گزارش ایبنا از هشتمین گپ و گفت با صاحبنظران علوم سیاسی
عالم: میخواستم دیپلمات شوم اما غرق در ترجمه و نوشتن در حوزه سیاست شدم!
عبدالرحمان عالم در هشتمین گپ و گفت با صاحبنظران علوم سیاسی میگوید: نزدیکی به حمید عنایت در من حس خاصی را به وجود آورد. بهطوری که تحت تاثیر اندیشهها و افکار وی قرار گرفتم. برای من این ارتباط به مثابه یک آموزش غیرمستقیم بود و همیشه خودم را مدیون این استاد بزرگ میدانم.
منابع ناچیز علم سیاست در ایران دهه 40
عالم با اشاره به اندک بودن کتابهای اندیشه سیاسی در سال 1349ه.ش گفت: بنده در سال 1327 در اردبیل متولد شدم و پس از دیپلم به تهران آمدم و جزو دومین گروهی بودم که در دانشگاه تهران به تحصیل در رشته علوم سیاسی پرداختم. در آن زمان به دلیل زیر سایه قرار گرفتن این رشته تحت لوای رشته حقوق، کتاب چندانی به طور مجزا درباره علم سیاست وجود نداشت.
وی با اشاره به حضور برخی اساتید مطرح در دانشکده تازه تاسیس علوم سیاسی بیان کرد: زمانی که من به دانشگاه تهران آمدم قصد داشتم که دیپلمات شوم، اما تقدیر مرا به خواندن علم سیاست کشاند و در کنار اساتید صاحب نامی مانند دکتر حمید عنایت و افتخاری به تحصیل در رشته علوم سیاسی مشغول شدم. البته به نوعی با حضور عنایت در دانشگاه تهران علم سیاست در سطح دانشگاهی پایهگذاری شد.
استاد اندیشه سیاسی دانشکده علوم سیاسی دانشگاه تهران اظهار کرد: در آن زمان تازه اساتیدی که در انگلیس تحصیل کرده بودند و با مفاهیم علم سیاست آشانا بودند وارد دانشکده علوم سیاسی شدند و به تدریس آنچه از این رشته درک کرده بودند، پرداختند. اگرچه در آن زمان کتابهای چندانی برای مطالعه دانشجویان این رشته وجود نداشت.
عالم با اشاره به کتاب «بنیاد اندیشه سیاسی در غرب» افزود: در زمانی که اساتید برای تدریس رشته علوم سیاسی کتاب چندانی در اختیار نداشتند، دکتر عنایت این کتاب را در سال 1349 منتشر کرد و این نخستین بار بود که کتابی در حوزه اندیشه سیاسی در سطح دانشگاهی منتشر شده بود. اگرچه قبل از آن کتاب «تاریخ نظریههای سیاسی» اثر جرج ساباین از سوی بهاالدین پازارگاد ترجمه شده بود. اما کتاب عنایت از مفاهیم سیاسی ملموستری برخوردار بود و شانس ما با یار بود که جزو نخستین افرادی بودیم که با این کتاب آشنا شدیم.
تلاش حمید عنایت برای تالیف، ترجمه و نشر کتابهای علوم سیاسی
وی با اشاره به تاثیر انتشار کتاب «بنیاد اندیشه سیاسی در غرب» در میان دانشجویان بیان کرد: ذهنیت ما درباره قلمرو و مفاهیم اندیشهسیاسی با این کتاب شکل گرفت، اگرچه کتابهای دیگری را نیز مطالعه میکردیم. با انتشار کتاب عنایت، مسئولان دانشگاه نیز به تدریج مقدماتی را برای نشر سایر کتابها در زمینه اندیشه سیاسی فراهم میکردند. با اینکه استاد عنایت در این زمینه دست پرتری داشت و در واقع با کارهایی که قبلا انجام داده بود زمینه را برای نشر کتابهایی درباره سیاست آماده کرده بود.
این مترجم کتابهای حوزه اندیشه سیاسی عنوان کرد: بنده از شانس بهتری نیز برخوردار شدم و آن شانس این بود که زیرنظر دکترعنایت کارهای مطالعاتیام را آغاز کردم و به نوعی کارآموز وی به شمار میآمدم. در آن سالها مرسوم بود که دانشگاه برخی کارها را به دانشجویان ارائه میداد و این دانشجویان جویای کار به اساتید معرفی میشدند و اساتید برخی کارهای مقدماتی پژوهشی را به دانشجویان معرفی شده، واگذار میکردند.
عالم درباره همکاری با عنایت ادامه داد: بنده به اتفاق برخی دانشجویان دیگر به این استاد معرفی شدیم و من مسئول ساماندهی و گردآوری فهرست مقالههای وی در مجلهها و منابع دیگر شدم. البته این وظیفه که به من واگذار شد، کار چندان شاخصی نبود، اما نزدیکی به عنایت در من حس خاصی را به وجود آورد. به طوری که تحت تاثیر اندیشهها و افکار وی قرار گرفتم. برای من این ارتباط به مثابه یک آموزش غیرمستقیم بود و همیشه خودم را مدیون این استاد بزرگ میدانم و خوشحالم که چنین شانسی در آنزمان نصیبم شد. ضمن اینکه هیچ وقت این ِدین را فراموش نمیکنم.
مبانی سیاست را در جزوه 40 صفحهای فراگرفتم
وی با اشاره به کمبود منابع درباره علم سیاست گفت: همانطور که اشاره کردم زمانی که ما میخواستیم مبانی سیاست بخوانیم به دلیل کمبود منابع ناچار بودیم از تمام امکانات و موسسههای محدودی که در این حوزه وجود داشت، استفاده کنیم. آن زمان هنوز کتاب«مبانی سیاست» دکترعبدالحمید ابوالحمد منتشر نشده بود. زندهیاد ابوالحمد قبل از انتشار کتابش جزوهای را در اختیار ما قرار داد که 40 صفحه بود و ما مبانی سیاست را در همین 40 صفحه خواندیم. در کنار این جزوه بنده کتاب «مبانی علم سیاست» حشمت ا... عاملی را نیز مطالعه کردم. با اینکه کتابهای اندکی در این رشته پیدا میشد اما من جسته و گریخته کتابهایی را به دست میآوردم و برای افزایش اطلاعاتم مطالعه میکردم. اگرچه در این حوزه دستمان برای خواندن کتاب بسیار تنگ بود.
استاد اندیشه سیاسی دانشکده علوم سیاسی دانشگاه تهران عنوان کرد: دوره کارشناسی با همین منوال سپری شد و با آمادگیهای مطالعاتی شخصی که داشتم، بلافاصله وارد دوره کارشناسی ارشد با گرایش روابط بین الملل در مرکز مطالعات عالی بین المللی شدم. این مرکز سالها پیش یعنی در سال 1344 به عنوان یک مرکز پژوهشی در خیابان تخت طاووس آن زمان (خیابان شهید مطهری امروز) تاسیس شده بود و تقریبا در سال 48 به خیابان جنب دانشگاه تهران خیابان آناتول فرانس( خیابان قدس امروز) انتقال یافت. این مرکز در کنار امور پژوهشی فعالیتهای آموزشی نیز داشت و رشته روابط بین الملل از دانشکده حقوق به این مرکز منتقل شده بود و در آنجا مدیریت میشد.
عالم با اشاره به بالا بودن سطح آموزشی در مرکز مطالعات عالی بین المللی بیان کرد: با توجه به این که این مرکز از سطح آموزشی بالایی برخوردار بود، مورد توجه دانشجویان بسیاری قرار میگرفت. همچنین از امکانات خوبی نیز برخوردار بود. برای مثال در سخنرانیهایی که در این مرکز برگزار میشد اغلب سخنرانان از کشورهای خارجی دعوت میشدند. ما در زمان تحصیل در این مرکز برای هر درس باید پروژههای تحقیقاتی ارائه میدادیم. این ویژگیها باعث شد دوره تحصیلاتی خاصی را بگذرانیم، آن هم در زمانی که شاید کمتر موسسه یا مکان آموزشی با این سطح وجود داشت. البته در این مرکز هنوز رشته دکترای روابط بین الملل ایجاد نشده بود و بنده به ناچار به دلیل نداشتن امکانات برای ادامه تحصیل در این رشته در خارج از کشور دوباره در سال 56 به رشته علوم سیاسی برگشتم.
وی با اشاره به دانش افزوده شده افزود: تحصیل در رشته روابط بین الملل اگرچه در مقاطع بالاتر ادامه نیافت اما از طرفی برای بنده مفید واقع شد و بر میزان دانشم افزوده شد و من با مسائل حقوقی، اقتصادی و سیاسی در حوزه بین الملل آشنا شدم و ذهنیت دیگری را به من در این حوزه داد. زمانیکه دوباره به علوم سیاسی برگشتم به تحقیق در حوزه اندیشه پرداختم، زیرا در آن زمان علوم سیاسی محدود به بررسی اندیشه سیاسی شده و تنها چند درس سیاست خارجی در آن گنجانده شده بود.
این مترجم کتابهای اندیشه سیاسی با اشاره به آشنایی با دکتر محمد رضوی اظهار کرد: هنگامی که به تحصیل در علوم سیاسی در مقطع دکترا پرداختم، دکتر عنایت برای یک فرصت مطالعاتی به خارج از کشور رفته بود و بنده دیگر از مزیت بهره گرفتن از حضور ایشان در مقطع دکترا محروم شدم و در این زمان از شانس دیگری بهرهمند و با رضوی آشنا شدم. وی هنوز زنده است و انسان فاضلی در زمینه اندیشه سیاسی ایران و غرب است. تنها اشکال وی این است که کمتر در این حوزه دست به قلم شده است. وی تنها چند مقاله دارد و کتابی که به نظرم هنوز منتشر نشده است.
عالم با اشاره به اندیشه سیاسی غرب بیان کرد: بنده در هنگام تحصیل به مرور گرایشی به مطالعه درباره این اندیشه پیدا کردم. این علاقه زمانی منسجمتر و با مطالعه بیشتر همراه شد که انقلاب اسلامی رخ داده بود و اندیشهها و آرمانهای قبلی به کنار گذاشته شده بود. با این شرایطی که در کشور اتفاق افتاده بود، دیگر کسی در فکر دیپلمات شدن و رفتن به سایر دستگاهها نبود و به نظر میرسید تنها جایی که برای دانشجویان علوم سیاسی باقی مانده، دانشگاه بود.
وی با اشاره به موضوع رساله در مقطع دکترا اظهار کرد: زمانی که انقلاب پیروز شد، بنده 29 سال سن داشتم و هنوز راه درازی در پیش رویم بود. هنوز دانشجوی دکترا بودم و از 24 واحد دکترا 12 واحد کلاسی را با موفقیت گذرانده بودم و12 واحد تحقیقاتی را برخی ارائه داده بودم و برخی باقی مانده بود. بنابراین واحدهای تحقیقاتی باقی مانده با تعطیلی دانشگاه مقارن شد و دیگر کاری در این مورد نمیشد انجام داد. با وجود این مسائل بالاخره بنده در سال 64 موفق شدم با ارائه پایاننامه «اندیشه سیاسی فارابی» مدرک دکترا را کسب کنم.
استاد اندیشه سیاسی دانشکده علوم سیاسی دانشگاه تهران عنوان کرد: پس از دریافت مدرک دکترا با گذراندن مراحلی موفق به تدریس در دانشگاه تهران شدم و بر خلاف تصورم نخستین درسی که به من واگذار شد برای تدریس کنم(سیاست خارجی قدرتهای بزرگ) بود. درست در نقطه مقابل چیزی که من، خودم را برای تدریس آن مانند اندیشه سیاسی و غیره آماده کرده بودم. این کلاس را به این دلیل به بنده دادند که از زمانی که دانشگاهها پس از تعطیلی بعد از انقلاب اسلامی باز شده بود، این درس مدرسی نداشت و در چند ترم بدون استاد مانده بود و دانشجویان انباشته شده بودند. به طوری که وقتی این کلاس با تدریس من دایر شد، تقریبا نزدیک300 دانشجو در این کلاسها وجود داشت و دیگر جا برای نشستن نبود و برخی دانشجویان کنار دیوارهای کلاس ایستاده و در کلاس حضور پیدا میکردند.
عالم با اشاره به تلاش برای ترجمه منابع جدید در حوزه علوم سیاسی گفت: آنچه اشاره کردم شرح حضورم در سالهای نخست تدریس در دانشگاه تهران بود، اما بنده در این سالها تنها به تدریس اکتفا نکرده و تلاش کردم به دلیل کمبود منابع در حوزه اندیشه سیاسی که در زمان تحصیل خود آن را به شدت لمس کرده بودم، به ترجمه منابع جدید برای دانشجویان اقدام کنم.
ایدهآل من برای ترجمه کتاب «اندیشه عرب در عصر لیبرالیست» آلبر حورانی بود!
وی درباره نخستین کتابهایی که ترجمه کرده بود، عنوان کرد: هنگامی که برای رساله دکترا درباره اندیشههای فارابی پژوهش و تحقیق میکردم با برخی نویسندگان خارجی و عربی که درباره این دانشمند ایرانی تالیفاتی کرده بودند، آشنا شدم. از جمله کتاب «گرایشهای سیاسی در جهان» تالیف مجید خدوری بود که بسیار مورد توجه بنده قرار گرفت. دلیل توجهام به این کتاب پرداختن نویسنده به اندیشه سیاسی و بیان مسائلی بود که ایران آن روز با آن دست به گریبان بود.
این مترجم کتابهای اندیشه سیاسی با اشاره به تحولات انقلاب اسلامی در کشور اظهار کرد: این رویداد در کشور صورت گرفته و نظرهای فراوانی درباره آن مطرح بود که به نظر میرسید این اظهارنظرها بحثهای جدیدی بود که برای نخستین بار بیان میشود. بنابراین در مطالعات و تحقیقاتی که من داشتم، متوجه شدم آنچه که ما امروز تجربه میکنیم در جهان عرب به آن بسیار توجه شده بود و کتاب خدوری نگاهی به این تحولات با توجه به حکومت اسلامی و گرایشهای آن را به من نشان میداد. از این رو این کتاب را ترجمه کردم که از سوی انتشارات دفتر مطالعات سیاسی و بین المللی منتشر شد.
عالم با اشاره به دومین کتابی که ترجمه کرده، بیان کرد: کتاب دیگری که باز هم به دنیای عرب می پرداخت، کتاب «روشنفکران عرب و غرب» نوشته هشام شرابی بود که این کتاب نیز برای بنده جذاب بود و در آن چگونگی طرح فرهنگ غرب وعکسالعمل عربها در برابر این فرهنگ استعماری مطرح شده بود که بنده آنرا ترجمه کردم. کتاب دیگری نیز پیرامون دنیای عرب برای ترجمه انتخاب کردم که عنوان اصلی آن «چپ عرب» اثر طارق اسماعیل بود که بنده در ترجمه عنوان آن را «چپ ناسیونالیستی عرب» گذاشتم و نویسنده آن یک عراقی بود که جریانهای مربوط به گرایشهای اسلامی در جهان عرب را شرح میداد.
وی درباره کتاب «اندیشه عرب در عصر لیبرالیست» آلبر حورانی اظهار کرد: یکی از ایدهآلهای من ترجمه این کتاب بود که یکی از نخستین کتابهایی بود که به مسائل مربوط به جریانهای فکری جهان عرب و اثراتی که از جهان غرب و لیبرالیزم غربی گرفته بود، به طور جذابی پرداخته بود. اما به دلیل این که نوع پژوهشها و ترجمههای بنده به سمت و سوی دیگری کشیده شد، از ترجمه این کتاب بازماندم. در این زمان به دلیل تدریس درس مبانی سیاست به این فکر افتاده بودم که منابع جدید و کاملتری در این زمینه باید ارائه شود و به همین دلیل چند سالی وقت صرف کردم و برای ارتقاء دانش سیاسی دانشجویان کتاب «بنیادهای علم سیاست» را نوشتم.
در این مراسم دکتر عالم به پرسشهای حاضران در جلسه پاسخ گفت و در پایان دکتر خورشیدی به نمایندگی از سوی برزین ضرغامی، رئیس خانه اندیشمندان علوم انسانی و دکتر محمدکاظم سجادپور، رئیس انجمن علوم سیاسی لوح سپاس و یک سکه بهار آزادی به این استاد علوم سیاسی اهدا کرد.
نظر شما