وی افزود: داستانها همگی تِمهایی مشابه دارند. جلای وطن و بازگشت، مرگ و فقدان و روابط عاشقانه سازشناپذیر، محورهای این داستانها را تشکیل میدهند.
مدیر انتشارات کتاب کولهپشتی در توضیح این اثر اظهار کرد: شخصیتهای کتاب آدمهایی هستند که ناگهان خود را در وضعیتی غیرمنتظره مییابند. آنها به خانه (وطنشان) بازمیگردند و بعد میفهمند تصورشان از خانه فعلیشان با خانهای که در گذشته داشتند، یکی نیست.
رضانیا معلم ادامه داد: خانه برای آنها یک مکان نیست، بلکه تاریخ شخصی آنهاست. سفری است در زمان و مرور چیزهایی که زمانی لمس و احساس کردهاند. مهم نیست کجا پرسه میزنند، هر جا میروند خانه از پی آنها میآید. هنگامی که از آن دور هستند، هوای آنرا در سر دارند و هنگامی که باز میگردند، دوباره میل دارند از آن فرار کنند.
وی با اشاره به رخ دادن بسیاری از اتفاقات داستان در کشور ایرلند گفت: ایرلند جایگاه مهمی در داستانها دارد. انعکاس بازیِ نور و سایه بر دریا، آب و هوای ابری و دلگیر، آسمانِ خاکستری و آدمهایی پرسهزن، تنها و مغموم، همهوهمه از ویژگیهایی است که در کتاب بهخوبی نمایان است.
این ناشر درباره شخصیتهای داستان نیز بیان کرد: آنها هیچ رگ و ریشهای ندارند و اغلب یا ترک وطن کردهاند، یا خانه به دوش هستند و بازگشت به وطن آنها را با احساسات حل نشده گذشته، ترسها، خانواده، خاطرات و کشف حقیقتی هولناک روبهرو میکند.
در بخشی از این کتاب میخوانیم:«چشمم در انزوا، سرشار از تاریخ خود، مستاصل میگریزد، میزداید و فراموش میکند؛ اکنون تماشا میکند، سرسختانه تماشا میکند، مثل دانشمندی در پی چاره تصمیم میگیرد چند روزی کلمات را فراموش کند تا دستآخر بفهمد آن کلماتِ درخور رنگها؛ آن آبیخاکستریلاجوردیِ دریا، آن سفیدیِ امواج، مقابل کمالِ تماشای این آشفتگی غنی که در خود حمل میکنند، هیچ خواهد بود.»
نظر شما