"ادبيات مينيمال؛ مد يا ضرورت" در گفت و گو با "ابراهيم حسنبيگي"
خيلي از نويسندگان ايراني، مينيمال را نمي شناسند
به عقيده ابراهيم حسنبيگي ،نويسنده، مينيمال فقط به درد اتوبوس، قطار، مترو و اينترنت ميخورد. وي مي گويد:متاسفانه مينيمال به لحاظ قالب، ساختار و مسائل تكنيكي، ژانر شناختهشدهاي در ايران نيست و خيلي از نويسندگان ما بر آن تسلط ندارند./
وي از حاكم شدن جو سياسي بر روزنامههاي امروز انتقاد كرد و افزود: امروز، تعداد صفحههاي فرهنگي روزنامهها نسبت به ساير صفحهها كمتر است و رغبتي براي چاپ داستانهاي بلند و دنبالهدار در روزنامهها ديده نميشود و اين جفايي است در حق ادبيات.
وي ادامه داد: متأسفانه نوعي كجسليقگي بين مديران مطبوعات رواج پيدا كرده است. معتقدم اگر به جاي چهرههاي سياسي، چهرههاي فرهنگي در مديريت مطبوعات قرار بگيرند، هم به نفع سياست است و هم به سودِ فرهنگ.
مولف كتاب «عصر آن روز» در پاسخ به اين سؤال كه «چه ضرورتي باعث ميشود نويسندگان غرب پس از تجربه رمان، به داستانهاي مينيمال روي بياورند؟» اظهار داشت: حدود 40 سال پيش، در اروپا اين موضوع مطرح شد كه مردم ديگر به خواندن رمان گرايش ندارند و فرصت مطالعه رمان و داستان بلند به مردم دست نميدهد. اما امروز عكس اين نظريه ثابت شده است و با وجود چاپ داستانهاي مينيمال در كتاب، مطبوعات و اينترنت، رمان و داستان كوتاه هنوز مخاطبان زيادي دارند.
حسنبيگي درباره علاقه جوانان ايراني به داستانهاي مينيمال گفت: موج مينيمالنويسي غرب هرگز به ايران راه پيدا نكرد و آثار اندكنويسندگان مينيمالنويس ما بدون مخاطب مانده است. اساساً مينيمال به لحاظ قالب، ساختار و مسائل تكنيكي، ژانر شناختهشدهاي در ايران نيست و خيلي از نويسندگان ما به اين ژانر اشراف ندارند و درباره آن در كتابهاي داستاننويسي كمتر نوشته شده است.البته جشنوارههايي نيز براي ترويج مينيمالنويسي برگزار شده و اين حركت ادامه دارد و حتي در برخي كلاسها درباره اين قالب بحث ميشود اما در نهايت به نظر من اين نوع از داستان تنها به درد اتوبوس، قطار، مترو و اينترنت ميخورد. به طور عام مردم دوست دارند فرصت بيشتري براي مطالعه داستان بگذارند.
خالق رمان «سالهاي بنفش» در پاسخ به اين سؤال كه «با توجه به بسياريِ كتابهاي داستان و داستانك در قياس با كتابهاي شعر، آيا ممكن است كه در آينده شعر به نفع داستان كنار برود؟» گفت: هرگز وجود چنين اتفاقي را تصور نميكنم. شعر و داستان دو بال نيرومند ادبيات كشورمانند. البته در گذشتههاي تاريخي، غلبه با شعر بوده است. اما در روزگار كهن شاعران ما داستان هم مينوشتند. نياز به شنيدن داستان، يك نياز فطري است و انسان از گذشتههاي دور تا امروز عادت داشته با قصههاي مادربزرگها بخوابد. داستان و شعر، هر يك به شكل قدرتمند، مسير خود را ادامه خواهند داد.
ابراهيم حسنبيگي رمانهاي «سالهاي بنفش»، «سارا»، « لحظههاي انقلاب» و مجموعه داستان «عروسك شكسته» را با موضع انقلاب اسلامي نوشته است. از ديگر كتابهاي اين نويسنده ميتوان به «عصر آن روز»، «اسب سفيد خالدار»، «كميل»، «مرگ درمرداب: خاطراتي از روزهاي تبعيد رضاشاه»، «شهيد بروجردي»، «عموجان عباس»، «مرواريد ري: داستاني بر اساس زندگي حضرت عبدالعظيم حسني عليهالسلام»، «روزگار با ما چه كرد؟ خاطراتي از روزهاي پاياني زندگاني محمدرضا پهلوي»، «به ماه نگاه كن»، «دور شو، كور شو»، «محمدرسولالله: رماني براساس داستان زندگي پيامبراسلام (ص)»، «برگي از زندگي»،، «نيكوتر از طلا»، «گلي گم كردهام: مجموعه داستان درباره امام خميني(ره)»، «سفر سبز: قصهوارهاي از سفر به حج» و «رمانهاي جنگ: معرفي، خلاصه و تحليل كوتاه» اشاره كرد.
اين نويسنده براي نگارش رمان «اشكانه» از سوي هيات انتخاب نهمين دوره كتاب سال دفاع مقدس، كه درسال 84 در مركز فرهنگي هنري سيدالشهداء(ع) برگزارشد،مورد تقدير قرار گرفت . قرار است به زودي فيلمنامهاي بر اساس اين رمان نوشته شود.
نظر شما