به گزارش خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا) به نقل از ایندیپندنت، کتاب جدید «سوفی هانا» با عنوان «جنایات مونوگرام» که دنباله‌ای بر داستان‌های پرطرفدار «هرکول پوآرو» نوشته «آگاتا کریستی» است، چند روزی است روانه بازار شده و نشان داده هانا توانسته میراث کریستی را به شایستگی حفظ کند.
در ژانویه 1921 آگاتا کریستی 31 ساله نخستین رمان خود را منتشر کرد. او چندان امیدی به این رمان که در آن با سبکی مرموز و اسرارآمیز داستان یک کارآگاه بلژیکی با سر تخم‌مرغی شکل، سبیل خاص و توانایی حل پیچیده‌ترین معماهای جنایی را روایت کرده، نداشت.
بااین‌حال هرکول پوآرو کمک کرد تا رمان‌های کریستی به پرفروش‌ترین رمان‌ها تبدیل شوند. آن‌گونه که برآورد شده دو میلیارد جلد کتاب در طول زندگی حرفه‌ای کریستی به فروش رسیده است.
پس از مرگ او در سال 1967 بنیاد آگاتا کریستی همواره سعی در حفظ شأن ادبی و میراث برجای‌مانده از او کرده و بسیاری پیشنهادات سودآور برای بهره‌گیری از نام او در زمینه‌های مختلف را رد کرده است.
سال گذشته وقتی بنیاد کریستی مجوز نوشتن داستان جدیدی از پوآرو را به سوفی هانا، نویسنده مشهور 43 ساله انگلیسی، اعطا کرد قابل‌درک بود که برخی طرفداران او باخشم واکنش نشان دهند که این به‌نوعی توهین به مقدسات آنها بود!
اما نیازی نبود طرفداران کریستی تا این حد از این کار وحشت داشته باشند. با خواندن چند صفحه اول کتاب هانا می‌فهمید که همه‌چیز روبه‌راه است. هانا که هم شاعر و هم نویسنده 9 داستان جنایی روان‌شناسانه است با نوشتن رمان جدید پوآرو نه‌تنها روح آگاتا کریستی «ملکه داستان‌های جنایی» را ازخودراضی کرده، بلکه به «پاتریشیا اسمیت» نویسنده آمریکایی رمان‌های جنایی روان‌شناسانه نیز به شایستگی ادای دین کرده است.
او به‌ویژه در نشان دادن مواردی که یک قربانی می‌تواند به‌اندازه قاتل مجرم باشد، به‌خوبی عمل کرده است. به قول یکی از شخصیت‌های داستان: افسوس که ذهن انسان منحرف شونده و غیرقابل‌کنترل است.
ما پوآرو را درحالی‌که بنا به‌رسم خود، پنجشنبه‌شب‌ها در رستوران پلیزنت شام می‌خورد ملاقات می‌کنیم که ناگهان یک زن جوان وحشت‌زده وارد رستوران می‌شود.
او به پوآرو می‌گوید که می‌داند قرار است کشته شود ولی از پوآرو می‌خواهد قاتل او را پیدا نکند و راز این جنایت هرگز برملا نشود. در ادامه جسد سه نفر در اتاق‌های جداگانه در هتلی پیدا می‌شود که قاتل دردهان آنها یک دکمه‌سردست گذاشته، سرنخی که پوآرو و پلیس اسکاتلندیارد را به روستایی در دره کالور می‌کشاند و آنها در آنجا با داستانی عجیب‌وغریب از یک عشق، تعصبات مذهبی، حسادت و احساسات سرکوب‌شده مواجه می‌شوند.
این رمان که نوعی پیچیدگی مملو از طنز سیاه دارد، از بسیاری جنبه‌ها ازجمله پایان هوشمندانه رضایت‌بخش است. در پایان کتاب، پوآرو می‌گوید: بهترین هنرمندان چشمی برای دیدن جزئیات و ساختار و اینکه چگونه تمام اجزا با یکدیگر متناسب هستند، دارند. با این استانداردهای پوآرو، هانا درواقع یک هنرمند بااستعداد است.
این کتاب 9 سپتامبر در 320 صفحه توسط انتشارات ویلیام مورو به قیمت 16 دلار راهی بازار شد.{لینک}
در ژانویه 1921 آگاتا کریستی 31 ساله نخستین رمان خود را منتشر کرد. او چندان امیدی به این رمان که در آن با سبکی مرموز و اسرارآمیز داستان یک کارآگاه بلژیکی با سر تخم‌مرغی شکل، سبیل خاص و توانایی حل پیچیده‌ترین معماهای جنایی را روایت کرده، نداشت.
بااین‌حال هرکول پوآرو کمک کرد تا رمان‌های کریستی به پرفروش‌ترین رمان‌ها تبدیل شوند. آن‌گونه که برآورد شده دو میلیارد جلد کتاب در طول زندگی حرفه‌ای کریستی به فروش رسیده است.
پس از مرگ او در سال 1967 بنیاد آگاتا کریستی همواره سعی در حفظ شأن ادبی و میراث برجای‌مانده از او کرده و بسیاری پیشنهادات سودآور برای بهره‌گیری از نام او در زمینه‌های مختلف را رد کرده است.
سال گذشته وقتی بنیاد کریستی مجوز نوشتن داستان جدیدی از پوآرو را به سوفی هانا، نویسنده مشهور 43 ساله انگلیسی، اعطا کرد قابل‌درک بود که برخی طرفداران او باخشم واکنش نشان دهند که این به‌نوعی توهین به مقدسات آنها بود!
اما نیازی نبود طرفداران کریستی تا این حد از این کار وحشت داشته باشند. با خواندن چند صفحه اول کتاب هانا می‌فهمید که همه‌چیز روبه‌راه است. هانا که هم شاعر و هم نویسنده 9 داستان جنایی روان‌شناسانه است با نوشتن رمان جدید پوآرو نه‌تنها روح آگاتا کریستی «ملکه داستان‌های جنایی» را ازخودراضی کرده، بلکه به «پاتریشیا اسمیت» نویسنده آمریکایی رمان‌های جنایی روان‌شناسانه نیز به شایستگی ادای دین کرده است.
او به‌ویژه در نشان دادن مواردی که یک قربانی می‌تواند به‌اندازه قاتل مجرم باشد، به‌خوبی عمل کرده است. به قول یکی از شخصیت‌های داستان: افسوس که ذهن انسان منحرف شونده و غیرقابل‌کنترل است.
ما پوآرو را درحالی‌که بنا به‌رسم خود، پنجشنبه‌شب‌ها در رستوران پلیزنت شام می‌خورد ملاقات می‌کنیم که ناگهان یک زن جوان وحشت‌زده وارد رستوران می‌شود.
او به پوآرو می‌گوید که می‌داند قرار است کشته شود ولی از پوآرو می‌خواهد قاتل او را پیدا نکند و راز این جنایت هرگز برملا نشود. در ادامه جسد سه نفر در اتاق‌های جداگانه در هتلی پیدا می‌شود که قاتل دردهان آنها یک دکمه‌سردست گذاشته، سرنخی که پوآرو و پلیس اسکاتلندیارد را به روستایی در دره کالور می‌کشاند و آنها در آنجا با داستانی عجیب‌وغریب از یک عشق، تعصبات مذهبی، حسادت و احساسات سرکوب‌شده مواجه می‌شوند.
این رمان که نوعی پیچیدگی مملو از طنز سیاه دارد، از بسیاری جنبه‌ها ازجمله پایان هوشمندانه رضایت‌بخش است. در پایان کتاب، پوآرو می‌گوید: بهترین هنرمندان چشمی برای دیدن جزئیات و ساختار و اینکه چگونه تمام اجزا با یکدیگر متناسب هستند، دارند. با این استانداردهای پوآرو، هانا درواقع یک هنرمند بااستعداد است.
این کتاب 9 سپتامبر در 320 صفحه توسط انتشارات ویلیام مورو به قیمت 16 دلار راهی بازار شد.{لینک}
نظر شما