در نشست نقد و بررسی «سرطان جن» مطرح شد
گودرزی: ترس دلپذیر، عامل جذابیت ژانر وحشت/ سمیعی: داستان وهمناک برساخته اندیشه شر است
محمدرضا گودرزی، در نشست نقد «سرطان جن» گفت: در رئالیسم جادویی ویژگیهای بومی یک منطقه مشخص میشود. «سرطان جن» را رئالیسم جادویی ایرانی میدانم که از فرهنگ بومی مردم نشأت گرفته است.
این نشست با خوانش یکی از داستانهای «سرطان جن» توسط رامبد خانلری آغاز شد.
عنایت سمیعی، نخستین سخنران این نشست بود که متن از پیش آمادهشده خود را درباره ضرورت رویکرد به رئالیسم جادویی، طبقهبندی داستانهای «سرطان جن» و خوانش تحلیلی یکی از داستانهای این مجموعه خواند.
سمیعی گفت: داستان وهمناک از امر تجربی یا داستان محاکاتی، مبتنی بر روایاتی است که به سوی نشانههای فوق تعالی گرایش دارد. داستان وهمناک امر تجربی را به کلی محو نمیکند بلکه با ترکیبی از وهم و واقعیت، فضایی وهمآلود میسازد. داستان وهمناک مخوف برساخته اندیشه شر است که به تغییر میانجامد و بر زمینه امر مشترک یا ساحت نمادین شکل میگیرد که ضمن همانندی با داستانهای مشابه دیگر، ویژگیهای خود را حفظ میکند.
این نویسنده و منتقد گفت: داستان شگفت به پدیدهای ناشناخته مربوط میشود که تا به حال هرگز دیده نشده و اتفاق نخواهد افتاد، پس روی در آینده دارد.
وی درباره این مجموعه داستان گفت: «سرطان جن» قدر مشترک بسیاری با داستانهای وهمی و غیر وهمی دارد. شخصیتها و مکانهای مخوف فراوان در این اثر دیده میشود. حتی نویسنده «سرطان جن» تلاش میکند، عقلانیت را از برساختههای ژرفناک نشان دهد.
وی ادامه داد: این مجموعه داستان به لحاظ نقالی به ادبیات شفاهی سوق دارد. «سرطان جن» ناظر به رفت و آمد زمانی است.
سمیعی با معرفی و بیان ویژگیهای یکی از داستانهای این مجموعه، سخنان خود را به پایان برد.
محمدرضا گودرزی، سخنران دوم این نشست بود که پیش از نقد و بررسی جزئی داستانهای «سرطان جن» درباره زمان گفت: در بحث زمان، باید به خاطر داشته باشیم که فاصله زمانی در نوع ادراک انسان تاثیر میگذارد. در گذشته، هر باوری جزئی از زندگی بود که طبق گفتمان زمان خود، ویژگیهای خاص خود را داشت.
وی ادامه داد: باور ما به جن و روح در شرایط کنونی، متفاوت از باور پیشینیان به این مقوله است و مجموعه داستانی که اکنون با موضوع جن میخوانیم، برگرفته از افکار افراد امروز درباره جن است و البته کار دشواری است که بتوان کارکرد گذشته را به اکنون نسبت داد.
نویسنده «نعش کش» گفت: هر ذهنی کنش ایجاد میکند و به امر عینی تبدیل میشود. مثلا مرگ در گذشته در یک گفتمان خاص معنا پیدا میکرد، ولی امروز، مرگ مفهومی جداگانه و فردی دارد. مفهوم عشق آسمانی و عمومی گذشته نیز، امروز خصوصی شده است. همه مفاهیم در گذشته یک واقعیت عینی بودهاند ولی امروز با نگاه ذهنی آن را میبینیم.
وی با بیان این پرسش که «چرا آثار وحشت، لذتبخشاند؟» گفت: زیرا هیچکس از دیدن فیلم یا خواندن کتابی در این ژانر، احساس وحشت نمیکند. آثار وحشت، ترسی دلپذیر در مخاطب ایجاد میکنند.
این منتقد گفت: من ژانر را ارزش مطلق نمیدانم. حتی در دهههای اخیر آمیختن ژانرهای مختلف را در یک اثر شاهدیم. بحث ژانر اهمیت زیادی دارد. هیچ انسانی بدون ژانر (یعنی دستهبندی بر اساس ویژگیهای مشخص) نمیتواند فکر کند. ژانر رابط بین متن و خواننده است که بدون آن نمیتوان اندیشید.
وی ادامه داد: شر در گذشته موجودی بیرونی بود ولی اکنون و در دوران مدرن، در درون است. شر بخشهای نامکشوف و پرکشمش عقل است. در گذشته شر را ناشی از گذشته میدانستند و در دوران جدید، ناشی از حال.
وی درباره بنمایههای تکرارشونده در «سرطان جن» گفت: حضور و تکرار نام حیواناتی مانند گربه، سگ و موش متناسب با دیدگاههای ماوراءالطبیعی خاصی است که در آن معتقدند جن میتواند به این حیوانات تبدیل شود.
این جلسه با پرسش حاضران در جلسه از رامبد خانلری به پایان رسید.
نظر شما