گفتوگو با شایستهتقدیر دوازدهمین جشنواره نقد کتاب در حوزه کلام
اکبری: «فیلون اسکندرانی» کتابی مستقل درباره فلسفه سده میانی است / «نقد» از تفکر درست ناشی میشود
بهنام اکبری، شایسته تقدیر دوازدهمین جشنواره نقد در گروه فلسفه، کلام و عرفان گفت: «فیلون اسکندرانی؛ موسس فلسفه دینی» نوشته رضا گندمی نصرآبادی، از جمله کتابهای مستقل در حوزه فلسفه سده میانی است که جزو کتابهای مهم در این حوزه به شمار میآید.
نقدی دو سویه نوشتم
وی اظهار کرد: در مقاله «خاستگاههای فلسفه دین در ادیان ابراهیمی» به نقد کتاب «فیلون اسکندرانی» پرداختم و تلاش کردم مقاله را به صورت دوسویه بنویسم و از نقاط مثبت کتاب غافل نشوم. از آنجایی که حوزه کاری و علاقهمندیام بیشتر فسلفه سده میانی است، کتاب حاضر را انتخاب کردم. «فیلون» فیلسوفی است که بر کار فیلسوفان مسیحی و مسلمان تاثیر شگرفی داشته است.
اکبری ادامه داد: مقاله «خاستگاههای فلسفه دین در ادیان ابراهیمی» در فصلنامه «نقد کتاب کلام، فلسفه و عرفان» منتشر شده است. این فصلنامه گامهای جدی برای انتشار نقد منتقدان برداشته است، اما با این همه در حوزه «نقد» بسیار فقیر هستیم.
فصلنامه نقد وابسته به تفکر جامعه است
این پژوهشگر حوزه فلسفه اسلامی با اشاره به این که، «نقد» زاییده «تفکر» است، گفت:«نقد» فکرِ فکر است و تا تفکر درست در بین نویسندگان و نخبگان نباشد، نمیتوان به نقد درست امیدوار بود. فصلنامههای نقد کتاب وابسته به تفکر در جامعه است، به همین دلیل اندیشمندان باید برای ارائه نقد درست و علمی تلاش کنند.
وي با تاکید بر اینکه، «نقد» از جایی آغاز میشود که تفکّر آغاز میشود، ادامه داد: نقد زاده تفکر نیست، بلکه خود تفکر است. هر تفکّری در نسبتش با گذشته، وضع موجود و آینده صورت میپذیرد و به واقع در حرکت از گذشته، رويگرداني از وضع موجود و نگاه به آینده به وقوع میپیوندد.
اكبري با اشاره به سه ویژگی «تفکّر»، «تعریف نقد» و «نقّادی» گفت: اين سه ويژگي یعنی گذر از گذشته، انتقاد از آنچه اکنون موجود است و نظرورزی برای آینده. از جنبه دیگر، نقد به معنای امروزین، «تفکّر در باب تفکّر» است. اگر جامعهای داشته باشیم که تفکّری در آن صورت نپذیرد، نقدی نیز در کار نخواهد بود. گریز از این چالش مستلزم محیطی است از لحاظ فکری پویا و به دور از هرگونه جمود و رخوت اندیشه.
آیا تفکر رونقی دارد؟
وي اظهار كرد: «نقّادی به منزله اندیشهورزی در باب تفکّر»، نیز بخش دیگری از نقد را شامل میشود. اگر چنین میبینیم که در جامعه ما نقد و نقّادی کمرنگ و بیرونق است در اصل باید بپرسیم که آیا تفکّر رونقی دارد؟ و آیا اصلاً مجالی برای بروز و ظهور اندیشه باقی میگذاریم؟ از منظری دیگر، نقد افزون بر اینکه مستلزم فکری نخستین و پدید آمدن اندیشهای اوّلیه است، محتاج استلزامات و شرایط دیگری نیز هست؛ از جمله اخلاق نقد، یعنی اخلاق منتقد و اخلاق فرد مورد انتقاد.
بنا به گفته اكبري، منتقدی که پایبند به اخلاق نقد نباشد نقد را دستاویزی میبیند برای اموری مانند عقدهگشاییها، تسویه حسابهای شخصی و گروهی، خودبزرگپنداریها، تخریبها و به ویژه محلی برای نمایش انواع و اقسام سفسطهها و مغالطهها. اخلاق کسی که اندیشهاش مورد انتقاد قرار میگیرد لازمه جامعه فکری سالم و زایا است. چنین فردی آنگاه که اندیشهاش را زیر تیغ نقّادی میبیند، نه بر میآشوبد و نه این کار را نشانی از تخریب خودِ خویش میبیند، نه در پی انتقام برمیآید و نه دلواپس جایگاه تفکّر خود در جامعه میشود.
اين منتقد افزود: با چنین رویکردی به اخلاق نقد میتوان از نقّادی و حرکت رو به جلو تفکّر سخن گفت، در غیر این صورت حاصل، چیزی جز دست و پا زدن در جزمیّات و وهمیّات نخواهد بود و پیامدی جز رکود، زوال و جمود اندیشه در پی نخواهد داشت.
نظر شما