محمدحسین صالحآبادی، عضو گروه سیرهنگاری پژوهشکده قرآن و حدیث، در این باره اعتقاد دارد که تطبیق سیره و سبک زندگی ائمه(ع) با اساسیترین قانون شریعت یعنی قرآن کریم کمتر مورد توجه سیرهنگاران و محققان این حوزه قرار گرفته است.
گفتوگوی انجام شده با صالحآبادی را با هم میخوانیم:
با توجه به اینکه یکی از اهداف سیرهنگاری، معرفی رهبران الهی است که اسوه و الگوی بشر در تمام جوامع و نسلها محسوب میشوند، به نظر شما آیا در دوران معاصر به شیوههای جدید نگارش برای معرفی این چهرههای الهی نیازمندیم یا پژوهشها و نگارشهای گذشته را کافی میدانید؟
معصومان(ع) و تمام انبیای گذشته و اوصیای آنها در باور شیعه به دلیل پایبندی تمام به دستورات الهی و بندگی محض در برابر پروردگار نمونه و الگوی شایستهای برای پیروی افراد جامعه به شمار میروند. با توجه به اینکه انبیاء شایسته هدایت و رهبری مردم هستند، این بزرگان دین به یک نسل یا یک اجتماع خاص تعلق ندارند، بلکه در مسیر بندگی خدا سرمشق تمام رهروان این مسیرند. تلاش گذشتگان برای شناساندن این الگوهای الهی بسیار ارزشمند، تحسین برانگیز و شایسته قدردانی است اما حقیقت آن است که هر نسل و جامعهای ویژگیهای خاص خود را دارد و برای انتقال هر پیامی باید زبان مخاطب در نظر گرفته شود. از این رو، ممکن است بسیاری از مکتوبات این حوزه مطابق نیاز مخاطب امروز نباشد، چرا که نویسندگان تنها مخاطبان زمان خود را در نظر میگرفتند و بر اساس نیاز و زبان آنها قلم میزدند.
بنابراین، ضروری است که سیره معصومان(ع) با زبان و ادبیات روز و مطابق با نیازهای زمان مجدد نگاشته شود؟
همانگونه که قرآن باید همواره در دورههای مختلف مطابق با زمان توسط نخبگان علمی هر نسل تفسیر شود تا مقصود قرآن به زبان روز مطرح شود باید سیرهشناسان هر نسل نیز معصومان(ع) را مطابق با زبان و نیازهای روز جامعه به مخاطبان همان نسل معرفی کنند. به نظر میرسد برای نسل معاصر با توجه به داشتن ویژگیهایی مانند گستره جغرافیایی وسیع، تنوع قومی و ملیتی، تنوع مذهبی و اعتقادی، گرایش به نوعی خاص از استدلال، مفاهمه و گفتوگو، کمحوصلگی و گرایش به مطالب خلاصه، توجه به مطالب کاربردی و فاصله گرفتن از مباحث نظری، توجه به سبک زندگی الگوها و تاثیرپذیری از جذابیتهای ویژه دوران معاصر باید با بیانی متناسب با فهم و مقتضیات زمان آنها و با شیوه جدیدی از نگارشهای سیرهنگاری، اقدام به معرفی معصومین(ع) کنیم.
چگونه میتوان در مطالعات سیرهنگاری کارکرد و نقش ائمه(ع) را کاربردی بیان کرد؟
با توجه به تغيير مخاطبان و ضرورت نگارش بر اساس ذائقه و نياز آنان، میتوان گفت که در تاليفات سيرهشناسى معصومان(ع) بايد كاركرد ائمه(ع) و نقش آنان در جامعه اسلامى مورد توجه قرار گيرد و در اين راستا، تلاشها باید بر پايه استدلال و دلايل قابل پذيرش براى عموم مخاطبان باشد. از سوى ديگر، میدانيم كه ضرورت وجود امام معصوم (ع) براى عمده مخاطبان غیرشیعه ثابت نشده است و نقشى براى آن قائل نيستند. بنابراین تاكيد بر كاركرد، بركات و آثار عملى وجود آن بزرگواران در جامعه اسلامى ضروری به نظر میرسد. برجسته کردن بركات و نقش آفرينیهای ائمه(ع) در جامعه در کنار یادآوری این حقیقت که این بزرگواران پیوسته از سوی حكومتها مورد تهديد و فشار بودند کمک شایانی به تبيين جايگاه امامت خواهد كرد، چرا كه ائمه(ع) با وجود محدوديتهاى بسيار، توفيقهای فراوانى در هدايت معنوى جامعه داشتند و مصداق فرمايش پيامبر(ص) بودند كه فرمودند:«الحسن والحسين امامان قاما او قعدا؛ حسن و حسين در همه احوال امام و پيشوايند؛ چه بايستند و چه بنشينند.» این تاكيد بر اين نكته است که به ویژه در باره ائمه متاخر كه تحت نظارت شديد حكومت بودند و حاكميت بين آنان و توده مردم فاصله ايجاد كرده بود، نگارش شیوا و بیان نقش ائمه(ع) ضرورت بسيار دارد چرا كه به دليل نظارت دائمى حكومت بر آنان، گزارش كمترى از سيره و رفتار امامان معصوم(ع) به ما رسيده است. به نظر می رسد در اين باره باید مبحث ويژهاى را با عنوان «كارايى امامان تحت نظارت» گشود.
چگونه میتوان به سبک زندگی و سیره امامان معصومی که تحت نظارت شدید حکومت بودند، دسترسی پیدا کرد؟
برای بررسی مبحث «کارایی امامان تحت نظارت» باید به این نکتهها توجه کرد. نخست تاكيد بر اعلميت علمى آن بزرگواران و انتفاع جامعه از آنان به گونههاى مختلف در مقابل اشكالاتى که مطرح میشوند، به این معنا كه قدرت علمى ائمه(ع) در برابر طرح انديشههاى غلط و باطل و اصرار بر ترويج آنها، نوعى بازدارندگى داشته است و فرصت ميداندارى و توسعه قدرت فرهنگى را از اصحاب اين جريانها سلب میکرد.
در سیره نگاری معصومین(ع) چه خلاءهایی به چشم میخورد؟
در تبیین شخصیت معصومان(ع) نیازمند معرفی سطح فکر و اندیشه مردمان معاصر آنان اعم از نخبگان علمی و سیاسی و فرهنگی و توده مردم هستیم تا نقش هدایتگری و میزان تاثیرگذاری آن بزرگواران روشن شود. انجام این کار با مطالعات اجتماعی و مردمشناسی زمان حیات ائمه(ع) امکانپذیر خواهد بود.
آیا هنوز میتوان پژوهشهایی با این موضوع انجام داد یا پژوهشهای گذشته کافی است و همانها باید پردازش شوند؟
پژوهشهای گذشته بخش بسیار زیادی از اطلاعات مورد نیاز ما را درباره معصومان(ع) گردآوری کرده و در دسترس ما قرار دادهاند. این پژوهشها بستر و سرمایه پژوهشهای جدید هستند و اگر برخی از آنها به دلیلی مانند فاصله ادبیات نوشتاری آنان با نسل معاصر قابل فهم و استفاده نیستند، بر اهل دانش این رشته واجب است که پژوهشهای گذشته را پردازش یا تصحیح کنند و در اختیار عموم قرار دهند.
به نظر شما کدام یک از جنبههای شخصیتی معصومین(ع) مغفول مانده و توجه زیادی به آنها نشده است؟
از موضوعاتی که کمتر مورد توجه سیرهنگاران قرار گرفته، تطبیق سیره، روش و سبک زندگی آن بزرگواران با اساسیترین قانون شریعت یعنی قرآن کریم است. از آنجا که معتقدیم زندگی آن بزرگواران بر اساس آموزههای شریعت و قرآن کریم است، بر پژوهشگران این عرصه ضرورت دارد تا مستندات رفتاری ائمه(ع) را از قرآن کریم استخراج کنند و با شرایط کنونی زندگی اجتماعی تطبیق دهند. خود آن بزرگواران نیز در اقناع مخاطبان نسبت به رفتارهای سیاسی و اجتماعی و فردی خود به قرآن استناد میکردند یا آیاتی از قرآن را میخواندند که ناظر به احوال زمان بود. به عنوان نمونه، بعد از پذیرش ولیعهدی مأمون از سوی امام رضا(ع) برخی بر ایشان خرده میگرفتند که اگر شما زندگی ساده و پوشش سادهای داشتید (کنایه از این که در دربار زندگی نمیکردید) در نزد مردم موجهتر بودید. امام(ع) در پاسخ به ماجرای عزیزی یوسف که توسط قرآن بیان شده است، اشاره و تصریح میکنند که «یوسف لباس زرین دربار فرعون مصر را میپوشید و خودش پست وزارت را به فرعون پیشنهاد کرد. حال آنکه من به اجبار ولیعهدی را پذیرفتم.» تطبیق موقعیت اجتماعی و سیاسی موجود هر زمان با آیات قرآن میتواند سبک زندگی صحیحی از قرآن و سنت را به مخاطبان ارایه دهد.
نظر شما