کتاب «نظریه مدیریت آمار» را انتشارات «جادوی قلم» در 10 فصل منتشر کرده است.
کتاب در 10 فصل با عنوانهای «تبیین شناختشناسی علم مدیریت آمار»، «درآمدی بر نظریه و ریختشناسی مدیریت آمار»، «حوزه مسئولیت حرفهای مدیریت آمار»، «حوزههای دانش مدیریت آمار»، «فرایند شکلگیری ساختار علم مدیریت آمار»، «فرایند تاریخی ظهور علم مدیریت آمار»، «مفهوم پارادیمشناسی مدیریت آمار»، «عناصر، ویژگیها و کارکرد پارادایم مدیریت آمار»، «گونهشناسی، تعریف و مفهوم و روششناسی پارادایم مدیریت آمار» و «علم مدیریت آمار نظریه یا فن و مفاهیم بنیادی» تدوین شده است.
در نخستین فصل کتاب در مطلبی با عنوان رویدادهایی به نام فعالیتهای آماری میخوانیم: «واژه فعالیتهای آماری نخستین بار در سال 2002 با ایجاد «کمیته هماهنگی فعالیتهای آماری» در بخش آماری سازمان ملل و به ویژه در سال 2005 با تدوین و انتشار «اصول حاکم بر فعالیتهای آماری بینالمللی» توسط کمیسیون آمار سازمان ملل به کار گرفته شده است.»
در بخش دیگری از این مطلب در تعریف فعالیتهای آماری آمده است: «فعالیتهای آماری مجموعهای از فعالیتها هستند که به هدف نظام بخشیدن، سازماندهی، برنامهریزی، ارتقای کیفیت و استانداردسازی مرتبط با تولید و انتشار آمارهای رسمی انجام میشود. مدیران، نظریهپردازان، سیاستگزاران و تمامی کنشگران و برنامهریزان این فعالیتها در پی تعادلبخشی بین اجزا و ضلعهای فعالیتهای آماری هستند.»
در دومین فصل کتاب نویسنده درباره مفهومشناسی مدیریت فعالیتهای آماری به تاثیرات توجه به آمار اشاره کرده و آورده است: «مدیریت آمار، توانایی جامعه و سازمان برای تولید و بهکارگیری و استفاده مناسب از آمار را بالا میبرد و آن را بهعنوان یک ابزار در اختیار میگیرد و مدیریت میکند. علم مدیریت آمار در ماهیت، علمی کاربردی است و نباید آن را با روشهای کاربرد آمار اشتباه گرفت. بحث این است که این علم کاربردی چقدر در تبیین نظریههای بنیادی خود توانایی داشته باشد، تا بهعنوان یک نظام معرفتشناسی به مثابه علمی کارا ماهیت و جایگاه خود را در بین علوم جدید بشناساند.»
نویسنده در سومین فصل کتاب با پیوند مدیریت آمار و تاثیر توجه به مدیریت فناوری اطلاعات و ارتباطات در علم آمار معتقد است که: «اهمیت فنآوری اطلاعات و ارتباطات در یک سازمان بهصورتهای مختلف تشریح و توضیح داده شده است، اما نکته مهم و قابل توجه این است که عناصر اصلی آن، متشکل از چهار عنصر اساسی یعنی ابزار، انسان، ساختار و وجود مکانیسم یا سازوکارهای لازم است و این چهار عنصر در فرآیند تولید داده و تبدیل آن به اطلاعات و دانش بهطور مستقیم اثرگذار است.»
مولف همچنین در بخش دیگری از این مبحث آورده است که «دامنه عملکرد سازمانهای آماری، قدرت و سرعت آنها در فرآیند مدیریت تولید، پردازش و انتشار همچنین ساختار و سازماندهی این سازمانها و سرنوشت سرشماری با استفاده از ICT بهطور بنیادی تغییر کرده و حتی در آینده تا مرز حذف سرشماری نیز پیش خواهد رفت.»
مدل حوزه دانشی در مدیریت آمار عنوان مطلبی در چهارمین فصل کتاب آمده است. «این رشته از هفت حوزه دانشی مختلف بهره میگیرد تا درکی نوین از علمی با عنوان مدیریت آمار ارایه دهد و بهعنوان علمی چند رشتهای بتواند در جایگاه علمی، شرایط و وضعیت کنونی فعالیتهای آماری که در جهان روی میدهد را ترسیم و توصیف کند. فعالیتهایی که به دلیل نیاز و ضرورت کشورها در عرصه حکومتداری با هدف بهبود کیفیت زندگی بهتر با استفاده از هرگونه فعالیت آماری آفریده شدهاند. به سخن دیگر کیفیت فعالیتهای آماری شاخص استاندارد جهانی برای ارزیابی دولتها در کیفیت حکمرانی خوب است. بنابراین دولتها نیز کوشش میکنند با استفاده از علوم مختلف، فعالیتهای آماری را مدیریت و ساماندهی کنند.
در پنجمین فصل کتاب در تشریح ساختار علم مدیریت آمار میخوانیم: «ساختار علم مدیریت آمار از ابتدای آغاز تاکنون پیچیدهتر، جهانیتر، گستردهتر، متنوعتر، غیرمتمرکزتر، نیمه مستقل و مستقلتر و کاربر محورتر شده است که ما را به شناختی نوین از جهان هدایت میکند، شناختی که از بنیادیترین بایستههای هر علمی است.»
درباره ریشه تاریخی علم مدیریت آمار در ششمین فصل کتاب آمده است: «نخستین سازمانهای ملی آماری جهان: تاسیس «موسسه آماری دولت مرکزی» در سال 1810 در خاک «لهستان» در شهر «ورشو» یکی از نخستین سازمانهای آماری اروپا بود و تاسیس «دفتر آمار عمومی» کشور «بلژیک» در سال 1831 که وظیفه آن مدیریت تمامی فعالیتهای آماری سراسر کشور بهصورت متمرکز بود، بهعنوان نخستین سازمان ملی آمار در جهان شناخته شده است.»
نویسنده در جمعبندی مطلبی با عنوان تفکیک پارادایم؛ نه تغییر پارادایم با اشاره به دیدگاه «پل فایرآبند» آورده است: «او در مقدمه ویرایش سوم کتاب «علیه روش» (1975) به نظریه علم عادی و پارادایم «کوهن» ایراد میگیرد و باور دارد که کوهن درباره نقش علم عادی و پارادایم در تاریخ اشتباه کرده و برخلاف دیدگاه او پارادایمها جایگزین هم نمیشوند، زیرا افرادی هستند که با خلاقیت خود راهها و ایدهای جدید را آزمایش میکنند (Feyerabend, 1993: px) در اینجا نیز علم آمار بهعنوان علمی عادی حذف نمیشود تا مدیریت آمار به منزله پارادایم یا علمی نوین جایگزین آن بشود. اما من در این کتاب کوشیدهام افزون بر تبیین این علم جدید، محدوده و مرزهای فعالیت هرکدام از این دو علم (علم آمار و علم مدیریت آمار) را بهطور شفاف و روشن تعیین کنم.»
شرح دلایل مولف در برقراری ارتباط بین داده و آمار با نیاز زیستی در هشتمین فصل کتاب آمده است. «دادهها و آمارها در جهان پست مدرن جایگاهی به اهمیت نیازهای ابتدایی و اولیه بشری مانند پوشاک و غذا پیدا کرده است. شاید اگر «ابراهام مزلو» در دهه دوم آغازین هزاره سوم میزیست، افزون بر هوا، آب، خوراک، پوشاک و غرایز جنسی، داده و آمار را نیز بهعنوان یک نیاز برای تعادل زیستی در طبقه اول «هرم سلسله مرابت نیازها» قرار میداد (Maslow, 1943: 370-396)، باور من این است که داده و آمار به دلیل جایگاه و نقش آن در حیات بشری، در هرم نیازهای «مزلو» در طبقه یکم آن جای دارد. زیرا بدون داده و آمار تعادل زیستی بشر در همان گامهای ابتدایی به هم میریزد و در عمل ادامه حیات با مشکل یا حتی به نابودی تهدید میشود.»
الگوی فرهنگ و سواد آماری عنوان مطلبی در نهمین فصل کتاب است که در این بخش میخوانیم: «نامگذاری سال 2013 بهعنوان سال جهانی آمار و نامگذاری روزی به نام روز آمار در 20 اکتبر سال 2010 و ایجاد سایتی بههمین نام برای ثبت اتفاقات معطوف به مراسمها و چگونگی برخورد کشورها با پدیده روز جهانی آمار از مهمترین رویدادهایی است که آغازگر این پارادایم به شمار میآید. همچنین نامگذاری روزی به نام روز ملی آمار در کشورها بیانگر اهمیت توجه به ترویج و آموزش همگانی آمار بهعنوان پدیدهای اجتماعی است.»
نویسنده در تلاش است تا در آخرین فصل کتاب به مقوله نقد در حوزه آمار نیز پیوندی ایجاد کند. بنابراین در پایان آخرین فصل کتاب میخوانیم: «زمینههای ایجاد فرهنگ نقد نه تنها مربوط به زمینههای هنری، اجتماعی و سیاسی نیست بلکه تمامی گروههای فکری و حوزههای تخصصی نیز باید از این توانایی برخوردار باشند، زیرا رفتارهای ارزیابی و سنجش عملکرد مربوط به گروه یا یک علم خاص نیست. چه بسا که تاکنون این فقر در حوزه مدیریت آمار دستاندرکاران و متخصصان این زمینه را از انجام هرگونه خطا و پاسخگو بودن مبرا داشته و به دلیل فقدان این خلا همچنان بهجا مانده است.»
چاپ نخست کتاب «نظریه مدیریت آمار» با شمارگان یکهزار نسخه در 292 صفحه، به بهای 15 هزار تومان از سوی انتشارات «جادوی قلم» به بازار کتاب عرضه شده است.
نظر شما