کتاب در روزنامه فرهیختگان
درختِ زندگی متن
روزنامه فرهیختگان در صفحه ادب و هنر نقدی درباره «درخت کج» ضیاءالدین وظیفه شعاع منتشر کرده که مجموعه هفت داستانی است که اساس و بنمایه روایت آنها، براساس رابطه پیوسته مکان و زمان شکل گرفته و نوشته شده است. کمتر مجموعه چاپ شدهای را در این چند ساله شاهد بودیم که به اندازه و ظرافت به روابط مکان انسان توجه نشان دهد. در این مجموعه ما با طیف متنوعی از زنجیره فضاها و مکانها و زمان و روابطی که تجربههای شخصیتهای هفت داستان و زیست متنیشان به دست میآید روبهرو هستیم: فضاهایی ابتدایی، درک شده، ساختمانی، شناختی و انتزاعی. زیبایی کار نویسنده کتاب «درخت کج» - ضیاءالدین وظیفه شعاع- وقتی جلوهگر میشود که به خوبی به یک رابط و اتصالدهنده بین قهرمانهای داستانش با فضاها در سطوح مختلف میرسد و آن را به قولی عنصر مورد علاقه مکانهایی میکند که قهرمانهایش قرار است در مقابل کل جهان قرار دهند؛ درخت، درخت کج. درخت در مجموعه داستان وظیفه شعاع به نوعی تعیینکننده سرشت و سرنوشت و هدایتکننده روایت و روایتگری و تبیین فضاهاست. بهطوری که مثلا در داستان درخشان «خبر قهر پلیکانها»، که روایت دائم در گذشته و حال شخصیتها در جریان است، درخت به شکل همان عنصر مورد اتکا و علاقه قهرمان داستان – آیدین- در میآید که آیدین پیش از این دلسرد و ناامید از پیدا کردن آن تکه سنگ کنار دریاچه به ناگاه به درخت میرسد و در نقطه اوج داستان مکانی هست که قرار است زین پس مورد علاقهاش باشد - به جای تکه سنگی که به علت خشک شدن دریاچه چندین و چند تکه سنگ شبیه به آن ظاهر شدهاند.- در واقع ضیا وظیفه شعاع در مجموعه داستان درخشانش ـ «درخت کج» ـ این فضا و تبیین بین سطح مختلف فضا (درخت) و مورد علاقه بودن آن فضا در مکان به وسیله شخصیتهای در حال عبور از بحران را بهخوبی رعایت کرده و ما با فضاهای درک شده و تکوین یافته روبهرو هستیم که ماحصل کار فضای زندگی را در متن رقم میزند.
ترجمه قرآن به زبان مردم
روزنامه فرهیختگان در صفحه اندیشه با سیدیحیی یثربی، مترجم و استاد فلسفه و عرفان اسلامی گفتوگو کرده که با شیوه متفاوتی قرآن کریم را ترجمه کرده است.
او می گوید: من قرآن را به زبان محاوره درآوردهام. به زبانی که مردم با آن گفتوگو میکنند. همانطوری که خداوند قرآن را برای مردم عادی فرستاده من هم قرآن را برای مردم عادی ترجمه کردهام. هرکس بتواند رمان یا روزنامه بخواند در فهم آن با مشکل مواجه نمیشود و میتواند آن را به راحتی بفهمد.
کتاب در روزنامه ایران
تلاش «تکمیل» برای تکمیل تاریخ تهران
روزنامه ایران در صفحه آخر مطلبی درباره ناصر تکمیل همایون منتشر کرده که مجموعه کتاب سه جلدی «تاریخ اجتماعی فرهنگی تهران»، جلد نخست «رویدادها و یادمانهای تاریخی تهران»، «کتابشناسی تهران» و مقالاتی چون «احصائیه اماکن و جمعیت در تهران از آغاز تا پایان سلطنت قاجاریه» و «دارالخلافه تهران» راوی تتبع او در گذشته تهران است. اما حاصل پژوهش دیگر او در این زمینه کتاب 100 صفحه ای «اودلاجان (عودلاجان)»- استفاده از «الف» به جای «ع» در اشاره به وجود آب و قناتهای متعدد در این محله است که روز جمعه- 4 دی- با حضور احمد مسجدجامعی در تیمچه اکبریان که نخستین بانک ایران به حساب میآید، رونمایی شد. «تهران» که دنباله تاریخى و فرهنگى شهر کهن بنیاد 6 هزار ساله «ری» است و عودلاجان هم که به گفته تکمیل همایون، زادگاه شخصیتهایی چون پروین اعتصامی، علی حاتمی، مسعود کیمیایی و باقر آیتاللهزاده شیرازی بوده است، یکی از پنج محله بزرگ تهران بوده است که او در این نوشتار به هویت آن و البته شیوه های ماندگاری کالبدی محله و آمیختن کارکردهای اجتماعی و فرهنگی کهن در حیات کنونی آن پرداخته است. ناگفته نماند که مقرر و معین است تا آثار دیگری در این مجموعه (در دفتر پژوهشهای فرهنگی) چون محله کلیمیان تهران (بخشی از اودلاجان)، محله سنگلج، محله چاله میدان، محله بازار، شکل گیری بازار تهران و محله ارک نیز در روزهای آینده طبع و نشر شود.
در کتاب هایش می توان توجه ویژه به «آموزش و پرورش در ایران» و «مکتبخانه» را سراغ گرفت و در میان مقاله هایش که اعداد و شمار آنها به بیش از 150 می رسد نیز اگر مورد جستار قرار گیرد، عناوینی به چشم می خورد که حاکی از تلاش «تکمیل» برای تکمیل ناگفته های تاریخ این شهر و البته این سرزمین، با وجود عسر اما در حد وسع خود است.
کتاب در روزنامه شرق
غول آمریکا به کجا می رود؟
روزنامه شرق در صفحه اندیشه نقدی درباره کتاب جهان پیش رو، (مناظره درباره جهان پس از آمریکا) منتشر کرده در آن نوشته شده است: آیا آمریکا همچنان در اوج باقی خواهد ماند؟ پاسخ مجاب کننده زکریا به بحث افول آمریکا طی دهه گذشته بسیاری از صاحبنظران روابط بین الملل آمریکا برحقیقت آن صحه گذاشته بودند نتیجه دو روند بوده: در داخل، انتخاب های سیاست گذارانه ضعیف آمریکا که منجر به وضعیت اقتصادی ضعیف و اقداماتی در عرصه سیاست خارجی شده با مخالفت هم پیمانها همراه بوده و در خارج «قد افراشتن دیگران» به ویژه پویایی اقتصادی کشورهای عضو بریکس.
آیا بشر حقوقی دارد؟
روزنامه شرق در صفحه اندیشه مطلبی درباره کتاب «تاریخ اندیشه سیاسی غرب» ترجمه جهانگیر معینی علمداری منتشر کرده که در آن آورده است: دوره کلاسیک اندیشه سیاسی را می توان از دوران فیلسوفان باستان که طبق تعریف اندیشه سیاسی، مجموعه باورهای فلسفی که به طور مستقیم به امور جامعه مربوط باشد ارایه داده اند تا زمان ماکیاولی دانست. پرسش هایی که در سنت کلاسیک اندیشه سیاسی حداقل از زمان افلاطون به این سو مطرح بوده از این قبیلند: عدالت چیست؟ آیا بشر حقوقی دارد و اگر پاسخ مثبت است این حقوق کدامند؟ نقش دولت چیست؟
خونی که در بدن جامعه جریان دارد
روزنامه شرق در صفحه اندیشه مطلبی درباره کتاب «معمای سرمایه و بحران های سرمایه داری» منتشر کرده که در آن بیان شده است: هدف دیوید هاروی در کتاب «معمای سرمایه» اعاده درکی انتقادی از منطق درونی و فراگیر سرمایه داری و نقش بحران های ادواری در این منطق است. استعاره ای که هاری در ابتدای این کتاب وارد میدان می کند و کل کتاب را به مدد آن سامان می دهد عبارت است از: توصیف سرمایه همچون «خونی که در بدن جامعه جریان دارد».
عدالت اجتماعی و شهر
روزنامه شرق در صفحه اندیشه مطلبی درباره آثار دیوید هاروی منتشر کرده که در آن عنوان شده است: هاروی در آثار خود با تاکید براهمیت فضای فیزیکی شهری، بار دیگر پای مفهوم «فضا» را به حوزه اجتماعی کشاند و مفاهیم شهر و شهرگرایی را از نو تئوریزه کرد. او در کتاب «عدالت اجتماعی و شهر» نشان داد که جغرافیا به طور عینی در مواجهه با فقر شهری و مشکلات مرتبط با آن ناکام مانده و سرمایه داری فضا را برای ضمانت تولیدات خود از بین می برد.
کتاب در روزنامه اعتماد
امريكا و ديگران يا ديگران و امريكا
روزنامه اعتماد در صفحه اندیشه نقدی درباره کتاب «جهان پيش رو،(مناظره درباره جهان پس از امريكا)» منتشر کرده که در آن میخوانیم: كتابي كه در واقع تكملهيي بسيار عميقتر و وسيعتر از پروژهيي است كه «فريد زكريا» در سال ٢٠٠٨ آغازگر آن بوده است. به دليل تحولات شگرف و دور از تصوري كه جهان در دو دهه گذشته شاهد آن بوده است، همواره ايده رهبري جهاني امريكا و چيستي و جهت قدرت اين كشور مورد بازانديشي قرار گرفته است. در واقع حول اين محور است كه شان كلارك و سابرينا هوك (ويراستاران كتاب) و ٥٢ نويسنده ديگر با وسواسي تمام علمي در باب آينده سياست جهان، قدرت امريكا و اينكه چه پيش خواهد آمد به بحث ميپردازند. ويژگياي كه نويسندگان كتاب همواره بر آن تاكيد ميكنند و به خوبي هم نمود دارد، جامعيت و ارايه استدلالاتي كاملا علمي و متقن است كه به اذعان خودشان ميتواند مورد استفاده هر فردي- از سياستمداران تا دانشجويان و هر علاقهمند ديگري- در هر گوشه دنيا قرار بگيرد. كتاب متشكل است از ٤٧ بحث مختلف كه در پنج بخش تنظيم شده است. در بخشهاي اول و دوم به مساله جابهجايي قدرتها از ديدگاهي تاريخي و همچنين افول قدرت امريكا و ظهور ديگر قدرتها مانند چين، هند، برزيل و... از منظرهاي گوناگون ميپردازد. بخش سوم جنگ و صلح در شرايط چندپارگي و تقسيم قدرت را از منظر هستهيي و نقش بازدارندگي آن بررسي ميكند. در بخش چهارم پرسش مقدماتي و اساسي كتاب (ابرقدرت كيست؟) در كنار مسائلي مانند كارايي و نقش سازمان ملل و ساير نهادهاي بينالمللي، اقتصاد و تجارت بينالملل، حقوق، حاكميت و مداخلات بشردوستانه مطرح ميشود و بالاخره در بخش پاياني هم به تامل در باب نفت، انرژي و محيط زيست بينالملل، تغييرات آب و هوايي، انقلاب در زمينه تكنولوژي و شتاب روزافزون آن، گرم شدن زمين و تحولات منبعث از آن پرداخته ميشود.
فلسفه قرون وسطي
روزنامه اعتماد در صفحه اندیشه مطلبی درباره کتاب «فلسفه قرون وسطي» منتشر کرده که جان مارنبن در توضيح كتاب ميگويد: اين كتاب در پي ارايه يكي از روشهاي پرداختن به سدههاي ميانه نيست. نويسندگان آن به سبب شناخت تخصصيشان از حوزههاي منفردي كه مورد بحث قرار ميدهند و نيز با هدف آفريدن كتابي گزينش شدهاند كه رويكردي واحد به اين حوزه را دنبال نكند، بلكه شمهيي از تنوع رويكردهايي را نشان دهد كه امروزه رايج هستند. با اين همه، اين رويكردهاي گوناگون به دقت با محتواي اين كتاب هماهنگ شدهاند. به اين خاطر كه برخي خوانندگان داراي پس زمينههاي دانشگاهي مختلفي هستند؛ مدخلهاي مختلفي را به جانب موضوع فراهم آورديم. پس ميتوان فصول اين كتاب را به طور جداگانه همچون مقالاتي در سبكهاي متفاوت درباره موضوعات گوناگون و مرتبط دانست. اما راهي نيز هست كه در آن اين مجلد را همچون يك كل بنگريم و به كارگيريم. هم خوانندگان جديد فلسفه سدههاي ميانه و هم آنان كه پيشتر با اين حوزه آشنا بودهاند، به نقشهيي گاهنگارانه و جغرافيايي/ زباني از اين موضوع نياز دارند.
اين كتاب نقشهيي از اين موضوع را به گونهيي كه اكنون متخصصان آن را ميبينيد ارايه ميدهد؛ و آن نقشهيي است كه از دو جهت با نقشهيي كه تاريخهاي عمومي فلسفه سدههاي ميانه به زبان انگليسي ارايه ميدارند به طرز بارزي متفاوت است؛ نخست اينكه اكثر تواريخ به واقع منحصرا با در نظر گرفتن تاثير فلسفه اسلامي و يهودي است، اثر متخصصان تفكر و فرهنگ اسلامي و يهودي است و هم بر بستر فرهنگي اين فيلسوفان و هم بر دستاورد آنان به شكل مطلق تاكيد كرده است. دوم اينكه در اغلب تواريخ فلسفه سدههاي ميانه، سده سيزدهم را دوره بزرگترين دستاوردها در فلسفه لاتيني مينگرد كه كار توماس آكوئيناس آن را متجلي ساخته، سدههاي پيشين مقدمات آن را فراهم آورده و سدههاي پس از آن نشاندهنده زوال و افول آن است كه در ابتدا آهسته و سپس پر شتاب و سريع بوده است. در مقابل در اين تاريخ دوره اوايل سدههاي ميانه و سده دوازدهم به خودي خود حوزهيي مهم در فلسفه ديده شده است و قرون پاياني سدههاي ميانه تحتالشعاع سده سيزدهم نيستند.
يارانه كتاب
روزنامه اعتماد در صفحه آخر یادداشتی درباره کتابخوانی منتشر کرده که در آن آمده است: سخنگوي وزارت ارشاد ابراز داشته: «براي بهبود وضعيت كتابخواني در كشور، دولت بايد به مردم يارانه كتاب بدهد» و افزوده كه دولت بايد تدبيرهايي در نظر بگيرد تا مردم اندكاندك به مطالعه تشويق شوند و عادت به كتابخواني در ميان مردم ايجاد شود كه سخنان تازهيي نيست و گوش ما به شنيدن اين گونه اظهارنظرها عادت دارد. اما در بررسي چرايي پايينبودن ميزان مطالعه در ايران و ديگر مسائل فرهنگي، ميتوان علتهايي را برشمرد، چنانچه به نظر ميرسد بخشي از اين مشكلات را در خود دولت بايد سراغ گرفت، و البته نه فقط اين دولت، كه در كل ساختار فرهنگي موجود و به ويژه نظام آموزشي كشور كه اگر برنامههاي علمي، مطابق با دانش روز و هدفمند پيگيري و اجرا شده بود، با چنين مشكلاتي كه بيترديد ريشه در نقصهاي نظام تعليم و تربيت ما دارد، مواجه نبوديم. اما در اين مجال به نكتهيي اشاره خواهم كرد كه به نظرم جاي انديشيدن دارد. ميدانيم كه ميزان مطالعه و كتابخواني در ايران بسيار پايين است و از سويي آنچه امروز در كتابفروشيها غوغا ميكند، سيلي از كتابهاي گوناگون كمكدرسي است كه دانشآموزان و خانوادهها را به كتابفروشيها ميكشاند!
کتاب در روزنامه شاپرک
جشني براي کلاغها
روزنامه شاپرک در صفحه ادبیات نوجوان مطلبی درباره جرج آر. آر. مارتين منتشر کرده که نوشتن داستانهاي کوتاه علميتخيلي را از اوايل دههي 1970 آغاز کرد. اولين داستانش که نامزد دو جايزهي هوگو و نبيولا شد، «با صبحگاه، مه ميآيد» نام داشت که در سال 1973 در مجلهي آنالوگ به چاپ رسيد.
با اين که بيشتر کارهاي او، فانتزي و وحشت محسوب ميشوند، چندتا از کارهاي اوليهاش در سبک علميتخيلي نوشته شدهاند و در آيندهاي غريب به نام «هزار دنيا» يا «آدمستان» اتفاق ميافتند. علاوه بر آن، حداقل يک اثر او در سبک سياسي-نظامي است؛ «شب خونآشامها» که «هري ترتلداو» آن را در فهرست «بهترين علميتخيليهاي نظامي» قرن بيستم قرار داد.
در دههي 1980، مارتين نوشتن براي تلويزيون را شروع کرد و همچنين به ويراستاري کتاب پرداخت.
در سال 1991 مارتين به رماننويسي بازگشت و کاري را شروع کرد که در نهايت به مجموعهي فانتزيش، «ترانه يخ و آتش» بدل شد. ترانه يخ و آتش حداقل تا هفت کتاب ادامه خواهد يافت و گفته ميشود از داستانهايي چون «آيوانهو» و «جنگ گلها» الهام گرفته. اولين کتاب اين مجموعه، «بازي تاج و تخت» در سال 1996 منتشر شد. در نوامبر 2005، چهارمين کتاب مجموعه به نام «جشني براي کلاغها» در صدر فهرست پرفروشترين کتابهاي «نيويورک تايمز» و «وال استريت ژورنال» قرار گرفت. به علاوه در سال 2006، جشني براي کلاغها نامزد دو جايزهي «کيل» و «بريتيش فانتزي» شد. «ترانه يخ و آتش» مورد تقدير و تحسين منتقدين و خوانندگان و نويسندگان بسياري قرار گرفته است.
نظر شما