علیرضا طبایی، شاعر گفت: متأسفانه امروز شاهد رواج نوعی لمپنیسم در عرصه طنز هستیم. این آثار بیشتر بوی هزل، هجو و فکاهه میدهند. چند دهه قبل شعر «ای مرز پر گوهر» فروغ فرخزاد الگویی از طنز بود؛ چرا که از آغاز تا آخرین سطر سرشار از زیبایی و انتقاد است. به لمپنیسم دچار نیست و میتواند برای شاعران جوان الگو باشد.-
وی افزود: در مثنوی معنوی مولوی بارها قطعههای طنز را شاهدیم. از آن جذابتر در آثار حافظ طنز با زبان فخیم و سنگین و به دور از سطحی بودن جلوهگر است و جا به جا در غزلهای او چهرهاش را به ما نشان میدهد. در آثار حافظ کمتر غزلی را میتوان پیدا کرد که رگههای طنز نداشته باشد. پایگاه طنز حافظ نگاه اجتماعی و نقد رندانه و هوشیارانهاش از زندگی است.
شاعر «تندر اما ناگهانیتر» ادامه داد: در روزگار نزدیک به ما یعنی از عصر مشروطه به این طرف چهره زندگی دگرگون شد و وضعیت زندگی تغییر کرد. نگاه مردم کوچه و بازار از یک سو و نگاه هنرمندان به ویژه شاعران از سوی دیگر کاملا عوض شد و نوع بینشها تغییر کرد.
طبایی توضیح داد: در عصر مشروطه لزوم توجه به آثار طنز زیاد شد و جامعه شاهد خلق آثاری بود که تا چند دهه قبل وجود نداشت. آثاری که ما در مطبوعات دوران مشروطه و در دیوان اشعار شاعران آن دوره میبینیم همگی نشان دهنده ضرورت توجه به طنز در جامعه است. آثار نسیم شمال، دهخدا، ایرج میرزا، عارف، میرزاده عشقی که البته در یک سطح نیستند پدید آمدند و طنز در شکلهای مختلف و در ابعاد و اندازههای مختلف از نظر ارزشهای محتوایی پدیدار شد.
شاعر مجموعه شعر «مادرم ایران» توضیح داد: در روزگار ما مدتی است که طنز مورد توجه قرار گرفته اما حتماً باید نگاه شاعران و نویسندگان و کسانی که با طنز سر و کار دارند آسیب شناسی شود. متأسفانه گاه شاهد رواج نوعی لمپنیسم در عرصه طنز هستیم. طنز زیبا و اثرگذار حافظ با آن زبان فاخر گاه تبدیل شده به آثاری که بیشتر بوی هزل، هجو و فکاهه میدهند و گاهی شاهد طنزی هستیم که فقط برای چند لحظه ذهن و اندیشه مخاطب را درگیر میکند.
وی یادآور شد: این نوع طنز مخاطب را به تفکر فرو نمیبرد و اثر بازدارنده یا تزکیه و تلطیف در ذهن مخاطب باقی نمیگذارد و صرفاً چند ثانیه لبخند بر لب او مینشاند که رشد و پا گرفتن چنین طنزی در جامعه جای تأسف دارد.
شاعر مجموعه شعر «از نهایت شب» افزود: در چند دهه قبل یک الگوی طنز داریم و آن شعر «ای مرز پر گوهر» فروغ فرخزاد است که از آغاز تا آخرین سطر سرشار از زیبایی و انتقاد است. گرچه زبان این شعر زبان فاخر فروغ نیست، اما دچار لمپنیسم نمیشود و میتواند الگویی برای شاعران باشد. به جز این شعر فروغ نمونههای دیگری داریم و آن آثار شاعرانی است که طی چند دهه گذشته در زمینه شعر کلاسیک کار کردهاند. به هر صورت ما نمیتوانیم همه آثار طنز را نفی کنیم اما این مورد آسیبی است که باید به آن توجه کرد و از آن دوری گزید تا آثار طنز ما به آثاری ماندنی تبدیل شوند نه فقط به مانند کالای روز و با تاریخ مصرف محدود.
این شاعر افزود: آثار شاعرانی مثل عراقی، حافظ، جامی، عبید، مولوی و خیلیهای دیگر هنوز بعد از چند سده و چند قرن تازگی دارند در حالی که بعضی آثار شاعران معاصر تاریخ مصرفی چند هفتهای بیشتر ندارند و از یادها فراموش میشوند.
طبایی متولد 14 آذر 1323 در شیراز است. آخرین مجموعه وی، «مادرم، ایران»نام دارد که سال گذشته(1391) از سوی انتشارات شادان منتشر شد. مجموعه شعرهای «جوانههای پاییز» (نشر پیروز/ 1344)، «از نهایت شب» (نشر بامداد/ 1350)، «گزیده آثار کوتاه از شاعران معاصر» (نشر پدیده/ 1351)، «خورشیدهای آن سوی دیوار» (نشر توس/ 1360)، «شاید گناه از عینک من باشد» (نشر آیینه جنوب/ 1385) از آثار اوست.
آخرین کتاب طبایی گزیدهای از اشعار وی بود که با نام «تندر اما ناگهانیتر» امسال (1392) از سوی انتشارات آوای کلار منتشر شده است.
نظر شما