گفتوگو با مصطفی تقویمقدم به مناسبت پنجاه و دومین سالگرد قیام 15 خرداد
قیام 15 خرداد نقطه عطف تاریخ معاصر ایران/ آثار تالیف شده باید حقیقت این رویداد تاریخی را بیان کند
مطصفی تقویمقدم، تاریخپژوه درباره چگونگی تدوین تاریخ قیام پانزده خرداد میگوید: بنیاد پانزده خرداد و همه موسسههای اسنادی و پژوهشی کم و بیش اقدامهایی در این زمینه انجام دادند، اما اکثر این فعالیتها از کاستیهای روششناختی و ضعف تبیین و تحلیل رنج میبرد به طوری که شاید هنوز این آثار تولید شده نتوانسته اهداف و واقعیتهای این رویداد تاریخی را به صورت مشخص بیان کنند.
آقای تقویمقدم به نظر شما درباره قیام پانزده خرداد تا چه اندازه بر اساس روشهای استاندارد تاریخی صورت گرفته است؟
درباره قیام پانزده خرداد با توجه به اهمیت آن حادثه که سرانجام به انقلاب عظیم اسلامی ایران و به یکی از رویدادهای بزرگ قرن اخیر منجر و طبیعتا مورد توجه اهل تالیف و تاریخ نیز واقع شد، کتابها و مقالههای بسیاری نوشته میشود. در این باره پرسشهایی مطرح است که آیا مطالعاتی که انجام شده کفایت میکند؟ آیا این مطالعات و پژوهشها بر اساس موازین و روششناسی علمی و تاریخی صورت گرفته است؟ پاسخ به این پرسشها نیاز به تامل دارد. زیرا از یک طرف هنوز این حادثه جای مطالعه بیشتری دارد و هم دارای زوایای ناشکفته است که جای مطالعه و بررسی دارد. تحقیقاتی که در این حوزه صورت گرفته در چند دسته قرار میگیرند.
نخست برخی آثار و تالیفاتی هستند که صرفا اسناد دولتی، نظامی و امنیتی آن دوره را ارائه کردند که در جای خود ارزشمند است. به عبارتی مواد بسیار شایستهای برای توجه به آن حادثه و زوایای آن وجود دارد. برخی نیز با استفاده از اسناد به تبیین واقعه پانزده خرداد پرداختند که این قبیل آثار مانند همه آثار علمی مراتب متفاوتی دارند. برخی از این تحقیقات از استانداردهای علمی بیشتری برخوردارند و برخی دیگر هم کاستیهای در آنها دیده میشود که با توجه به رویکرد سیاسی و یا بضاعت علمی نویسنده یا پژوهشگر تاریخ مراتب علمی تالیفاتی که صورت گرفته متفاوت خواهد بود. بنابراین آثاری که بدون پیشداوری و پیشفرض، اسناد را برای تحلیل آن مقطع تاریخی ارائه دادند از اهمیت بیشتری برخوردارند. با این وجود مطالعات تحقیقی که صورت گرفته، دارای اهمیت هستند، اگرچه ممکن است در روششناسی یا رویکرد نویسنده نقاط ضعفی وجود داشته باشد در مجموع قابل استفاده است.
در بررسی ابعاد نهضت پانزده خرداد اسناد چه اهمیتی دارند؟
اصولا اسناد به عنوان دادههای پایهای واقعیتهای تاریخی حایز اهمیت هستند. به این معنا که گاهی یک حادثه تاریخی را ممکن است شاهدان و راویان توصیف کنند که در این میان ممکن است پیشداوریهای و ارزشهای مدنظر آنها در بیان حادثه دخالت داده شود، اما سند شاهدی از حادثه و رویدادهای تاریخی است که تقریبا بدون هیچگونه پیشفرض و پیشداوری میتواند مبنای تحلیل و ارزیابی حوادث و رویداد تاریخی قرار بگیرد. بنابراین در حادثه بسیار عظیمی مانند نهضت پانزده خرداد که بر سیر حوادث پس از خودش اثرگذار بود، یک نقطه عطفی در تاریخ به شمار میآید به این ترتیب هر اندازه اسناد به عنوان دادههای تاریخی که از پیشداوریها مصون مانده باشد و بتواند در دسترس و معرض قضاوت اهل تاریخ قرار بگیرد، از اهمیت بیشتری برخوردار خواهد شد.
برگزاری نمایشگاهی از اسناد پانزده خرداد چه تاثیری در شناسایی این قیام خونین دارد؟
اصولا برگزاری نمایشگاه برای هر پدیدهای، نمایاندن، ارائه و معرفی ملموس و عینی آن پدیده به مخاطبان یک جامعه است، به این معنا که با مشاهده عینی و لمس آثار و اسناد مربوط به حوادث پانزده خرداد (چه آثار مادی و چه آثار سندی مربوط به این رویداد) باعث میشود که مخاطب امروز بتواند این قیام تاریخی و آثار آن را بیشتر درک کند و عملا وارد فضای آن مقطع تاریخی بشود و ضرورتها و ابهاماتی که آن حادثه را ایجاد کرده و همه دشواریهایی که در آن مقطع تاریخی بر سر راه ملت ایران وجود داشت و مهمتر از آن هزینهای که ملت ایران برای پیمودن این مسیر تاریخی پرداخت با ارائه اسناد در نمایشگاه بتواند این صحنه را برای مخاطب ملموس کند و به صورت عینی مخاطب امروز را در آن شرایط قرار دهد و درک قویتر و عالمانهتری از آن زمان به وجود بیاورد.
تدوین تاریخ محلی این قیام تا چه اندازه میتواند تاریخ و جزئیات آن را شرح دهد؟
قیام پانزده خرداد 1342 یک حادثه محدود به یک منطقه خاص نبود، اگرچه اوج آن در قم، تهران ورامین و چند شهر بزرگ کشور بروز و ظهور یافت، اما در مجموع در همان زمان و حتی سالهای پس از آن همه مناطق دور دست کشور متاثر از آن حادثه شدند و در قبال آن حادثه از خود واکنش نشان دادند. در مقابل رفتار جامعه در برابر این حادثه، رژیم پهلوی نیز با کسانی که از این حادثه تاثیر پذیرفته بودند یا میخواستند با این حادثه همراهی و همسویی انجام دهند، واکنش نشان دادند بنابراین مجموعه این رویکردها باعث شد که عملا سراسر کشور ایران در راستای قیام پانزده خرداد واکنشهایی صورت گیرد و در مناطق مختلف حوادثی رقم بخورد. به همین دلیل مطالعه همه آن اتفاقاتی که در گوشه و کنار کشور مثاتر از پانزده خرداد روی داد که درباره آن اتفاقات اسناد و خاطراتی بر جای مانده که برخی از این خاطرات در سینه شاهدان عینی است که گردآوری و نگارش آنها میتواند به صورت تکنگاریهایی در مناطق مختلف، جدول و صحنه این حادثه را در تاریخ ملت ایران به صورت کاملتری ثبت و روشن کند.
همانطور که اشاره کردید قیام پانزده خرداد از قم شروع شد، به نظر شما آیا بعد از 50 و اندی سال که از این قیام میگذرد جزئیات آن به خوبی ثبت شده است؟
اصل مطلب این است که قیام 15 خرداد یک کلافی است که همچنان مفتوح است و میتوان ناگفتههایی از این قیام را واکاوی کرد، اگرچه در این 50 سال مواردی از آن کشف و ثبت شده و شاهدان عینی حادثه بسیاری از جزئیات را بازگو کردند، اما تامل در این جزئیات و کشف جزئیات دیگر و بیرون کشیدن آنها همچنان میتواند مورد بحث باشد و ادامه پیدا کند.
تاسیس نهادهایی در رابطه با بررسی قیام پانزده خرداد چهقدر توانسته ابعاد آن را بر اساس روشهای استاندارد تاریخی تدوین کند؟
بنیادهای مطالعاتی مانند بنیاد پانزده خرداد و یا دیگر نهادهای سندی یا پژوهشی که در موسسههای اسنادی و پژوهشی که به تدوین و نشر تاریخ معاصر ایران مشغول هستند، همه آنها کم و بیش اقدامهای در این زمینه انجام دادهاند، اما اکثر این فعالیتها هم از کاستیهای روششناختی و هم از ضعف تبیین و تحلیل رنج میبرد به طوری که شاید هنوز این آثار تولید شده نتوانسته اهداف و واقعیتهای این رویداد را به صورت مشخص بیان کنند، البته بخشی از این ناتوانی ناشی از عظمت این نهضت است و لزوما به معنای کمکاری محققان در این زمینه نیست.
دانشگاه درباره شناسایی و بررسی این قیام چه نقشی میتواند داشته باشد؟
دانشگاه به تعبیرامام(ره) که این روزها علاوه بر این که مقارن بر قیام 15 خرداد است همزمان با بیست و چهارمین سالگرد ارتحال ایشان است، مبدا همه تحولات است. دانشگاه محل علم و تولید اندیشه و تبیین و نشر آن است. بنابراین همه شکوفایی انسانها ناشی از اندیشه و علم است. از طرفی دانشگاه نیز خاستگاه و جایگاه تولید و نشر علم به ویژه در حوزه علوم انسانی است و به همان اندازه که دانشگاه میتواند در تولید علوم انسانی نقش ایفا کند، میتواند در تکامل تحولات تاریخی جامعه نقش داشته باشد و اگر چنانچه علوم انسانی ما در دانشگاه بر اساس مسائل علمی خودمان و نیازمندیهای دینی و اجتماعی کشورمان طراحی و پاسخ داده شود، آن وقت علوم انسانی به یک علوم پیگیر، پاسخگو و کارآمد تبدیل میشود. آنگاه نقش مراکز علمی و پژوهشی در توسعه و تکامل کشور نیاز به توضیح و اثبات ندارد و آن وقت فهم تحولات جامعه و حوادث آن به عنوان منابع تجربهاندوزی و عبرتآموزی در پرورش جامعه از جمله حوادث مانند قیام پانزده خرداد هم قابل انکار نیست. بنابراین دانشگاه هر اندازه که در تولید علم و علوم انسانی و واکاوی عالمانه تحولات تاریخی جامعه از جمله رخدادهایی مانند قیام 15 خرداد فعال باشد، به همان اندازه میتواند نقش خود را در پیمودن مسیر تکامل تحولات تاریخی ایفا کند.
به نظر شما در حال حاضر اکثر کارشناسان حوزه علوم سیاسی و تاریخ در پژوهشهای پانزده خرداد نقش دارند؟
خیر، البته حادثه پانزده خرداد چون به عنوان نقطه عطف تحولات چهار دهه اخیر ایران مطرح است، عملا هر کدام از کارشناسان چه در حوزه علوم سیاسی و چه تاریخ معاصر در آن فعالیت کنند به گونهای با این قیام ارتباط پیدا میکند، اما از آنجا که همه تحولات محدود به پانزده خرداد نمیشود و همه کارشناسان نیز از تخصص در این حوزه برخوردار نیستند، عملا همه کارشناسان نمیتوانند در این حوزه متمرکز باشند. اگر چه فعالیت علمی همه آنها به گونهای با این حادثه مرتبط است، اما بایستی حادثه پانزده خرداد به همان نسبت که منشا تحولاتی در جامعه بهشمار میآید و به یک انقلاب عظیم در تاریخ منتهی شد به همان اندازه تمرکز مطالعاتی بر آن هم نیاز جامعه ماست و هم برای پیمودن درست مسیر تحولات آینده کشورمان از اهمیت بسیاری برخوردار است. باید سازمانهای تخصصیتر به واکاوی این قیام بپردازند زیرا نیاز اصلی تاریخ معاصر ایران است.
نظر شما