نخستین برنامه از «واژگان ایستاده» برگزار شد
باباچاهی: نباید ضمائم شعری بر خود شعر حاکم شوند/پارسیکیا: شاعران به جای کافهها به گالریها بیایند
علی باباچاهی، شاعر و منتقد ادبی در نشست خبری پس از اجرای نخستین برنامه «واژگان ایستاده» گفت که «شعر اجرا» یکی از گونههای شعری در دوران جدید است که باید به آن احترام گذاشت، اما بهنظر من نباید ضمائم شعری، از جمله حرکت و صدا که از جمله ملزومات «شعر اجرا» است، بر خود شعر حاکم شوند. فرشید پارسیکیا، مدیر گالری دنا نیز در این نشست گفت که بهدلیل نبودن فضای هنری برای شاعران، آنها مجبورند که برای شعرخوانی و رونمایی از کتابهایشان به کافهها بروند که کار صحیحی نیست و من از شاعران خواهش میکنم به جای رفتن به کافهها به گالریها بیایند.
باید به گونههای جدید شعر خوشآمد گفت
علی باباچاهی در این نشست گفت: با توجه به اینکه ما وارد دوران جدیدی شدهایم، طبعا باید با تساهل و مدارا به انواع جدید شعر نگاه کنیم. «شعر اجرا» هم یکی از گونههای جدید شعر در دوران جدید است که باید به آن خوشآمد گفت.
وی افزود: در پذیرفتن و یا نپذیرفتن گونههای مختلف شعری اجباری وجود ندارد و کسی حق ندارد گونههای دیگر شعر را شخصا رد کند، چرا که نحوه تفکر و بیان حق همه آدمهاست و یک دموکراسی خاص بر این فضا حاکم است. با این اوصاف دغدغه من این است که نباید ضمائم شعری بر اصل شعر حاکم شود.
باباچاهی در ادامه با اشاره به این نکته که نمیتواند دغدغهاش را به نفع دموکراسی به کناری بگذارد، گفت: آندره برتون در جایی بیان کرده که «باید فراتر از رویدادهای تاریخی، حتی دردناکترینشان، شعر با دل بدوی انسان در ارتباط باشد.» به عبارتی نظر برتون این است که شایسته نیست ضمائم شعری بر شعر حاکم شود. اصولا نقدنو نظر به حذف تمام ضمائم شعری دارد. همه ترس من این است که اصل مطلب فراموش شود. به هر حال تئاتر، گرافیک و نقاشی و... باید جذب بدنه شعر شده و سوار بر شعر نشوند.
«واژگان ایستاده» تلفیق ادبیات با پرفورمنس است
فرشید پارسیکیا، گرافیست، نویسنده کتاب «100 آگهی مطبوعات» و مدیر گالری دنا» نیز در این برنامه گفت: امروزه بسیاری از گالریهای ایرانی تبدیل به بنگاههای اقتصادی ــ البته ناموفق ــ شدهاند. در واقع فروش اثر هنری، خرید اثر و یا ارزشگذاری روی آن مساله بسیار مهمی است، اما از همه مهمتر بحث فرهنگسازی است که گالریهای ایرانی آن را فراموش کردهاند.
وی افزود: پرفورمنس در دهه 60 میلادی از دل هنرهای تجسمی بیرون آمد. در سلسله اجراهای «واژگان ایستاده» دو هنر شعر و ادبیات با پرفورمنس که شاخهای از هنرهای تجسمی است، تلفیق میشوند. شاعران و هنرمندانی که قرار است در این برنامهها اجرا داشته باشند، همگی از صاحبنظران ادبیات امروز ایران هستند و کتابهای بسیاری به قلم آنها منتشر شدهاند.
هنر اول ایران با فقدان فضای هنری روبهروست
پارسیکیا در بخش دیگری از سخنان خود با اشاره به این نکته که «شعر» در این دوران با فقدان فضای هنری روبهرو شده، گفت: در این سالها «شعر» که هنر اول ایرانیان است دچار یک فقدان بزرگ فضای هنری شده و اکثر شاعران مجبورند برای خوانش اشعار خود و یا رونمایی از کتابهایشان به کافهها بروند و تازه حضور در همین فضای غیرهنری و غیر ادبی نیز برای آنها هزینههای سنگینی دربر دارد.
نویسنده کتاب «100 آگهی مطبوعات» ادامه داد: اما فراموش نکنیم که اولویت نخست کافهداران فروختن چای، نسکافه و... است و شعر و شعرخوانی در این مکانها، تنها وسیلهای برای کسب درآمد بیشتر به شمار میروند. این مساله فاجعهای بزرگ برای کشوری است که همه اعتقاد دارند هنر اول نخست آن «شعر» است. هدف ما از طراحی و تدوین برنامه «واژگان ایستاده» در این است که ابتدا هویت شاعر را به عنوان یک هنرمند معتبر به رسمیت شناخته و در ادامه فضایی برای ارائه اثر هنری در اختیارش بگذاریم. بنابراین به همه شاعران پیشنهاد میکنم به جای رفتن به کافهها به گالریها بیایند.
«واژگان ایستاده» در قالب کتاب نیز منتشر میشود
مدیر گالری دنا در بخش دیگری از سخنان خود با اشاره به اهمیت فعالیتهای میانرشتهای در حوزههای هنر و ادبیات، گفت: «واژگان ایستاده» یک هنر میانرشتههای در حوزههای ادبیات و هنرهای تجسمی است و از این نظر اهمیت بسیاری دارد. تمام تلاش ما این است که این هنر را به طور صحیح و درست به جامعه هنری ایران معرفی کنیم.
وی افزود: تاکنون برنامهای مانند «واژگان ایستاده» در ایران اجرا نشده است. بر این اساس پس از اتمام اجراهای این برنامه، آن را مدون کرده و حاصل را به صورت کتاب و لوح فشرده منتشر خواهیم کرد.
امیدوارم روزی شاهد برپایی فستیوالهای بزرگ «اجرای شعر» در ایران باشیم
پارسیکیا همچنین گفت: متاسفانه جامعه امروز ما در مقابل شعر کاملا خنثی عمل میکند. در هنر نقاشی که نسبت به شعر جایگاه کمتری در میان عامه ایرانیان دارد، این اتفاق نیفتاده است. هزینه برگزاری برنامههایی چون «واژگان ایستاده» بسیار زیاد است و به همین دلیل گالریها حاضر به این کار نمیشوند، اما گالری دنا کاملا از برنامههایی اینچنین به دلیل بار فرهنگی خاصی که دارد، حمایت میکند.
وی افزود: فستیوالهای بزرگ شعرخوانی در کشورهای اروپایی و ایالات متحده آمریکا با وسعت هرچه تمامتر برگزار میشود. استقبال از این برنامهها بهحدی است که گاهی برگزارکنندگان، مجبورند فستیوالها را در استادیومهای ورزشی بپا کنند. آرزوی من و تیم برگزار کننده «واژگان ایستاده» این است که روزی شاهد برپایی چنین فستیوالهایی در ایران باشیم.
باید شعر را از قید کتابت رها کرد
لیلی گلهداران در این نشست گفت: من از سال 1374 تحصیلاتم در تئاتر را گرایش دکور و صحنهآرایی شروع کردم اما شعر در من از کودکی در جریان بود. در سال 1383 برای پایاننامه مقطع کارشناسی ارشدم در رشته کارگردانی، با انتخاب نمایشنامه «مدهآ» ژان آنوی درگیر پرفورمنس شدم و به مساله زبان بیشتر اهمیت دادم.
وی افزود: پس از دریافت جایزه شعر کارنامه برای کتاب «یوسفی که لب نزدم» دیگر من سرودن به شیوه معمول را نیز رها کردم و این همزمان شد با فعالیت و تحقیقاتم در حوزه پرفورمنس. از این دوران به بعد من به سمت Performance poetry کشیده شدم.
این نظریهپرداز «شعر اجرا» همچنین اظهار کرد: در ادامه برای تکمیل تحصیلاتم در زمینه پرفورمنس به ایتالیا رفتم و برای پایاننامهام روی پرفورمنسی از روبرت ویلسون تحقیق کردم. در سال 2004 شعر «بالماسکه» که در این اجرا آن را شنیدید، نوشتم. Performance poetry ریشه در Performance Art دارد. شاعرانی که به Performance poetry گرایش داشتند، اشعار مکتوب خود ــ یعنی یک متن از پیش نوشته شده ــ را اجرا میکردند و این قابلیتی است که هر متنی دارد. ما میتوانیم هر متنی اعم از اشعار حافظ تا حتی یک متن روزنامهای را اجرا کنیم، اما اینکه «شعر اجرا» نمیشود.
شاعر مجموعه «زن/مخروط سیاه» با اشاره به مشخصات «شعر اجرا» گفت: در اینجا باید اشاره کنم که پس از تحقیقاتی من از Performance poetry نیز گذر کرده و به «شعر اجرا» رسیدم و در کتابی نظریههای خودم در این موضوع را منتشر کردم. شعر اجرا شعری است که شاعر ابتدا آن را میبیند و میشنود و در این زمان دیگر درگیر قلم و کاغذ نیست. این نوع از شعر یکبار برای شاعر اتفاق میافتد و بعد با حضور مخاطبان دوباره خلق میشود و این خلق جدید وسیعتر و کاملتر است. الان دیگری زمانی است که شعر را از قید کتابت آزاد کرد.
از میان چهرههای شاخص حاضر در این برنامه میتوان به لوریس چکناوریان، آهنگساز و رهبر ارکستر شهیر ایرانی، حمیدرضا شعیری، عضو هیات علمی دانشگاه تربیت مدرس و نویسنده کتابهایی چون «نشانهــمعناشناسی دیداری» و «مبانی معناشناسی نوین»، هرمز علیپور شاهر مجموعههایی چون «نرگس فردا» و «دفتر شطرنجی»، علیرضا بهنام مترجم کتابهایی چون «در عشق باران میبارد» و «عاشقانههای شاعر گمنام» هر دو از ریچارد براتیگان، آرش تنهایی، گرافیست و طراح جلد و نویسنده کتاب «سی سال تنهایی» و رضا آشفته، روزنامهنگار و نویسنده کتاب «سرگذشت نمایش در ایران» اشاره کرد.
نظر شما