به بهانه هشتادمین سالروز تولد آیتالله هاشمی رفسنجانی(سوم شهریور 1313) در چند بخش خاطرات سال 1370 ایشان را مرور کرده و نکات جذاب و خواندنی آن را برخواهیم کشاند.
دوم:گفته میشود برای ارزیابی دقیق یک پدیده تاریخی باید از آن فاصله گرفت تا بتوان دقیقتر در آن نگریست. از این گفته تحلیلی دیگر هم میتوان به دست داد و آن این که فاصله از یک پدیده سبب میشود تا راویان مختلف به میدان درآیند و روایت خود از آن موضوع را در حوزه عمومی بیان کنند. این گونه و با تعاطی و برخورد آراء و نظریات مختلف میتوان به یک تصویری کاملتر از رخداد رسید و درک عموم از آن رخداد را ارتقاء داد.فاصله از موضوع سبب میشود که مورخ یا تحلیلگر ارتفاعی پیدا کند و بتواند همه جوانب یک موضوع را ببیند.
سوم:برای یک مورخ یا مخاطب و خواننده علاقهمند به آثار تاریخی، همهگاه روایت سیاستمداران طراز نخست هر کشوری، به دلیل آنکه در بطن رخدادها قرارداشته و دارند، از اهمیت بالایی برخوردار بوده است. در کشورهای غربی، به محض آنکه سیاستمداران از حوزه قدرت دور میشوند، دست به کار خاطرهنگاری میشوند و مؤسسات بزرگ انتشاراتی هم درکمترین زمان ممکن خاطرات را انتشار میدهند. خوشبختانه بسیاری از این خاطرات برگردان فارسی شدهاند که از جمله آنها میتوان به خاطرات تاچر( نخست وزیر دهه 70 انگلیس)،کلینکتون ونیکسون (رؤسای جمهور پیشین آمریکا) ویا خاطرات هیلاری کلینکتون در ماههای اخیر و ... اشاره کرد.
در ایران نیز کتابهای خاطرات رجل سیاسی انتشار عمومی پیدا کردهاند. برای نمونه خاطرات اسدالله اعلم که روزنوشتهای وی از سالهای حضور در قدرت را در سالهای دهه پنجاه را ( در 6 جلد) بیان میکند، بعد از مرگ وی ( بنا به وصیتی که کرد) فرصت انتشار یافت یا خاطرات دیگر رجل سیاسی چون ابتهاج،امینی،بختیار،فرح دیبا و ....
اما کمتر پیش آمده که رجلی سیاسی در مسند قدرت باشد و به انتشار خاطرات خود دست یازد. در این میان یک استثناء وجود دارد و آن هم خاطرات و روزنوشتهای آیتا... اکبر هاشمی رفسنجانی است که به رغم تمامی مشغلههای کاری سعی کردهاند با فاصلهای بیش از 20 سال( 23 ساله) روزنوشتهای خود را به شکلی منظم و سالانه در معرض قضاوت افکار عمومی قرار دهند.
آقای هاشمی استمراری شگفت در انتشار خاطرات و مطالبی دارند که خود به نوعی درآن رخدادها سهم داشته و دارند.
شخص ایشان در کتاب هاشمی و انقلاب دلیل اصلی چنین رویکردی را این گونه توضیح دادهاند: «اینجانب به عنوان یکی از دستاندرکاران انقلاب و نظام جمهوری اسلامی و همچنین به عنوان یکی از افراد نزدیک به حضرت امام خمینی رضوان الله تعالی علیه، شاهد بسیاری از رخدادهای سیاسی معاصر بودهام. علاوه بر این هنگام شکل گیری و اداره جریانهای مربوط به انقلاب و نظام نیز بیوقفه تلاش و فعالیت داشتهام. در این زمینه اولا به عنوان وظیفهای در جهت روشنگری و ثانیا به دلیل علاقهای که به نوشتن و کارهای فرهنگی دارم، یادداشتها و خاطرات زیادی تهیه کردهام و تصور میکنم این کار، با توجه به اهمیت آگاهیهای تاریخی برای مردم، یک ضرورت اجتناب ناپذیر است.»
مقدمه آیتا... هاشمی رفسنجانی بر کتاب « هاشمی و انقلاب» تألیف مسعود رضوی- انتشارات همشهری_ بهار 1376
روایت آقای هاشمی اگرچه روایت یک شخص از رخدادهای انقلاب و جنگ و دوران سازندگی است، اما به دلیل آنکه وی در تمامی این سالها در مهمترین تصمیمات و سیاستگذاریهای کشور حضور و بروز داشته و تأثیرگذار هم بودهاند، مهم و قابل اعتنا است. ضمن آنکه ایشان چهرهای دست به قلم بودهاند و پیش از نگارش کتاب آثاری درباره فلسطین و یا زندگی امیرکبیر را نگاشتند که از ذوق و دیدگاه ایشان نسبت به مسائل کشور خبر میدهد. ایشان در سالهایی سه سمت مهم فرماندهی جنگ، ریاست مجلس شورای اسلامی و نمایندگی امام خمینی(ره) در شورای عالی دفاع را برعهده داشتند و به دلیل نزدیکی به امام (ره)، عملاً در تصمیمگیریهای مربوط به سیاستهای کلان کشور نقش برجستهای ایفا میکردند. به همین دلیل مطالبی که به روایت ایشان در آن روزها به صورت روزنوشت به تحریر در آمده است، علاوه بر اهمیت روایی و سندی، نشان دهنده بخشی از تفکر، منش و شیوه عمل مسئولان کشور در آن سالها است. همچنانکه در سالهای 68 به بعد هم که امام خمینی(ره) فوت کردند ،ایشان مهمترین سمت اجرایی کشور را عهدهدار شدند و نگاهی به مقدمه و برخی از روزنوشتهای ایشان و تحلیل و خواندن سطرهای سپید خاطرات سال 70 نشان میدهد که چه نقش حیرت انگیزی در پیشبرد موتور توسعه کشور در سالهای نخست بعد از جنگ بر عهده داشتهاند.
چهارم:در این سالها به مدد برخی مؤسسات تاریخی و همت برخی اشخاص کتابهای فراوانی انتشار یافتهاند، اما تفاوت این کتابها با روزنوشتهای آقای هاشمی در این است که آنها و راویانشان، بعد از سالها به صرافت نگارش یا روایت این خاطرات برآمدهاند. طبیعی است که بسیاری از این جزییات که در روزنوشتها آمده از خاطر رفتهاند و علاوه بر آن یک ویژگی مهم را ندارند و آن این که در زمان خود نوشته نشدهاند. این یک اصل کلی و مورد وثوق عموم مورخین و پژوهشگران تاریخ است که تاریخ هر رخدادی را باید با توجه به ظرف مکانی و زمانی و شرایط خاص همان زمان نوشت و تحلیل کرد و از دخالت دادن افکار و احساسات کنونی در آن اجتناب ورزید. نقص مهم خاطراتی که در این سالها از سوی افراد و نهادها انتشار مییابد همین نگاه امروزی به پدیدهای است که دیروز رخ داده است.
این نگاه اگر در روبهروی خود پرسشگری خبره و کاربلد را ببیند که از آگاهیهای تاریخی خوبی برخوردار و شخصیتها و حوادث و زوایای پنهانتر آن را میشناسد، طبیعی است که محصول کار بسیار دقیقتر و به اصل ماجرا نزدیکتر خواهد بود. این گونه پرسشگران این ویژگی را دارند که برخی نقاط کور را به فرد راوی یا مصاحبهشونده یادآوری کرده و تناقضات سخنانشان را هم بر روزن افکنند، اما متأسفانه بسیاری از این خاطرات، اگرچه حاوی برخی اطلاعات مفیدند، ولی به دلیل نبود پرسشگری آگاه به زمانه و تحولات آن، ابتر و عقیماند و عملا ضبط صوتی را میمانند که جلوی فرد خاطره گوینده گذاشته میشود تا هرچه دوست دارد بگوید. بخشی از خاطراتی که پیش از این تحت عنوان تاریخ شفاهی هاروارد منتشر شد و یا برخی از خاطراتی که از سوی مرکز اسناد انقلاب اسلامی و یکی دو نهاد دیگر منتشر میشود واجد چنین ویژگیهایی است.
خاطرات و روزنوشتهای آقای هاشمی به رغم ویژگی مختصر و اشاره وارش به رخدادها، کلید برخی رخدادهای تاریخی است و برخی مناقشات و مسائل پشت پرده سیاست در بعد از انقلاب را بر روزن افکنده است.
این خاطرات از زمان انتشارش با واکنشهای فراوانی روبهرو شده است و کمتر سالی است که دیدگاههای مختلف و نظرات و انتقادات درباره کتابهای ایشان را نشنویم و نخوانیم. اما نمیتوان کتمان کرد که جسارت و خطرپذیری آیتا... هاشمی رفسنجانی در انتشار این خاطرات خود بستری نیکو را برای بررسی برخی رخدادهای مهم تاریخ انقلاب فراهم آورده است که شاید اگر نبود انتشار این خاطرات، چنین مباحثی در نمیگرفت و حوزه عمومی از این برکات محروم میماند.
پنجم: مولانا در جایی اشاره دارند به مفهوم حقیقت و آن را به مثابه آیینهای فرض کردهاند که از آسمان به زمین افتاد و شکست و صدها تکه شد. هر تکه آن به دست شخصی افتاد و آن شخص بر این گمان شد که تمامی حقیقت را نزد خود دارد.
خالق ارواح ز آب و ز گل/آینهای کرد و برابر گرفت
ز آینه صد نقش شد و هر یکی/آنچ مر او راست میسر گرفت
رخدادهای تاریخی و بازیگران اصلی آن، چنین وضعیتی دارند که هر کدامشان گوشه ای از آینه حقیقت را باز میتابانند، طبیعی است که نه آقای هاشمی مدعی است (و این را در مقدمههای ناشر کتابش میتوان جست) که وی تنها راوی انقلاب است، اگر چه به گواه نوشتههایش و آنچه تاکنون منتشر شده است، یکی از مهمترین راویان انقلاب به شمار میروند که در جریان حوادث مهم بعد از انقلاب بوده و هستند و نه آن که باب انتشار و سخن گفتن دیگران در این زمینه بسته شده است. اما مهم این است که هاشمی روایت خود از آیینه بزرگ انقلاب را به حوزه عمومی کشاند و خود و گفتههایش را در معرض داوری عمومی قرار داد. همچنانکه در عرصه سیاست هم کمتر پس کشید، مدام خود را در معرض قرار داده و میدهد و آخرین آن حضور حیرتانگیزش در انتخابات سال 92 بود که انصافا نشان داد بازیگری قهار و پیشبینی ناپذیر در عرصه سیاست است. هاشمی آنچه در آیینه خویش دیده را روایت و از انتقادات استقبال کرده و در این مسیر به حق پیشگام است. میماند دیگرانی( از جمله نهادهایی که اسناد تاریخ انقلاب را در اختیار دارند) که وارد میدان شوند و اطلاعات و اسناد خود را بدون هیچ گونه گزینشی در اختیار محققین و پژوهشگران تاریخ معاصر از هر طیف و طایفهای قرار دهند. این گونه است که میتوان به پر شدن قطعههای دیگر این آینه (تاریخ انقلاب) امیدوار بود و آن زمان است که میتوان به نگارش یک تاریخ عمومی دقیق و نسبتا کامل از تاریخ انقلاب و حتی قبل ازآن دل بست.
در یادداشت بعدی به خاطرات سال 1370 آیتالله نظر خواهیم افکند و برخی از موضوعات آن را بررسی خواهیم کرد.
نظر شما