اسماعیل امینی در نشست نقد و بررسی دو کتاب «مثنوی دانشجویی» و «دانشگاهنامه» گفت: طنز متکی به فرهنگ و ادبیات است و بدون آن چیزی از آن نمیماند و میشود همان شوخیهای دمدستی که گاه خندهدار هم است و هر کدام از ما میتوانیم نمونههایی از آن را بیاوریم.
امید مهدینژاد که مسئولیت اجرای این نشست را بر عهده داشت در ابتدای برنامه گفت: در سه نشست قبلی به بررسی یک کتاب طنز پرداختیم اما در این نشست با توجه به این که هر دو کتاب از یک طنزپرداز، در یک قالب شعری است و به موضوعی مشخص، یعنی نقد فضای دانشگاهی میپردازند، لذا تصمیم بر آن شد که جلسه نقد دو کتاب همزمان برگزار شود.
طنزپرداز، قاضی نیست که عدالت داشته باشد
اسماعیل امینی، طنزپرداز با اشاره به برخی انتقادها نسبت به فعالیتهای طنزپردازان اظهار کرد: کسانی که مخالف انتقاد در شعر و نثر طنز هستند، استدلالشان این است که انتقاد راحت است و اگر طنزپردازان میتوانند راهکار ارائه دهند. من واقعاً معنی چنین صحبتهایی را متوجه نمیشوم چراکه از نظر من کسی که مدیریت یک سازمان یا نهاد را برعهده میگیرد باید راهکار داشته باشد یا حداقل افرادی را بیاورد که به او راهکار بدهند.
وی ادامه داد: کار من و سایر طنزپردازان این است که ایرادها را مشاهده کنیم و به بیان این ایرادها بپردازیم زیرا ما مانند تماشاگران یک مسابقه فوتبال هستیم و نمیتوانیم ترکیب یا تاکتیک تیم را مشخص کنیم و تنها کاری که از ما برمیآید این است که اگر کار اشتباهی میبینیم آن را فریاد بزنیم و به آن اتفاق اعتراض کنیم.
این طنزپرداز با گلایه به برخی برخورد نامناسب با طنزپردازان گفت: من که وزیر راه و شهرسازی نیستم که از برخورد دو قطار جلوگیری کنم و تخصصی هم در آن حوزه ندارم؛ بنابراین تنها کاری که میتوانم انجام دهم، انتقاد از عملکرد افراد حاضر در این نهادهاست. از طرفی کار طنزپرداز انجام کارهای تحلیلی نیست.
وی افزود: اگر دانشگاه پر از نخبه باشد و همه چیز به شکل درست و اصولی نیز انجام شود اما در این میان تنها یک نفر کار خود را به درستی انجام ندهد، وظیفه طنزپرداز است که آن ایراد را بیان کند، زیرا طنزپرداز، قاضی نیست و دلیلی ندارد که براساس عدالت رفتار کند.
دانشگاه مرکز دلالی علم شده است
امینی با بیان اینکه احمدی به دنبال سوژه مناسبی رفته است و پرداختن به مشکلات دانشگاه یکی از موضوعاتی است که کمتر به شکل متمرکز روی آن کار شده است، اعلام کرد: فضای روبهروی دانشگاه تهران روزی مکان علم و دانش بود اما امروز این مکان به مرکز دلالان تبدیل شده است . البته این بیماری مسری است و به داخل دانشگاهها هم رسیده و دانشگاه مرکز دلالی علم شده است.
وی ادامه داد: امروز نوبت چاپ مقاله، نوشتن مقاله، نوبت دفاع، افراد حاضر در دفاع، چاپ کتاب، ترجمه مقاله و هزار فعالیت دیگر به نام کار فرهنگی و با پول در دانشگاهها انجام میشود که واقعاً نیاز است به آنها پرداخته شود. عباس احمدی، مدرس دانشگاه و یک طنزپرداز پردغدغه است بنابراین نباید انتظار داشت که این موارد را ببیند و سکوت کند.
طنزهای احمدی پشتوانه فرهنگی دارد
این مدرس دانشگاه با اشاره به زبان شعرهای احمدی گفت: احمدی در شعرهای کتاب «دانشگاهنامه» از زبان و بیانی استفاده کرده است که پشتوانه فرهنگی دارد؛ زبانی که ما در طنز کمتر شاهد آن هستیم. متاسفانه شرایطی ایجاد شده که وقتی شعر یا نثر برخی دوستان طنزپرداز را میخوانم از خودم میپرسم که آیا این افراد کتاب هم میخوانند یا مطالعاتشان فقط به تلگرام و اینستاگرام محدود میشود؟
وی افزود: طنز متکی به فرهنگ و ادبیات است و بدون آن چیزی از آن نمیماند و میشود همان شوخیهای دمدستی که گاه خندهدار هم است و هر کدام از ما میتوانیم نمونههایی از آن را بیاوریم. به نظرم باید به این نتیجه برسیم که نام این کارها طنز نیست و طنز چیزی فراتر از اینهاست.
دبیر سابق جشنواره شعر فجر، احمدی را شاعر و طنزپردازی مستقل دانست و عنوان کرد: احمدی شاعر و طنزپردازی مستقل است و اگر موضوعی بیابد که جای کار داشته باشد، به آن میپردازد. او نه به اخبار «BBC» و نه به صحبتهای «خبر 20:30» توجه دارد و به دنبال کار خودش میرود و عضو گروه یا تیمی نیست.
احمدی طنز را جدی گرفته است
سید امیر السادات موسوی نیز با اشاره به آثار احمدی اظهار کرد: مهمترین نکتهای که در این دو کتاب قابل توجه است نگاه احمدی به مقوله طنز است چراکه او طنز را جدی میگیرد؛ نمیخواهم از سایر کتابها ایراد بگیرم اما اگر به این کتابها توجه کنید متوجه میشوید که طنزپردازان مخلوطی از کارهای خود را که موضوعات و قالبهای مختلفی دارند را در یک کتاب منتشر میکنند اما این دو کتاب نشان میدهد که احمدی چنین رویکردی ندارد و روی یک موضوع و قالب خاص تمرکز میکند.
وی ادامه داد: به عنوان کسی که با مشکلات جامعه دانشجویی آشنا هستم و آن را درک کردهام باید بگویم که عباس احمدی به سراغ موضوع خوبی رفته است و با چاپ دو کتاب درباره یک موضوع نشان داد که طنز او با دیگران فرق میکند و او با باد به این طرف و آن طرف نمیرود و دغدغه دارد.
این طنزپرداز در توضیح ویژگیهای این دو کتاب گفت: شاعر در قالب مثنوی دستش بازتر از قالبی مثل غزل است، پس باید دست به خلاقیت بزند کاری که احمدی به خوبی انجام داده است چراکه در برخی ابیات قافیههایی آورده که کمتر به گوش خورده و حتی شاید برای نخستین بار مورد استفاده قرار گرفته شده است.
وی افزود: در تهیه جلد این دو کتاب نیز احمدی زیرکی خاصی به خرج داده و از فونت و تصاویری استفاده کرده است که مخاطب را وادار به ورق زدن کتاب میکند. یعنی کتاب به شکلی طراحی شده که مخاطب متوجه طنز بودن آن میشود و دوست دارد که آن را مطالعه کند.
این دو کتاب به مشکلات دانشگاه میپردازد
عباس احمدی، شاعر دو کتاب «مثنوی دانشجویی» و «دانشگاهنامه» که آخرین سخنران این نشست بود با اشاره به استقبال جامعه ادبی از این دو کتاب اظهار کرد: چاپ پنجم «مثنوی دانشجویی» به اتمام رسیده است و به زودی زیر چاپ خواهد رفت. همچنین کتاب «دانشگاهنامه» نیز در روزهای آینده به چاپ دوم میرسد که از این بابت بسیار خوشحال هستم.
وی ادامه داد: این دو کتاب به مشکلات دانشگاه میپردازد اما دو دید کاملاً متفاوت دارد زیرا کتاب «مثنوی دانشجویی» را در زمان دانشجویی و با دید یک دانشجو سرودهام و کتاب «دانشگاهنامه» حاصل زمانی است، که مدرس دانشگاه بودم.
این طنزپرداز و مدرس دانشگاه با اشاره به دلایل پرداختن به این موضوع گفت: طبق آمار، در حال حاضر 4 میلیون دانشجو در کشور داریم که این تعداد به شکل قارچگونهای در حال افزایش است و متاسفانه در سالهای اخیر توجه چندانی به مشکلات افزایش ظرفیت دانشگاهها نشده است؛ بنابراین با مشاهده چنین شرایطی تصمیم گرفتم به این موضوع بپردازم.
نظر شما