محمد هاشم اکبریانی شاعر و نویسنده معتقد است که تحولات جشنواره امسال گامی رو به پبشرفت و تعالی است، ولی هنوز با حضور جریان های کاملا مستقل ادبی فاصله دارد.
وی افزود: اما اینکه چه میزان اعمال نفوذ شود جای بحث دارد. اگر نسبی نگاه کنیم و مطلق انگارانه سراغ قضیه نرویم و معتقد باشیم که به هر حال هر شرایط مقتضیات خاص خودش را دارد باید گفت در دولت قبلی اعمال نفوذ خیلی زیاد بوده و چیزی از استقلال جشنواره شعر فجر باقی نگذاشته است.
این شاعر ادامه داد: بعضی دولتها هم دست برگزار کنندگان را تا حدی باز میگذارند تا بتوانند استقلال عمل داشته باشند و از گروههای مختلف شعری و فکری بهره ببرند. بنابراین آنچه در جشنواره شعر فجر اهمیت دارد به نظرم این است که برگزارکنندگانش شرایطی فراهم آورند که نحلههای مختلف در آن حضور پیدا کنند تا جشنواره مشروعیت و مقبولیت به دست آورد.
شاعر «نیست تا نیست» توضیح داد: در یک جشنواره دولتی هر چقدر هم پول خرج کنید و جوایز را از لحاظ مادی بالا ببرید و حتی به شکل گستردهای هم تبلیغات رسانهای انجام دهید، تا زمانی که آن استقلال لازم وجود نداشته باشد و جریانهای مختلف فکری و ادبی نتوانند حضور پیدا کنند، مشروعیت لازم به دست نمیآید و نمیتوان در شعر کشور و جریانهای ادبی تأثیرگذار بود.
اکبریانی یادآور شد: اینکه گفته میشود سعی شده جریانهای مستقل در جشنواره امسال حضور پیدا کنند نکته مثبت و مهمی است و چون نخستین دوره است که جشنواره شعر فجر با چنین وعدههایی برگزار میشود باید دید نتیجه چه میشود. نتیجه کار مشخص میکند جریانهای مختلف چه قدر در این جایزه حضور داشتهاند و نقش ایفا کردهاند و توانستهاند شعرهای مختلفی ارایه دهند و برگزار کنندگان جشنواره هم تا چه حد سعه صدر داشتهاند و تکثر ادبی را پذیرفتهاند تا جریانهای مختلف در جشنواره شرکت داشته باشند.
وی در پاسخ به این پرسش که آیا انجمنهای مستقل شعری میتوانند جشنواره شعر فجر را اداره کنند؟ افزود: همین که شما فقط از دو سه NGO یا دو جریان ادبی نام میبرید که صاحب دفتر و اسمی هستند نشان میدهد که جریانهای مستقل شعری نتوانستهاند در ایران فعال شوند. ما در حوزه شعر تنها چند نحله مانند دفتر شعر جوان و انجمن شاعران ایران داریم و شاعران زیادی داریم که اگر فرصتی فراهم میشد قطعاً NGO میساختند و دنبال مرکزی برای خودشان بودند. پس نمیتوانیم بگوییم NGOهای موجود نماینده کل حرکت و جریانهای شعری ایراناند.
شاعر «نیم غبار دلخوشی» ادامه داد: اگر قرار باشد استقلال این جایزه حفظ شود و به یک جریان مستقل شعری تبدیل شود، باید به همه افراد و جریانهای مختلف شعری اجازه داد تا در آن شرکت کنند نه صرفا NGOهایی که مجوز دارند. بنابراین اگر NGOهای مختلفی امکان حضور داشته باشند و فرصتی فراهم آید که به شکل قانونی عمل کنند، طبعا جریانهای مختلف هم حضور خواهند داشت و جشنواره شعر فجر به یکی دو جریان و NGO محدود نمیشود.
نویسنده «باید بروم» گفت: بعید میدانم چهرههای کاملاً مستقل جایزه بگیرند یا داور شوند. اگر طیفهای مختلف شعری را نگاه کنیم که خیلیهایشان در سایه بودهاند و امکانی برای فعالیتشان وجود نداشته بعید میدانم که بتوانند به یکباره وارد صحنه شوند. البته نه این شاعران میخواهند خودشان را دولتی کنند، نه گروههای مختلف دولتی به آنها اجازه خواهند داد که به شکل گسترده وارد یک جریان شعری شوند و یک جایزه شعری را به دست بگیرند و جزو داورانشان باشند یا جزو کسانی باشند که تجلیل میشوند.
شاعر «مثل کافهای متروک» گفت: نمونه بارز حرفمان آقای آتشی بود که وقتی جزو چهره ماندگار مطرح شد از دو طرف مورد حمله قرار گرفت. یعنی هم از طرف بخشی از روشنفکری جامعه ما و هم از طرف بخشی از برگزار کنندگان دولتیها که به هر حال تحت فشار قرار گرفتند و در دورههای بعد هم دیدیم که به امثال آتشی جایزه ندادند.
این روزنامه نگار اضافه کرد: بعید است که جشنواره شعر فجر بتواند به طور کاملاً مستقل و آزاد جریانهای مختلف را با احساسات و اندیشههای مختلف به خود جذب کنند. البته من خیلی ایدهآل گرا نیستم و به گمانم باید به هر موضوع به طور نسبی نگاه کرد. اگر نسبی نگاه کنیم اینکه چند گام هم به جلو برویم کار مفید و سازندهای انجام گرفته است.
وی در پاسخ به این پرسش که «حضور کسانی مثل عبدالجبار کاکایی به عنوان دبیر جشنواره و چهرههایی جدید در شورای سیاستگذاری امسال جشنواره شعر فجر تا چه حد راضی کننده است؟»افزود: در کشور از همه طیفها و جریانهای مختلف شاعر داریم. در مقابل شاعرانی مثل شمس لنگرودی، حافظ موسوی، جواد مجابی و خیلیهای دیگر در شورای سیاستگذاری هشتمین جشنواره شعر فجر حضور ندارند. این به آن معناست که این هیأت نتوانسته آن استقلال و بی اتکایی را به طور کاملا واضح نشان دهد. نمیتوانیم بگوییم جایزه شعر فجر کاملا مستقل است و توانسته همه شاعران را به خودش جذب کند. دولتی بودن اقتضاهایی دارد که نمیتوان از آن گریخت.
اکبریانی در پایان گفت: وقتی کسی مدیریت چنین جایزهای را میپذیرد بدیهی است که در چارچوبی که دولت تعیین میکند باید حرکت کند. نمیتوان گفت که در جایزهای میخواهیم اعتبار کسب کنیم اما از کسی مثل شمس لنگرودی که حرفهای زیادی برای گفتن دارد دعوت نشود. حضور شاعرانی از این دست است که استقلال جشنواره را معنا میبخشد.
اکبریانی روزنامه نگار، داستان نویس و شاعر است. نخستین مجموعه شعر وی با نام «نیست تا نیست» در سال 1382 از سوی نشر ثالث منتشر شد. «نيمغبار دلخوشی» و «مثل كافهای متروك» نام دو مجموعه شعر دیگر اوست. این شاعر در سال 1388 نخستین رمان خود را با عنوان «بايد بروم» به چاپ رساند. همچنین از وی در حوزه داستان، كتابهای «كاش به كوچه نمیرسيدم»، «آرامبخش میخواهم»، «عذاب ابدی» و «هذیان» به چاپ رسيدهاند.
نظر شما