صمیمیتی که آنان را وامیدارد گاه به تحریفات در فرهنگ عاشورا و ناهنجاریهایی که احیاناً در اینجا و آنجا در برگزاری مراسم دیده میشود- البته ضمن رعایت حرمتها و حریمها- حتی زبان به انتقاد هم بگشایند و دلسوزانه، نکاتی را تذکر بدهند.
نقدها و آسیب شناسیهایی که این عزیزان انجام میدهند با بهانهگیریهای کسانی که سعی دارند با پرداختن به حواشی و پررنگ کردن مشکلات و ناهنجاریهای جزیی در برگزاری برخی مراسم، اصل فرهنگ عاشورایی مردم را زیر سوال ببرند تفاوت جدی دارد.
نظر شما