همایش «نگاهی تازه به تاریخ بیهقی»/2
کوروش صفوی: تاریخ بیهقی نه در حوزه ادبیات قرار میگیرد و نه تاریخ/ وفایی: زبانشناسی و ادبیات مهمترین جنبههای تاریخ بیهقی هستند
کوروش صفوی گفت: در یک متن ادبی نویسنده دری را به روی ما باز میکند و ما را به جهانی ممکن، غیر از جهان واقعی اطرافمان میبرد و ما تا انتهای این متن در آن باقی میمانیم، اما متن تاریخ بیهقی نمیتواند یک متن ادبی باشد، چون دائما ما را به جهان واقعیتهای اطراف ارجاع میدهد؛ عباسعلی وفایی نیز گفت: موضوع زبانشناسی مهمترین موضوع مطرح در تاریخ بیهقی است و بعد از آن بحث ادبیات بیشترین توجه را به خود جلب میکند.
تاریخ بیهقی نه در حوزه ادبیات قرار میگیرد و نه تاریخ
دکتر کوروش صفوی استاد گروه زبانشناسی دانشگاه علامه طباطبایی، در بررسی تاریخ بیهقی اظهار کرد: من قصد دارم از نگاه دیگری به بحث درباره این اثر گرانسنک بپردازم و بر این باور هستم که تاریخ بیهقی یک گونه خاص است؛ ولی اول باید ثابت کنم که تاریخ بیهقی خیلی هم مثل بوستان و گلستان و مدیر مدرسه، دایی جان ناپلئون و سووشون هم نیست. یعنی تاریخ بیهقی در واقع در ژانر ادبیات قرار نمیگیرد.
وی در تشریح یکی از دغدغههای همیشگی خود در حوزه ادبیات گفت: در بیش از سه یا چهار دههای که در مسیر ادبیات فعالیت میکنم، همیشه این سوال برایم مطرح بود که زبان روزمره چگونه تبدیل میشود به زبان ادب و ما زبان چه متنی را باید زبان ادب بدانیم؟
صفوی ادامه داد: زمانی که من درحال نوشتن رساله دکتریام بودم تصور میکردم که مثلا آنچه نظمآفریتی میکند، وقتی ابزارهایی مثل وزن، قافیه و ردیف وقتی باشد، این زبان به زبان ادبی تبدیل میشود. بعد دیدم که ما چه مجموعه عظیمی از متون داریم که منظوم هستند ولی در حوزه ادبیات نیستند.
این استاد گروه زبانشناسی دانشگاه علامه طباطبایی به استفاده از صنایع دیگر ادبی اشاره کرد و گفت: سپس رفتم به سراغ اینکه متن باید مجاز، استعاره و کنایه داشته باشد تا به متن ادبی تبدبل شود، سپس دیدم که ما در زبانمان مجازهایی را بهکار میبریم که هنوز در ادبیات برای آن پیشبینی نشده؛ مثل جمله «برو زیر سوپ را خاموش کن». سپس فهمیدم که مجاز هم نیست. بعد سراغ استعاره رفتم و باز هم دیدم که ما در زبان روزمره مان سراسر از استعار استفاده میکنیم.
وی افزود: بنابر این با قاطعیت میگویم که من در ادبیات هیچ صنعتی ندیدم که ابتدا در زبان تمرین نشده باشد و بعد کسی که به عنوان اهل زبان است آن را در زبانش بهکار نبرده باشد بیاید در زبان ادب بهکار ببرد.
صفوی در نهایت در تشریح ویژگیهای متن ادبی گفت: من به این نتیجه رسیدم که ما از صبح تا شب در میلیونها جهان ممکن زندگی میکنیم که یکی از این جهانهای ممکن همین جهان واقعی است. آنچه ما به عنوان محک برای ادبیات میتوانیم در نظر بگیریم این است که در نقطهای از متن ادبی با یک واژه یا یک جمله، نویسنده در را به روی ما باز میکند و ما را به جهانی ممکن، غیر از جهان واقعی اطرافمان میبرد.
وی ادامه داد: در متن ادبی وارد یک جهان ممکن میشوم و در آن جهان ممکنی که نویسنده در اختیار من میگذارد، تا آخر متن باقی میمانم. اگر یک چنین شرایطی را در نظر بگیریم، متن تاریخ بیهقی دیگر نمیتواند یک متن ادبی باشد، چون دائما ما را به جهان واقعیتهای اطراف ارجاع میدهد.
صفوی همچنین این متن را یک متن غیر تاریخی معرفی کرد و گفت: تاریخ بیهقی در حوزه تاریخ هم نمیتواند باشد؛ چراکه میبینیم مورخان و تاریخنویسان یا حتی در رشته تاریخ، تاریخ بیهقی را خیلی به عنوان ابزار اسنادی و تاریخ مستند در نظر نمیگیرند؛ چراکه این اثر واقعا خاطرهنویسی است.
زبانشناسی و سپس ادبیات مهمترین موضوعات مطرح در تاریخ بیهقی
در ادامه این همایش عباسعلی وفایی، استاد گروه ادبیات فارسی دانشگاه علامه طباطبایی به سخنرانی پرداخت و گفت: با تأسف باید بگویم که درس تاریخ بیهقی در رشته زبان و ادبیات فارسی در جایگاه خود تدریس نشده است و عمدتا در این اثر به مطالبی پرداخته میشود که با رسالت رشته ادبیات و زبان فارسی همگون نیست. در حالی که این اثر در این رشته رسالتی فراتر از آنچه هست دارد.
وی تاکید کرد: تاریخ بیهقی در وهله نخست باید از دیدگاه زبانی و زبانشناختی مورد مطالعه قرار بگیرد و سپس از دید ادبی به آن پرداخته شود، ضمن اینکه اصلا به لحاظ تاریخی مورد مطالعه و بررسی قرار نگیرد. برای اینکه دانشجویان رشته زبان و ادبیات فارسی نباید با این کتاب به عنوان یک اثر تاریخی که برای گذراندن یک واحد درسی مجبورند محتوای آن را بخوانند، برخورد کنند.
وی در پاسخ به صحبتهای دکتر صفوی مبنی بر اینکه «تاریخ بیهقی یک اثر ادبی نیست» گفت: ایشان در گفتههای خودشان در این موضوع تنها بحث جهانهای ممکن را پیش کشیدند و اصلا به بحث زبانی اشاره هم نکردند. ممکن است یک اثر، ادبی باشد و در عین حال اثری تاریخی هم باشد و در تاریخ اینگونه کتابها کم نیستند. ولی وقتی صحبت از ادبیات میکنیم باید به یک سری تعاریف که در مکاتب مختلف صورت گرفته توجه کنیم و وقتی میخواهیم تاریخ بیهقی را تحلیل کنیم از آن منظر به آنها بپردازیم.
وفایی با بیان اینکه یک اثر ادبی و یک اثر زبانی دارای تفاوتهایی هستند، گفت: در یک اثر زبانی واژه چندان اهمیت ندارد ولی در یک اثر ادبی واژه اهمیت بسیاری دارد. ما در ادبیات واژههای بسیاری داریم که برای رساندن پیام میتوانیم از هر کدام از آنها استفاده کنیم که این موضوع به سطح زبانی یک اثر برمیگردد.
استاد گروه ادبیات فارسی دانشگاه علامه طباطبایی ادامه داد: ما وقتی گزارههای زبانی را مطرح میکنیم، میتوانیم آن را به شکلهای مختلف بیان کنیم در صورتیکه آسیبی هم به معنا وارد نمیشود؛ اما وقتی گزارههای ادبی را بخواهیم با همان مفهوم بیان کنیم، آن رکن و شالوده جمله به هم میریزد؛ برای اینکه انسجام متن در حوزه ادبی بسیار متفاوت از انسجام متنی است که تنها در حوزه زبانی مطرح است.
وفایی با اشاره به صحبتهای کوروش صفوی گفت: یک متن ادبی را باید چند بار خواند، ولی یک متن غیر ادبی را با یک بار خواندن میتوان به راحتی فهمید. به عبارتی دیگر یک متن ادبی به واسطه صنایع ادبی چون ابهام و ایهام و غیره، ایجاب میکند که ما چندین بار این متن را بخوانیم؛ این در حالی است که هنوز هم مقالات بسیاری درباره بخشهای مختلف تاریخ بیهقی ارائه میشود که مجموعه مقالات و یادنامه بیهقی موید همین موضوع است.
وی تأکید کرد: فارغ از همه این مسایل بیهقی 20 سال دبیر دربار غزنویان بوده و این به دست آوردن و حفظ این جایگاه و شغل که بسیار مورد توجه سلطان نیز بود، تنها میتواند به خاطر قدرت اعجار بیهقی در نویسندگی باشد. ظرفیتهای واژهسازی در تاریخ بیهقی، فعلهای گوناگون و صفتها و قیدهای ویژهای که بیهقی خلق کرده است نشان از ادیب بودن او و جنبه ادبی اثر او دارد.
وفایی در پایان سخنانش با اشاره به اینکه «تاریخ بیهقی» به لحاظ تاریخی زیاد مورد استناد مورخان نیست» تأکید کرد: بنابر این موضوع زبانشناسی مهمترین موضوع مطرح در تاریخ بیهقی است و بعد از آن بحث ادبیات بیشترین توجه را به خود جلب میکند؛ این اثر نمونه اعلای حضور زبان فارسی در عهد غزنوی است و اگر کسی بخواهد تحول زبان فارسی را در ادوار مختلف مورد بررسی قرار دهد و تاریخ بیهقی را مطالعه نکرده باشد، مسلما موفق نخواهد بود و به بیراهه خواهد رفت.
نظر شما