کتاب «نامههای عاشقانه جویس به همسرش نورا» با ترجمه غلامرضا صراف از سوی نشر نیماژ روانه بازار نشر شد.
در پشت جلد این کتاب آمده است: «نورای عزیز، بگذار عشقمان همینطور که هست بماند و هیچگاه پایان نپذیرد. حالا عشق حسود لجباز خطاکار عجیبت را درک میکنی عزیزترین من، نه؟ ... بگذار تو را به شیوهی خودم دوست بدارم، بگذار احساس کنم قلبت همیشه نزدیک قلب من است تا تکتک تپشها، غصهها و شادیهای زندگیام را بشنوم...»
این نامهها بدون شک نوشته یکی از بزرگترین نویسندههای قرن بیستم است که رمان «اولیس» او سرآمد مدرنیسم و رمان «رستاخیز فینگانها»یش سرآمد پست مدرنیسم در ادبیات جهان است و تا امروز صدها کتاب و مقاله درباره آنها و دیگر آثار پیچیده نویسندهشان نوشته شده تا شاید راه به هزارتوی پیچیده و پر رمز و رازشان ببرند.
در یکی از این نامهها که جیمز جویس در تاریخ ۱۵ ژوئن ۱۹۰۴ برای نورا بارناکل نوشته است، میخوانیم: «انگار کور شدهام. زمانی طولانی چشمم پی مویی شرابی-خرمایی رنگ بود و در نهایت مطمئن شدم که موی شما نبود. حسابی پکر رفتم خانه. دلم میخواهد قراری بگذارم، ولی شاید با شما جور نباشد. امیدوارم به من آن قدر لطف داشته باشید که قراری بگذارید – اگر مرا فراموش نکرده باشید!»
جیمز جویس را گاه هرزهدهان میخواندند و گاه مغلقگو، وی اکنون یکی از غولهای ادبیات عصر جدید به شمار میرود. کمیت کار وی اندک بود: دو دفتر شعر، یک نمایشنامه، ۱۵ داستان کوتاه، ۳ رمان، چند نقد. ولی دستاورد وی بیمانند است. این کتاب نیز در خود بخشی از نامههای جویس به همسرش از سال ۱۹۰۴ تا ۱۹۲۴ را شامل میشود که در هر دوره زمانی به تفکیک سال قرار گرفته است.
کتاب «نامههای عاشقانه جویس به همسرش نورا» با ترجمه غلامرضا صراف در ۱۵۲ صفحه در قطع رقعی به بهای ۱۱ هزار تومان با شمارگان یک هزار و ۱۰۰ نسخه از سوی نشر نیماژ منتشر شده است.
نظر شما