به گزارش خبرگزاری کتاب ایران(ایبنا)، امروز (7 دیماه)، سی و چهارمین سالگرد تاسیس سازمان نهضت سوادآموزی و روز سوادآموزی در ایران است. این سازمان به فرمان امام خمینی(ره) تشکیل و بهمدت سه سال بهصورت شورایی اداره شد تا اینکه حجتالاسلام محسن قرائتی ریاست آن را بر عهده گرفت. سابقه سوادآموزی به بزرگسالان را میتوان پس از انقلاب مشروطه در ایران پی گرفت. در آن دوران پس از توجه به امر آموزش کودکان، بزرگسالان نیز در برنامه آموزش جایی پیدا کردند و کتابهایی برای این دسته از سوادآموزان تدوین شد.
پس از انقلاب مشروطیت، کلاسهای سوادآموزی بزرگسالان در برخی شهرهای ایران تشکیل شد. در سال 1305 این مساله وضع بهتری پیدا کرد تا اینکه در سال 1315 با فرمان رضاشاه، شکلی رسمی و قانونی گرفت. بر اساس این فرمان، مدارس ابتدایی با عنوان اکابر (سازمان تعلیمات اکابر) تشکیل شدند و همه کارکنان دولت و پیشهوران موظف به شرکت در این کلاسها شدند. در این دوران دو یا سه عنوان کتاب برای آموزش بزرگسالان تالیف و چاپ شدند. انتشار این کتابها با چاپ سنگی و با مشکلاتی چون نبود کاغذ و مرکب مناسب روبهرو بود. با وقوع جنگ دوم جهانی، فعالیتهای سوادآموزی در ایران تعلیق شد تا اینکه در سال 1335 بار دیگر این فعالیتها و مراکز کار خود را از سر گرفتند.
در سال 1341 و با تاسیس سپاه دانش دو کتاب درسی سوادآموزی برای کودکان و بزرگسالان تالیف و تدریس شد. در 1343 با تشکیل کمیته ملی پیکار با بیسوادی تالیف کتابهای درسی و کمک درسی برای بزرگسالان اهمیت بیشتری پیدا کرد. از سال 1344 کتاب «بخوانیم و بنویسیم» و «راهنمای تدریس آن» بههمراه پنج عنوان کتاب با عنوان «بخوانیم و باسواد شویم» نیز تدوین شدند. با تاسیس اداره کل آموزش بزرگسالان، تالیف کتابهای درسی و جزوههایی در حوزههایی مانند بهداشت و تندرستی، جغرافیا و تاریخ ایران برای نوسوادان منتشر و در اختیار آنها قرار گرفت.
با پیروزی انقلاب اسلامی ایران، امام خمینی(ره) در فرمانی با تاکید بر اهمیت آموزش اقشار مختلف بهمنظور آموزش خواندن و نوشتن به افراد محروم از نعمت سواد و ارتقای آگاهی و دانش بزرگسالان نوسواد سازمان نهضت سوادآموزی تشکیل شد. در بخشی از فرمان امام خمینی(ره) برای تشکیل نهضت سوادآموزی آمدهاست: «کشور ما وارث ملتی است که از این نعمت بزرگ در رژیم سابق محروم و بیشترافراد کشور ما از نوشتن و خواندن برخوردار نیستند چه رسد به آموزش عالی. مایه بس خجلت است که در کشوری که مهد علم و ادب بوده و در سایه اسلام زندگی میکند که طلب علم را فریضه دانستهاست، از نوشتن و خواندن محروم باشد. ما باید در برنامه درازمدت فرهنگ وابسته کشورمان را به فرهنگ مستقل و خودکفا بدل کنیم و اکنون بدون از دست دادن وقت و بدون تشریفات خستهکننده برای مبارزه با بیسوادی بهطور ضربتی و بسیج عمومی قیام کنیم تا انشاءالله در آینده نزدیک هر کس نوشتن و خواندن ابتدایی را آموخته باشد. برای این امر لازم است تمام بیسوادان برای یادگیری و تمام خواهران و برادران باسواد برای یاد دادن بپاخیزند و وزارت آموزش و پرورش با تمام امکانات به پا خیزد و از قرطاسبازی و تشریفات اداری بپرهیزد. برادران و خواهران ایمانی! برای رفع این نقیصه دردآور بسیج شوید و ریشه این نقص را از بن بر کنید.»
این پیام باعث شد گروههای بسیاری برای آموزش بیسوادان بسیج شوند. اهمیت آن بهگونهای بود که در دوران جنگ هشتساله ایران و عراق نیز دنبال شد، چنان که آن را با جنگیدن در جبههها همارزش میدانستند.
کتابهای درسی آموزشی در آغاز آموزش بیسوادان تفاوت چندانی با کتابهای کودکان نداشت اما پس از بررسیهای کارشناسی تغییراتی در آنها ایجاد شد. این کتابها به منظور ارتقای سوادآموزان 10 تا 49 سال هستند و برای آموزش در سه مرحله سوادآموزی، تحکیم سواد و انتقال طراحی شدند و مهارت خواندن و نوشتن، فهم و درک متون ساده فارسی، محاسبات ریاضی در حد چهار عمل اصلی، آشنایی با قرآن و روخوانی، آموزش معارف دینی و فرهنگ اسلامی را شامل میشوند. با اینحال روزآمد کردن کتابهای درسی سوادآموزان و گنجاندن سرفصلهایی برای آموزش مهارتهای کاربردی در جامعه مانند استفاده از رایانه و اینترنت برای سوادآموزان از اهمیت بسیاری برخوردار است.
در میان آمار بیسوادان زنان بیشترین تعداد را پس از انقلاب تشکیل میدهند که سهم زنان روستایی در بالاترین رتبه بیسوادی قرار دارد. در طول 34 سال پس از تاسیس سازمان نهضت سوادآموزی بیشترین تمرکز بر آموزش زنان روستایی، مناطق محروم و عشایری بوده، با اینحال بهدلیل مسایلی مانند پراکندگی جمعیت و نبود انگیزه برای سوادآموزی، باعث شده تا برپایه آمار تاکنون 15 درصد از جمعیت ایران همچنان بیسواد باشند. از سوی دیگر بهدلیل نامعلوم بودن روشهای آمارگیری برای میزان باسواد بودن افراد، این آمار از دقت کافی برخوردار نیست.
امروزه با تغییر ساختارهای جهانی و تغییر تعریفهای مربوط به میزان سواد در جامعه، مقام باسوادی ایرانیان در میان کشورها جایگاه شایستهای نیست. بیسوادی و نداشتن مهارت کافی در جامعه امروزی از مسایلی است که کارشناسان آن را مانعی بزرگ در راه پیشرفت جوامع میدانند، همچنین این امر باعث کاهش مشارکتهای اجتماعی و افزایش بیسوادی در کودکان خواهد شد. در حال حاضر و برپایه آمار یونسکو، ایران از نظر میزان سواد در میان 164 کشور، رتبه 86 را کسب کردهاست. یکی از مسایلی که نیاز به توجه در حوزه آموزش نوسوادان دارد، استفاده از کتابهای کمک آموزشی بهشمار میرود که به دلیل گسست ارتباط پس از کلاسهای آموزشی، نوسوادان را از آموزش بیشتر بازمیدارد.
شنبه ۷ دی ۱۳۹۲ - ۱۰:۵۲
نظر شما