وی تصریح کرد: نباید بگوییم صددرصد کارگاهها موفقند. اتفاقاً معتقدم برخی کارگاهها مخربند. اگر استاد کارکشته، با تدبیر، با هوش و خلاق نباشد، با تدریس تئوریک و القاء برخی مبانی، باعث میشود هنرجو اعتماد به نفسش را از دست بدهد یا برعکس با تعریف و تمجید بیجا، موجب میشود او خود را داستاننویس قهاری بداند و زمانی که با واقعیت نوشتن روبرو شد، ضربه سنگینی بخورد.
نویسنده رمان «نیاز» دانستن و توانستن را دو مقوله مجزا توصیف کرد و افزود: ممکن است یک مدرس با اکثر تئوریهای روز داستاننویسی آشنا باشد که این امتیاز مثبتی برای او به شمار میآید اما نکته مهمتر، انتقال این مفاهیم به هنرجو است. اینجاست که اهمیت نقش تجربه و روانشناسی در تدریس مشخص میشود.
بسیاری از کارشناسان و صاحبنظران ادبیات داستانی معتقدند، ایالات متحده آمریکا در ایجاد کارگاههای داستاننویسي خلاق، پیشروترین کشور است، این موضوع را تایید میکنید؟
فراست در پاسخ به این پرسش توضیح داد: تحقیقاتی از این دست باید کاملاً علمی ارزیابی شوند و مشخص شود تا چه حد مستند و میدانی هستند. آمریکا در زمینه ادبیات داستانی کشور پیشرفتهای است اما وقتی درباره پیشروترین کشور صحبت میکنیم، نیاز به منابع موثق و اخبار متواتر داریم.
فراست اضافه کرد: خوشبختانه در سالهای اخیر غیر از کارگاههای داستاننویسی، نشستهای ادبی و داستانخوانی هم در اکثر مناطق ایران رونق نسبی پیدا کرده و به نظر من این نشستها میتوانند بر غنای ادبیات داستانی ایران بیفزایند. نویسندگان جوان و نوقلم با حضور در چنین نشستهایی و روخوانی داستان، به خوبی با نقاط ضعف و قوت قلمشان آشنا میشوند و این تجربه گرانبهایی در حرفه نویسندگی است.
این داستاننویس موفقیت آموزش ادبیات داستانی را در گرو توجه به شهرستانها دانست و افزود: یک هنرجو در تهران با کارگاهها و مدرسان متعددی روبروست و میتواند به راحتی انتخاب کند، اما در برخی شهرهای ایران تنها یک مدرس حضور دارد و بسیاری از نقاط کشور هم هنوز مدرسی به خود ندیدهاند. ما چارهای جز توجه به شهرستانها نداریم و شکوفایی ادبیات داستانی ایران در گرو توجه به خارج از تهران است.
قاسمعلی فراست متولد 1338 داستاننویس و روزنامهنگار است. از وی تا کنون آثاری مانند «نیاز»، «هرکس گمشدهای دارد»، «زیارت» و «نخلهای بیسر» منتشر شده است.
نظر شما