«نیکلاس گریفین» در کتابی با عنوان «دیپلماسی پینگپنگ»/Ping-Pong Diplomacy داستان واقعی ظهور وجهه سیاسی این ورزش را بیان میکند که بر خلاف اذهان عمومی اولین بار شخصی به نام «ایور مونتاگو» این ورزش را پایه گذاشت.
در اصل بعد از مونتاگو، چینیها به بخش سیاسی این ورزش علاقه نشان داده و آن را در سیاست خارجی خود به عنوان اصلی مهم، لحاظ کردند. مونتاگو پسر یک اشراف زاده انگلیسی بود که معمار فراموش شده دیپلماسی پینگ پنگ بود. وی به عنوان یک دانشجوی 18ساله دانشگاه کمبریج در اوایل قرن بیستم میلادی با وجود مخالفت پدر به حزب کمونیست ملحق شد و قبل از آن این ورزش را معرفی کرد.
گریفین در کتابش مینویسد: مونتاگو به این مسئله اعتقاد داشت که ورزش میتواند کمونیسم را در سراسر جهان اشاعه دهد و به خاطر همین فدراسیون بینالمللی تنیس روی میز را تأسیس کرد که در نهایت مقصد نهاییاش چین دوران مائو بود. به خاطر افکار کمونیستی وی،در حال حاضر 300میلیون نفر در چین هر روز تنیس بازی میکنند.
در بهار 1971 بعد از 22سال تنش میان آمریکا و چین، دو کشور تصمیم به صلح و آشتی گرفتند که این تصمیم نه به خاطر هنر سیاست مدارانشان بلکه بیشتر به خاطر بازیکنان پینگپنگ بود. در آن زمان رسانههای غربی با شور و حرارت خاصی این اتفاق را با عنوان «دیپلماسی پینگ پنگ» منعکس کردند.
در حقیقت این اصطلاح به تبادل بازیکن تنیس روی میز بین دو کشور و استفاده آمریکا از تجربیات چینیها در این ورزش منجر شدکه این ورزش موجب استحکام روابط این کشور تا زمان حاضر شده است.
به طور کلی برای چینیها پینگپنگ همیشه یک ورزش سیاسی بوده و در سیاست خارجی مائو فاکتوری استراتژیک محسوب میشد.
گریفین با استناد به مدارک و شواهد تاریخی مینویسد این ورزش سیاسی از همان ابتدا به حزب کمونیست گره خورده و نوعی تقاطع سیاست و ورزش محسوب میشده است.
نظر شما