گزارش ایبنا از بازتاب کتاب در رسانههای روز چهارشنبه 5 شهریور
از انتقادهای اسماعیل آذر تا طنزنویسی پیمان قاسم خانی/ بررسی دلیل پنهان ماندن اندیشههای فلسفی رازی و عملکرد دولت در فضای علمی
امروز چهارشنبه پنجم شهریور1393 روزنامههای شهروند، ایران، آرمان، شاپرک، فرهیختگان و شهروند اخباری از دنیای کتاب منتشر کردهاند که در این گزارش برخی از آنها را مرور میکنیم.
روزنامه شهروند/ خواندنی در کار نیست چه رسد به عمل
روزنامه شهروند در صفحه 9 در یادداشتی که باعنوان «خواندنی در کار نیست چه رسد به عمل» منتشر کرده میگوید: ادبیات فارسی سرشار از ادب و حکمت و اخلاق است و در همه قالبها و سبکهای ادبی چه شعر و چه نثر، یا بهطور مستقیم و مستقل یا ضمنی و جانبی در باب اخلاق نیک و راه رسیدن به سلامت روانی و اخلاقی کتابهای فراوانی تألیف شده است. از قسم اول میتوان گلستان و بوستان سعدی، مثنوی مولوی، مخزنالاسرار نظامی بهارستان جامی و... را نام برد. از قسم دوم ابیات حِکمی فردوسی در شاهنامه که در لابهلای داستانهای رزمی بیان شده و نیز غزلهای حافظ و صائبتبریزی و اغلب شعرای سبک هندی میتواند نمونههای روشن و مبرهن باشد.
ما با پریشانی مواجهیم
در صفحه 11 روزنامه شهروند گفتوگویی با دکتر اسماعیل آذر، استاد ادبیات که تاکنون بیش از ٢٠ کتاب در زمینه ادبیات فارسی به رشته تحریر درآورده انجام شده که میگوید: یکی از دلایل اینکه ادبیات ما با غنای درونی که دارد در دست مردم نیست و در ذهن و روح مردم آنگونه که بایسته است تأثیر نمیکند به ارتباطات جمعی ما برمیگردد. خود من درحال تألیف «دایره المعارف برای شعر» هستم. حقیقتاً بخشی از عمرم را به نیکی بر سر آن کتاب نهادهام. با آنکه خبر تلاش من در این زمینه منتشر شده اما هیچکدام از روزنامهها نیامدند درباره اینکه وجود چنین کتابی چه کارآیی دارد و چگونه میتوان از راه هنر و شعر انس با قرآن را افزایش داد، بحث کنند. این خبرها و این اطلاعات به دست مردم نمیرسد.
سلام سردار سخن سمیح
در صفحه 12 روزنامه شهروند مطلبی باعنوان «سلام سردار سخن سمیح» منتشر شده که به «سمیح القاسم» شاعر بزرگ مقاومت فلسطین که در ٧٥ سالگی، دارفانی را وداع گفت، میپردازد و مینویسد: «سمیح القاسم» از مهمترین و معروفترین شاعران عرب و فلسطینی معاصر به شمار میآید. اشعارش با انتفاضه و مقاومت درون سرزمینهای اشغالی سال ١٩٤٨ گره خورده است. در اشعارش به مبارزه، درد، رنج و نبرد برای آزادی فلسطینیان پرداخت. تا ٣٠ سالگی، ٦ مجموعه شعر منتشر کرد که تحسین و شهرت گستردهای در جهان عرب به دست آورد. او از بنیانگذاران شعر مقاومت به شمار میآید و به همراه «محمود درویش» و «معین بسیسو» مثلث شعر مقاومت را تشکیل میدهند. او سالها از سرزمین اشغال شدهاش، از هموطنان آوارهاش و از اسیرانی که پشت میلههای زندان اشغالگران بهسر میبرند، سخن گفت.
از بزرگسالان ناامیدم
همچنین در صفحه 12 روزنامه شهروند یادداشتی باعنوان «از بزرگسالان ناامیدم» منتشر شده که طاهره ایبد، نویسنده کودک و نوجوان میگوید: امروز مسأله من این بود که باید چیزهایی را در داستانها به بچهها منتقل کنیم تا در عین حال که روح او را تلطیف میکنیم، بتوانیم واقعیات دنیا را هم برایش تبیین کنیم و آنقدر بچه را توانمند سازیم که آن بچه بتواند در بزرگی منشأ اثر باشد هرچند با ایجاد تغییرات کوچک. حداقلش این است، در جایی که میایستد بتواند رفتار متفاوتی انجام دهد. دغدغه امروز من، مسأله محیطزیست است؛ باید با کودک طوری رفتار کرد که خودش را دوست داشته باشد. اگر او واقعاً خودش را دوست داشته باشد، این مهربانی و دوست داشتن به محیط اطرافش هم تسری مییابد و بعد از آن، میتواند دیگران، محیط اطرافش و هستی را دوست بدارد و با زمین، مهربان باشد.
روزنامه ایران/ اصراری بر طنزنویسی ندارم
روزنامه ایران در صفحه هفت امروز چهارشنبه پنجم شهریور گفتوگویی با پیمان قاسم خانی نویسنده و بازیگرسینما وتلویزیون ایران انجام داد که میگوید: در فضای نوشتن فیلمنامه «مارمولک» هم، لحظهای فکر نکردم، فیلمنامهای مینویسم که یکسری تابوها را میشکند، با همان نگاهی نوشتم که مثلاً «ورود آقایان ممنوع» را نوشتم. تنها قصدم نوشتن یک کمدی، محترمانه غیرتوهین آمیز، بود. کمرنگ شدن فضای نوشتن فیلمنامههای اجتماعی نیز، مطابق هیچ برنامهریزی نبود. همین الان نیز، بدم نمیآید به سمت نوشتن فیلمنامههای ژانرهای دیگر هم بروم، لزوماً اصراری بر کمدی نویسی ندارم، ولی برای کارهای کمدی بیشتر سراغم میآیند. البته سعی کردم با فیلم «طبقه هساث» از فضای کمدی دور شده، به نوعی، یکبار دیگر فضاهای جدی تری را تجربه کنم.
کوچ ناامنی از دانشگاه
در صفحه 17 روزنامه ایران یادداشتی از دکتر ایراندخت فیاض، عضو هیأت علمی دانشکده روانشناسی و علوم تربیتی دانشگاه علامه طباطبایی منتشر شده که عملکرد دولت در فضای علمی را مثبت ارزیابی کرده و مینویسد: از طرفی، تخصیص امکانات نشر و چاپ به نهادهای دانشگاهی نقطه مثبت دیگری بود که امکان عرضه کتابهایی را که سالها به دلایل مختلف در نوبت قرار گرفته بودند را فراهم کرد تا فضای فکری را با حجم قابل توجهی از این کتابها تغذیه کند
روزنامه آرمان/احترام به دموکراسی در آرمان
روزنامه آرمان امروز به ارزیابی عملکرد صفحه ادبیات خود از زبان چهرهها و شخصیتهای شناخته شده در حوزه شعر و داستان پرداخته که بعد از سه سال انتشار مستمر به مرز 500 شماره رسیده است. در این مطلب آمده است: از سال 1320 که برخی تجددگراییها در جامعه رونق میگیرد، میبینیم که صفحات ادبی و فرهنگی و شعر و داستان به صورت پاورقی خیلی پررنگ است و نویسندگان و شاعران نقش برجستهای در آن ایفا میکنند. اینها فرهنگ عمومی کشور را تقویت کرده و برای جامعه نقش روشنگری دارند.
تحلیل کارنامه ادبی فرامرز سه دهی
روزنامه آرمان در یادداشتی با عنوان تحلیل کارنامه ادبی فرامرز سه دهی آورده: فرامرز سه دهی (متولد 1341) شاعری است که با زبان گفتار به فضای تغزلی میپردازد. به واسطه ذهنیت روایی هنجارمند و سوژه محور، و با درون مایههای نامکرر عشق و مرگ به سمت حسهای نوستالژیکی میرود. پیوند بین «منِ» رمانتیک، «منِ» انسانی و «منِ» اجتماعی جز ارکان صریح شعر سهدهی محسوب میشود که در مثلث «عشق، انسان و جهان» به هم گره میخورند و با موجودیت ضمایر «من، او، تو» به سمت واقعیتهای پیدا و پنهان متن میروند. شعرهای سه دهی نوعی اتوبیوگرافیک محسوب میشوند که به سبب تصاویر روایی، ظرافتهای کلامی و لحن تغزلی مخاطب مسحور ساختار شعر یا «شکل ذهنی» میشود اساس همه مجموعههای شاعر هم بر روایتهای روایی استوار است. شعرهایی خطی و خود محور که از خودآگاهی نشأت گرفته و به علت پیوستگی روایی تداعی نوعی رمانتیزم میباشد. در مجموعه «امسال هم نیامده رفتی» با لحن تغزلی به سمت تفرد میرود و ساختار زبان را میآفریندکه در این برهه غرابتهای معنایی متناسب با رابطه ساده دال و مدلول.
روزنامه شاپرک/ به مته فکر میکنم
روزنامه شاپرک در تازههای نشر صفحه ادبیات امروز در مطلبی با عنوان «به مته فکر میکنم» که مجموعه شعر تازه مریم فتحی است گفتوگوی او را با ایسنا نقل کرده که میگوید: داستان نسبت به شعر مواد تشکیلدهندهای دارد که فرد باید اول به صورت تئوری آنها را یاد بگیرد. مثلاً اگر ساختار، شخصیتپردازی و... را بدانید، در نوشتن 100 درصد مؤثر خواهد بود.
این شاعر درباره تفاوت مجموعه شعر «به مته فکر میکنم» با مجموعه شعر قبلیاش، «خوابگرد و جادههای بیپا» گفت: خودم فکر میکنم در این کتاب کارم پختهتر شده، اما مخاطب و منتقد باید در اینباره نظر بدهند.
انشاء کتاب میخواهد؟
در ستون خبر ادبی صفحه ادبیات روزنامه شاپرک گفتوگوی ایسنا با حسن ذوالفقاری ذکر شده که معتقد است انشا به کتاب نیاز ندارد، چون خواندن کتاب وقت دانشآموزان را میگیرد و به آنها نوشتن نمیآموزد.
این استاد دانشگاه و عضو فرهنگستان زبان و ادب فارسی درباره کتاب «انشا و نگارش» که به تازگی برای پایه هفتم و هشتم در دفتر تألیف کتابهای درسی تولید شده است، میگوید: ما این کتاب را در فرهنگستان بررسی کردیم. بخشی از کتاب درباره آموزش انشا و نگارش است که با نمره و ساعت جدا از مهر در دو پایه تدریس میشود و تلاش دارد مشکل بدنویسی دانشآموزان را حل و از پایه بازسازی کند. ما کتابها را دقیق بررسی کردیم و اشکالات آنها را از طریق فرهنگستان به آموزش و پرورش فرستاديم و در نسخه نهايي، بخش کمي از مشکلاتي که ما به آنها اشاره کرده بوديم رفع شد و بخش زيادي همچنان اعمال نشده است.
ذوالفقاري در ادامه گفته است: ما فکر ميکنيم با تدريس اين کتاب، بيشترِ وقت بچهها به جاي اينکه صرف نوشتن شود، صرف خواندن اين کتاب ميشود و باز هم ما به نتيجهاي که ميخواهيم يعني درستنويسي نميرسيم. نوشتن به برنامه نياز دارد و نه به کتاب. تجربه اين موضوع هم وجود دارد که دانشآموزان توصيههاي نگارشي کتابها را تنها ميخوانند تا اينکه دست به قلم ببرند و آنها را اجرا کنند. بنابراين ساعت انشا بايد بيشتر صرف نوشتن و خواندن دستنوشتهها در کلاس شود. پيشنهاد ما اين بود که به جاي اين کتاب يک کتاب راهنماي معلم خوب در اختيار معلمها قرار بگيرد و براساس آن برنامهاي براي نوشتن تدوين شود.
بد وارث
روزنامه شاپرک در ستون زنگ ادبيات صفحه ادبیات نوجوان یادداشتی با عنوان « بد وارث » منتشر کرده و می گوید: صاحب قلم های ادبي و علمي با اين بضاعت قليل عمر بارها و بارها اين بدوارث را ديده ام و شايد بارها و بارها هم به در منزل شان براي چاپ و نشر آن مرحوم و مرحومه اقدام كرده ام ولي دريغ و درد كو در بين اينهمه ورثه زرشناس؛ كتاب شناس و علم شناس. در خوشبينانه ترين حالت ورثه اين كتاب ها را رقيب خود مي دانند كه اگر اين كتاب نبود والدين آنها حتماً پول بيشتري جمع مي كردند و خانه بزرگتر و ماشين شيك تري مي گرفتند پس نابود باد رقيب كه مانع پيشرفت اين خانواده شده است.
وقتي با اين خانواده ها گفتگو مي كنم و از آنها ميراث پدران شان را براي چاپ و نشر مي خواهم انگار با يك مار زنگي روبرو شده اند اگر از موي سفيدم خجالت نكشند حتماً چند فحش هم نثارم خواهند كرد. و در بهترين حالت مي گويند خودمان اقدام به جمع آوري شعر و كتاب هايش كرده ايم و به اين زودي منتشر خواهد شد درست مانند امروز نقد و فرداي نسيه بقال ها؛ فرداي كه هرگز نمي آيد.
در پایان این مطلب آمده است: اي دوست براي خودت فكري كن فردا هيچ كس به فكر ميراث معنوي تو نخواهد بود مخصوصاً اگراين ميراث معنوي شعر و داستان باشد كه در اين روزگار وانفسا هيچ خريداري ندارد و چاپش فقط انبارها و پاركينگ هاي خانه ها را پر خواهد كرد.
روزنامه فرهیختگان/ برتر از ابن سینا
روزنامه فرهیختگان در صفحه اندیشه درباره دلیل پنهان ماندن اندیشههای فلسفی رازی با موسی اکرمی، مدیرگروه فلسفه علم دانشگاه آزاد اسلامی واحد علوم و تحقیقات گفتوگو کرده که می گوید: رازی از یکسو پزشک بسیار توانایی است تا آنجا که حتی میتوانیم بگوییم از ابنسینا نیز برتر است. در کتاب «الحاوی» - که شاهکار زکریای رازی است - کاملا از روششناسی تجربی پیروی کرده است. بهطوری که ما میتوانیم در قرن سوم هجری او را نماینده برجستهای از روششناسی تجربی در جهان اسلام و ایران تلقی کنیم. کسانی چون جورج سارتن به قرن سوم هجری - نهم میلادی - به دلیل حضور رازی بها دادهاند و سارتن آن قرن را قرن رازی مینامد.
روزنامه شرق/ ادبیات، رویکردی آزمایشگاهی یا کارگاهی
روزنامه شرق در صفحه ادبیات امروز مطلبی تحت عنوان «ادبیات، رویکردی آزمایشگاهی یا کارگاهی» آورده که می گوید: در دهه70 چنان نوشتارهای عجیبوغریب و بدترکیب و ناقصالخلقهای از سوی خیل بسیاری از شاعران و نویسندگان تولید میشد، که دود را از سر هر خوانندهای بلند میکرد. وضعیت ادبیات ایران در دهه70 اینگونه است. همهچیز در حال لرزش و لغزش، انفجارهای ادبی پیدرپی کوچک و ترس از فروریزی ناگهانی ادبیات. اضطراب انفجار ادبیات. برای نمونه: «این مرده سیب نیست یا خیار است یا گلابی» از رزا جمالی، «دارم دوباره کلاغ میشوم» از مهرداد فلاح، «نقطه پشت فعل خراب یا فرانتس کافکای پشتجلد» از علی قنبری، «تشنگی از وسط» از محمدحسن نجفی، «کادنس» از پگاه احمدی، «عقل عذابم میدهد» از علی باباچاهی و...
بار دیگر «آتش از آتش»
در ستون صفحه ادبیات روزنامه شرق به معرفی «آتش از آتش» چهارمین رمان جمال میرصادقی - نویسنده نامآشنای معاصر پرداخته و گفته است: از چاپ نخست این رمان در دهه 60 سالها میگذرد اما میرصادقی بعدها ویرایشی تازه از آن رمان منتشر کرد و آنچه هم اکنون از طرف انتشارات نگاه به چاپ رسیده است، به گفته خود میرصادقی، نسخه تغییریافته این رمان است و برای چاپ مجدد این رمان، آن را به لحاظ ساختاری تغییر داده است.
نظر شما