متن پیشنهاد تصویب شده به این قرار بود:
«به نام سعادت ملت ایران و به منظور کمک به تأمین صلح جهانی، امضاکنندگان ذیل پیشنهاد مینمائیم که صنعت نفت ایران در تمام مناطق کشور بدون استثنا ملی اعلام شود یعنی تمام عملیات اکتشاف، استخراج و بهرهبرداری در دست دولت قرارگیرد.»
مجلس سنا نیز این پیشنهاد را در ۲۹ اسفند ۱۳۲۹ تصویب کرد و پیشنهاد قانونی شد.
محمود طاهراحمدی در گفتوگو با ایبنا، درباره ملیشدن صنعت نفت و زمامداری مصدق و روایتهای آن گفت: درباره واقعه ملیشدن صنعت نفت و نقش مصدق اما و اگرهای بسیاری وجود دارد، بدین معنی که گفته میشود اگر مصدق چنین و چنان نمیکرد، باعث به وجود آمدن کودتای 28 مرداد 1332 و شکست برنامههایش نمیشد.
نویسنده و پژوهشگر اسناد افزود: مثلاً عدهای معتقدند اگر تقسیم سود 50-50 بین «شرکت نفت ایران-انگلیس» و «دولت ایران» که در دوران رزمآرا مطرح شده بود، اجرا میشد، بهتر از ملیکردن نفت بود و کودتای 28 مرداد 32 نیز به وقوع نمیپیوست و پای کنسرسیوم به ایران باز نمیشد. از اینرو معتقدند اشتباه مصدق مبنی بر ملیکردن صنعت نفت تبعات مختلفی را در پی داشت که مهمترین آن «کودتای 28 مرداد» و تداوم «حکومت استبدادی 25 ساله محمد رضاشاه» بود.
زمزمههای ملیشدن صنعت نفت پش از مصدق شنیده میشد
نویسنده کتاب «اسنادی از پیامدهای ملی شدن صنعت نفت ایران» درباره ریشههای این جریان ادامه داد: در جریان ملیشدن صنعت نفت، نکتهای که باید در نظر داشت این است که اگرچه این جریان به رهبری مصدق و آیتالله کاشانی به انجام رسید اما در حقیقت، طرح ملیشدن نفت ایران در دوره پانزدهم مجلس از سوی عباس اسکندری به هنگام انتقاد از تمدید قرارداد دارسی در سال 1933 مطرح شد بود و بر سر زبانها افتاد و از آن زمان به بعد بود که زمزمههای ملیشدن صنعت نفت شروع و رهبری این جریان بر گردن مصدق افتاد.
این پژوهشگر اسناد در قسمتی دیگر از سخنانش درباره دستاوردهای فکری جنبش ملیشدن صنعت نفت در تحولات اجتماعی ایران ادامه داد: اگر بخواهیم به مهمترین دستاوردهای نهضت ملی شدن نفت در ایران بپردازیم، میتوان به برقراری دموکراسی و آزادی در کشور تا کودتای 28 مرداد و گسترش مبارزه منطقی علیه استعمار در بین تمام تودههای مردم اشاره کرد.
بزرگترین دستاورد ملیشدن نفت؛ قرار گرفتن دولت و ملت در کنار هم
وی تصریح کرد: در حقیقت ما شاهد آن هستیم که برای نخستینبار در تاریخ معاصر ایران دورهای به وجود آمد که تمام قشرهای اجتماعی برای رسیدن به هدف مشترک مبارزه کردند، چرا که همواره در طول تاریخ ایران، دولت و ملت در تضاد با هم بودند، بدین معنا که همواره دولت به عنوان ارباب تلقی میشد و مردم به عنوان رعیت. از اینرو، اغراق نیست اگر بگوییم بزرگترین دستاورد ملی شدن صنعت نفت در ایران کنار هم قرار گرفتن مردم و دولت (به عنوان نمایده مردم) در کنار هم بود که متاسفانه با کودتای 28 مرداد، باز هم دولت و مردم در تضاد و در روبهروی هم قرار گرفتند.
طاهراحمدی در ادامه سخنانش علاوه بر تاثیرات داخلی ملیشدن نفت، درباره تاثیرات آن در کشورهای حومه گفت: جریان ملیشدن نفت و اثرات آن قطعا در کشورهای منطقه بهویژه کشور مصر بیتاثیر نبود. چنانکه در اسنادی که هماکنون نیز در آرشیو ریاست جمهوری وجود دارد، نشان میدهد در آن زمان مفتی اعظم فلسطین و یکی از شخصیتهای مصر در جریان بازگشت مصدق از آمریکا در طی نامهای از وی به دلیل ملیکردن نفت تجلیل کردند و این نشاندهنده کار بزرگی است که مصدق در شکستن ابهت استعماری انگلیس انجام داد.
درباره ملیشدن صنعت نفت و تاثیرات آن نباید اغراق کرد
وی افزود: اگرچه جریان ملیشدن صنعت نفت، تاثیراتی بر کشورهای منطقه داشت اما نباید در تاثیرات و تبعات آن در شکستهشدن پایههای استعمار و استثمار بیگانگان در منطقه اغراق کرد و منشاء همه آنها را در ملی شدن صنعت نفت ایران و نقش مصدق دانست.
این پژوهشگر تاریخ ایران در پاسخ به این سوال مبنی بر اینکه چه اشتباهاتی بر دکتر مصدق وارد است که برخی مورخان او را ملامت میکنند و او را نتیجه کودتای 28 مرداد 1332 میدانند، گفت: معمولاً هر کسی که وارد کار اجرایی میشود، دچار اشتباهاتی نیز میشود. از اینرو، بزرگترین اشتباهاتی که به مصدق نسبت میدهند، تعطیلی مجلس هفدهم از سوی وی است؛ چراکه این برخلاف اصول دموکراسی بود و همچنین همانطور که معروف است، تمام هشدارهایی که در آن زمان به دکتر مصدق مبنی بر احتمال کودتا میدادند، بیتاثیر بود. بدین معنی که وی با مسامحه و بیتفاوتی نسبت به این قضیه، تصور میکرد که تا زمانیکه مردم پشت سر او هستند، هیچ اتفاقی نخواهد افتاد.
وی ادامه داد: با وجود انتقادات بسیاری که از مصدق هم در زمان خود وی و هم از سوی تعدادی از مورخان معاصر به وی میشود، به طور کلی، نظر غالب مورخان درباره ملیشدن صنعت نفت و نقش مصدق در آن مثبت و درخور ستایش است.
طاهراحمدی با تاکید بر این مساله که اگرچه مصدق در زمان خود دچار اشتباهاتی شد، عنوان کرد: اشتباهات دکتر مصدق و انتقاداتی که بر او وارد میشود، چیزی از ارزش کارش نمیکاهد و باید نقش وی را در کوتاهکردن دست بیگانگان از ثروت ملی کشور در نظر گرفت.
مصدق «قجری پوسیده» و «فراماسون» نبود
وی همچنین درباره دیدگاه خود نسبت به کتابها و روایتهایی که در این زمینه نوشته شده، گفت: درباره روایتهایی که در قالب کتابها دیده میشود، میتوان گفت، به غیر از ملّیّونی که باقیماندههای جریان نهضت ملیشدن نفت هستند و همواره با کوبیدن مخالفانشان، با حالت شیفتگی و شیدایی یکسره فعالیتهای مصدق را تایید میکنند، به طور کلی کتابهایی که درباره مصدق نوشته شده، تایید نهضت ملیشدن صنعت نفت ایران و مصدق، علیرغم انتقاداتی است که بر وی وارد میکنند.
طاهراحمدی ادامه داد: البته در آثاری هم که بعد از انقلاب به نگارش درآمدهاند، دیدگاههای افراطی نقدگونهای دیده میشود که نقش مصدق را رد و او را با عناوینی چون «قجری پوسیده» یا «فراماسون» مورد خطاب قرار میدهند و در مقابل با محور قراردادن آیتالله کاشانی در راس ملیشدن نفت ایران، روایتهایی را برخلاف واقعیت به میان میآورند. با این حال یکی از بهترین آثاری که در ایران درباره مصدق نوشته شده است، کتاب دو جلدی «خواب آشفته نفت» نوشته محمدعلی موحد و همچنین کتابهای همایون کاتوزیان هستند.
نویسنده کتاب «روابط ایران و شوروی در عصر رضاشاه» در پایان سخنانش با تاکید بر لزوم نگاه منطقی و علمی به این جریان گفت: ما نباید در تاریخنویسی رویدادهای مختلف به طور عام و جریان ملیشدن صنعت نفت به طور ویژه، دچار افراط و تفریط شویم و لزوم آن تاریخنگاری منطقی و علمی مورخان و بیان درست دستاوردها و اشتباهاتی است که در جریان این واقعه رخ داده تا خواننده این آثار با چشمانی باز از جریانات آن زمان، اطلاعاتی را کسب کند.
محمود طاهراحمدی، نویسنده و پژوهشگر تاریخ ایران، دارای مقالات متعدد در فصلنامه «گنجينه اسناد» و صاحب تالیفاتی چون «اسنادی از پیامدهای ملیشدن صنعت نفت ایران»، «تلگراف عصر سپهسالار»، «گزارشهاي محرمانه شهرباني»، «روابط ايران و شوروي در دوره رضاشاه»، «اسنادي از اتحاديههاي کارگري»، «عضدالدوله»، «خاطرات ابوالفضل توکليبينا»، «خاطرات علامه يحيي نوري»، «زندگی و مبارزات حجتالاسلام و المسلمین مصطفی ملکی» و «تاريخ شفاهي مسجد همت تجريش» است._
نظر شما