سه‌شنبه ۲۳ دی ۱۳۹۳ - ۲۰:۲۳
کرمیار: با تحمیل ذهنیت خود به متن، نگوییم نویسنده اشتباه کرده است

صادق کرمیار، نویسنده رمان «درد» معتقد است: ما معمولا ذهنیت خود را به کتاب تحمیل می‌کنیم و چون با متنی مخالف مواجه می‌شویم، به نظرمان می‌آید که نویسنده اشتباه کرده است.

به گزارش خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا) نشست نقد و بررسی رمان «درد» نوشته صادق کرمیار، امروز سه‌شنبه 23 دی با حضور نویسنده کتاب، فرحناز علیزاده و علیرضا سمیعی در سرای اهل قلم خانه کتاب برگزار شد.

در ابتدای جلسه، صادق کرمیار درباره حضور نداشتن دکتر حسین پاینده در این نشست که پیشتر رسانه‌ای شده بود، توضیحاتی داد.

نخستین سخنران جلسه، فرحناز علیزاده، بود، که درباره نقد بوطیقایی و تاویلی گفت: نقد بوطیقایی بر اساس عناصر داستان است و نقد تأویلی بر اساس درون‌مایه و پیام‌های مستتر در متن.

وی ادامه داد: بیان داستان‌های واقع‌گرایانه‌ای که ذهن خواننده از پیش با موضوع و چگونگی شکل‌گیری و حتی پایان آن آشنا است، کار دشواری است و خواننده خاص خود را می‌طلبد. رمان «درد»‌ نیز در همین زمره قرار می‌گیرد، زیرا خواننده از ماجرای جنگ ایران و عراق و قطع‌نامه آن آگاه است. پس صادق کرمیار باید آنقدر تعلیق در رمان خود داشته باشد که بتواند خواننده را با خود همراه کند.

وی گفت: یکی از هوشمندی‌های کرمیار برای همراه کردن مخاطب، نوع آغاز روایت است که بیش از همه به سبک رمان‌های اجتماعی شباهت دارد. علاوه بر این، خواننده از همان ابتدا با شخصی به نام شهید حسینی مواجه می‌شود که اتفاقا هنوز زنده است ولی همه او را با نام شهید می‌شناسند. و جالب‌تر این که، تعلیق نام شهید تا انتهای رمان نیز باقی می‌ماند.

وی گفت: در این داستان با راوی دانای کل مواجهیم که نقشی خنثی دارد و بر خلاف راوی دانای کل در داستان‌های کلاسیک، از توصیف‌ها و تفسیرهای مختلف سر باز می‌زند.

علیزاده افزود: هر نویسنده‌ای باید به موضوعی که آن را می‌نویسد، اشراف کامل داشته باشد و کرمیار از موضوع کتاب خود کاملا آگاه بوده است. در این رمان قرار است که رویدادی تاریخی در قالب رمان بیان شود. اما سوال اینجاست که وقتی رویداد تاریخی را می‌توان در کتاب تاریخی خواند، چه نیازی است به خواندن رمانی که برگرفته از تاریخ است؟

علیزاده تاکید کرد: «درد» داستان شخصیت نیست. با کتاب «درد» نحوه مدیریت جنگ و کارکرد اطلاعات عملیاتی آن شرح داده می‌شود. این کتاب داستان کسانی است که زحمت زیادی در جنگ کشیده‌اند ولی کم کم فراموش شده‌اند.

وی گفت: در کتاب «درد» نباید به دنبال زنده ماندن یا نماندن شخصیت‌ها بود. این کتاب قرار است از نحوه مدیریت جنگ بگوید و آنچه بر سر گروه اطلاعات عملیات آمده است.

علیزاده با اشاره به عنوان کتاب گفت: از ابتدا تا انتهای این کتاب شما درد را می‌بینید و نمی‌بینید. از این نظر باید به بحث تاویلی متن اشاره کرد و به دنبال شناخت جامعه‌شناسانه آن بود.

وی گفت: در نقد جامعه‌شناسانه نخستین سوال این است که متن چگونه جامعه را نشان می‌دهد؟ زیرا ادبیات است که جامعه را باز می‌نمایاند. سوال دوم، در نقد جامعه‌شناسی این است که طبقه اجتماعی مورد نظر نویسنده و تاثیرات آن چیست؟ و سوال سوم این که نویسنده تا چه اندازه توانسته کلیت جامعه مورد نظر خود را نشان دهد؟

علیرضا سمیعی، دیگر مهمان این نشست نیز گفت: یکی از ویژگی‌های آثار کرمیار، خوشخوان بودن آنهاست. این ویژگی، در شرایطی که بسیاری از رمان‌های ایرانی سخت خوانده می‌شوند، بسیار غنیمت است.

‌وی درباره اهمیت ژانر گفت: تقسیم‌بندی برای کسانی که در حوزه نشر و روزنامه‌نگاری و امثال آن مشغول به کار هستند، کار بسیار مهمی است. تقسیم‌بندی‌های ادبی سابقه‌ای طولانی دارند. ولی گاهی آثاری منتشر می‌شود که نمی‌توان آنها را در هیچ ژانر خاصی جای داد. البته گاهی آگاهی نداشتن به نوع ژانر، قبل از مطالعه متن، موجب افزایش لذت از خوانش اثر می‌شود.

وی گفت: «درد» در نگاه اول، رمان جنگ است. جنگ جایی است که شخصیت و زندگی در آن ظاهر می‌شود. واقعیت انسان زمانی ظاهر می‌شود که در موقعیت مرزی قرار بگیرد. وقتی کسی در مرز عصبانیت، ترس یا خوشحالی فراوان قرار می‌گیرد، خود را می‌شناسد. سارتر معتقد است، وقتی انسان در موقعیت‌های خاصی قرار می‌گیرد که باید تصمیم‌گیری کند، ساخته می‌شود.

وی گفت: رمان‌هایی که درباره جنگ نوشته شده‌اند، عموما رمان‌های شخصیت هستند اما رمان درد، در دسته رمان‌های استاندارد جنگ جایی ندارد. زیرا شخصیت‌پردازی در این رمان به اندازه کافی شکل نگرفته است و شخصیت‌ها همه در مرز قرار دارند.

سمیعی پس از توضیحاتی درباره تاریخچه رمان پلیسی گفت: ‌رمان‌های جاسوسی، زیرمجموعه رمان‌های پلیسی است. رمان «درد» یک رمان جنگی و پلیسی است که قواعد رمان‌های جنگ، جاسوسی و پلیسی در آن دیده می‌شود.

وی گفت: در این رمان یک زمان اسطوره‌ای وجود دارد که موجب می‌شود تمام زمان‌ها را در دل خود گنجانده باشد.

صادق کرمیار، نویسنده، درباره چگونگی نوشته شدن این رمان گفت: نگارش این رمان به سال 1383 بازمی‌گردد. سردار احمد سوداگر، از فرماندهان اطلاعات عملیات و حمید آخوندی و علیرضا جلالی از بانیان نوشته شدن این کتاب بودند.

وی ادامه داد: از زمانی که پای من به مناطق جنگی باز شد، با همه طیف‌های رزمی ارتباط داشتم، از کسانی که مین‌گذاری‌ها را بر عهده داشتند تا گروه بچه‌های پیاده و اطلاعات عملیات. این ارتباط‌ها که با هدف کارهای ژورنالیستی صورت می‌گرفت، موجب کشف ضعف علمیات‌های مختلف نیز می‌شد.

وی ادامه داد: برخی اصرار دارند که فقط کتاب‌های خاطره‌نگاری درباره جنگ نوشته شود و نه داستان و رمان. زیرا در داستان و رمان، پرسشگری‌های متفاوتی درباره جنگ ایجاد می‌شود.

وی گفت: من ابتدا این کتاب را به صورت فیلمنامه نوشته بودم. ولی به من گفته شد، به دلیل حضور شخصیت‌هایی مانند آقایان هاشمی، قالیباف و محسن رضایی، این اثر نباید منتشر شود.

نویسنده «نامیرا» گفت: این کتاب هیچ شخصیت محوری ندارد، و به جای آن گروهی از کسانی را که در عملیات‌های مختلف شرکت می‌کنند، نشان می‌دهد. به همین دلیل، به این نتیجه رسیدم که ماجرا را از زبان یک راوی نقل کنم و بهترین راوی، شخصیت شهید حسینی بود.

کرمیار درباره متفاوت نشان ندادن شخصیت‌های عراقی در رمان خود گفت: در آن زمان، عراقی‌ها را به شکلی به ما نشان می‌دادند که گویی مریخی هستند. ولی امروز، ما با دیدن صحنه هایی مانند مراسم اربعین در کربلا، متوجه می‌شویم که آن تصور غلط بوده است و حتی ملیت افراد مختلف را نمی‌توان به سادگی نشان داد. ما معمولا ذهنیت خود را به کتاب تحمیل می‌کنیم و چون با متنی مخالف مواجه می‌شویم، به نظرمان می‌آید که نویسنده اشتباه کرده است. من فاصله‌گذاری میان ایرانی‌ها و عراقی‌ها را از این منظر، اندک نشان دادم.
 

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

پربازدیدترین

تازه‌ها