قدیر نصری، پژوهشگر ارشد مرکز مطالعات خاورمیانه نقد کتاب «تروریسم، ابعاد مکانی و بازتابهای جهانی» گفت: هر جا دولت ناکارآمد و فاسد روی کار آمده حشرات تروریستی زیاد رشد میکنند.تروریسم با دولت درمانده در ارتباط است.
مهمترین بحرانها، مساله تروریسم در خاورمیانه
اطاعت در ابتدای این نشست عنوان کرد: سازمان ملل متحد سه بحران را در سده بیست و یکم مد نظر قرار داده که اولین آن بحرانهای زیست محیطی است که تقریبا همگانی شده و ایران و سایر نقاط جهان را تحتالشعاع خود قرار داده است، بحران دوم مساله بیماریهای واگیردار مثل ابولا و ایدز و غیره است، بحران سوم که جزو یکی از مهمترین بحرانهاست مساله تروریسم در خاورمیانه و جهان اسلام است.
وی ادامه داد: از آنجا که بحران تروریسم فضای خاورمیانه و ایران را که خود قربانی این پدیده شوم است، تحت تاثیر خود قرار داده، بر آن شدیم تا پژوهشی را در این رابطه به رشته تحریر درآوریم که نتیجه کار کتاب «تروریسم، ابعاد مکانی و بازتابهای جهانی» که به همت دانشگاه شهید بهشتی به مرحله چاپ رسید و در مراسمی با حضور دکتر محمدجواد ظریف، وزیر محترم امور خارجه رونمایی شد.
اطاعت افزود: در این کتاب سعی بر آن شده تا ابتدا از تروریسم تعاریف متعدد را مطرح کنیم که حدود 220 تعریف از تروریسم در این کتاب مطرح شده است، همچنین تلاش شده تا نظریات متعدد درباره تروریسم را از ابعاد مختلفی چون محرومیت، هویت و حتی روانشناختی و ... مورد بررسی قرار دهیم.
این استاد دانشگاه ادامه داد: ارائه تاریخچهای از تروریسم و حملات تروریستی، همچنین تعریف تروریسم متعارف و غیرمتعارف، شیمیایی و غیره بخش بعدی کتاب را به خود اختصاص میدهد، در این کتاب همچنین سعی شده تا تروریسم در نقاط مختلف جهان بالاخص جهان اسلام مورد ارزیابی و واکاوی قرار گیرد و در پایان کتاب نیز تروریسم در ابعاد مکانی و زمانی ایران بررسی شده است.
موضوع کتاب نظریههای خشونت است نه تروریست
دکتر ابراهیم متقی، استاد روابط بینالملل و عضو هیات علمی دانشگاه تهران در ادامه مراسم در نقد و ارزیابی کتاب عنوان کرد: موضوع تروریسم امروز یک موضوع جدید سیاسی است، در حوزه سیاست هر دورانی یک واژهای و یک واقعیتی مد میشود که نمیتوان آن را نادیده گرفت، همانگونه که تروریسم یک واقعیت عصر موجود است و نمیتوان آن را نادیده بگیریم.
وی افزود: شاید برای نخستین باری که بحث مربوط به تروریسم و خشونت را دیدم و با آن برخورد داشتم در کتاب آقای ژاردن بود که اواسط دهه 1970 را تحلیل میکرد. وقتی که بحثهای عراق و سوریه را در آن کتاب مطالعه میکردم متوجه شدم که عراق و سوریه را مرکز خشونت معرفی کرده است چیزی که امروز شاهد آن هستیم.
عضو هیات علمی دانشگاه تهران ادامه داد: تروریسم یک ماهیت بومشناختی جدی و اساسی دارد، اینکه چرا در تونس بعد از انقلاب روند کشور به سمت سوریه و عراق شدن نرفت یا در مصری که جریانات بنیادگرا وجود دارد، شاهد خشونتهایی از نوع عراق و سوریه نبودیم.
متقی بیان کرد: آنچه در قالب تروریسم تکفیری از آن یاد میشود در افغانستان و پاکستان و سایر نقاط جهان از لحاظ قالب فکری مشابهتهایی دارد، اما دارای ابعاد متفاوتی است. در این کتاب شاید بحث تروریسم و بعد مکانی آن اشارههایی شد اما نیاز است که در این بُعد بیشتر پرداخته شود.
وی در ادامه افزود: در قالب تبارشناسانه کتاب متاسفانه به تروریسم غربی آن اشاره نشده یا به صورت محدود اشاره شده است، زیرا ساختهای فضای تروریسم در جهان مربوط به گفتارهای یهودی است بدین دلیل اساس شهرکسازیها در سرزمینهای اشغالی قرار میگیرد.
متقی اظهار کرد: زمانی که یک ساخت خشونتآمیز و بیرحم وجود داشته باشد آن را در حوزههای دیگر باز تولید میکند لذا مهم نیست که علیه چه کسی به کار رود. تروریسم که ریشه غربی دارد هر چند در دوره اسماعیلیان کنشهایی در خاورمیانه داشته اما این مدل که امروز میبینیم متفاوت از آن است.
این استاد دانشگاه افزود: من به این نکته که تقویتکننده تروریسم است توجه دارم و آن جهان غرب است که مدل دیوید پترائوس است، مدلی که طی آن جریانات تکفیری که جهتگیری نهاییشان علیه آمریکا و منافع آن بود را متوجه بازیگری دیگر کرد و به سمت یک دشمن جدید متوجه ساخت.
وی اضافه کرد: در این کتاب خشونت را ما با تروریسم یکی گرفتیم از این رو در این کتاب مباحثی وجود دارد که درباره نظریههای خشونت است نه تروریست. همچنین با بحث مکانی موجود همخوانی ندارد.
متقی در پایان عنوان کرد: سرایت تروریسم که در کتاب عنوان شده معنا ندارد، چرا که هم عربستان هم اردن و هم پاکستان با آن مقابله میکنند، لذا حوزه بوم شناختی خاصی را دارد، یا بحثهایی که مربوط به هانتینگتن است بحث هویت است نه تروریسم، لذا لازم می بینم در این موارد یک بازنگری هایی صورت گیرد.
حدس زیرکانه حوادث آتی درباره تروریسم
دکتر قدیر نصری، پژوهشگر ارشد مرکز مطالعات خاورمیانه در بخش دیگری از این نشست گفت: در نقد یک اثر باید دقت کرد که تخریب و تعریف بیجا را از تحلیلهای خود دور کنیم.
وی افزود: این کتاب که تقریبا 250 صفحه، اثری ارزشمند است که با استفاده از تصاویر و نقشهها نویسنده سعی کرده ابعاد مختلف مناطق گوناگون را تحلیل کند و این در درک کتاب مثمر ثمر بوده است.
پژوهشگر ارشد مرکز مطالعات خاورمیانه ادامه داد: به قول هابرماس باید در هر نقدی این نکته را مدنظر داشت که نقد ابهام نداشته باشد و سطح ناقد از سطح مولف بالاتر باشد یا حداقل در بخشی از موضوع یا در بعضی حوزهها کار بیشتری کرده باشد.
نصری اظهار کرد: در نقد یک اثر باید به چهار پرسش پاسخ داد، اول اینکه محور مرکزی کتاب چیست؟ دغدغه دکتر اطاعت در این کتاب چیست؟ دوم اینکه چه چیزی از این کتاب آموختم که قبلا نمیدانستیم. سوم، من با چه چیزهایی که آموختم، موافق هستم؟ و چهارم با چیزهایی که آموختم، مخالف هستم؟
نگارنده در نوشته خود از منابعی استفاده کرده که هرچند لازم اما کافی نیست.
وی ادامه گفت: در واقع در تالیف یک اثر باید از افراد معتبر و مستقل بهره برد تا منابع ژورنالیستی و روزنامهها، در این کتاب مولف پی در پی دنبال انتقال این جمله است که تروریسم بیش از هر چیز ماهیت جغرافیایی دارد و لذا تروریسم را ارجاع داده به مفهومی مثل جغرافیا و مکان، درواقع ابعاد مکانی تروریسم که در عنوان هم هست یک مفهوم زیر بنایی است که روبنای آن را ژئوپلیتیک گویند.
وی افزود: در واقع در این کتاب تروریسم در ایران و منطقه بیش از هر چیز تحت تاثیر عوامل جغرافیایی است که عوامل ژئوپلیتیکی در تشدید آن نقش داشته است.
پژوهشگر ارشد مرکز مطالعات خاورمیانه در پاسخ به سوال دوم که از این کتاب چه آموختم؟ گفت: من در اینکه چه مطلبی از این کتاب آموختم به چند نکته اشاره میکنم اول اینکه وزن زمین و جغرافیا و موقعیت مکانی در حرکتهای تروریستی خیلی بالاست. دوم اینکه سهم و وزن موثر مکان در تروریسم بود، سوم اینکه تروریسم نه غالبا بلکه مطلقا یک ساختار غیر دولتی دارد، تروریست یک حرکت اجتماعی است که در قالبهایی چون جنبشهای اعتراضی، ضداستعماری و غیره تبلور مییابد. لذا یک بازیگر غیر دولتی هستند چرا که دولتها به یک سری هنجارهای بینالمللی پایبند هستند پس نمیتوان تروریسم باشند.
نصری ادامه داد: ایران به عنوان یک قربانی ناشناخته تروریسم چه قومی، چه مذهبی و چه سیاسی محسوب میشود، ما حوادث تروریستیای که در کشور داشتیم چه در ابتدای انقلاب و چه در حوادث قومی و مذهبی برداشت من را از تروریسم تغییر داد.
وی عنوان کرد: اینها مواردی است که من با آن مخالف هستم و معتقدم برجسته کردن مساله زمین و سرزمین تا این اندازه که در کتاب دیده میشود نیاز به تامل بیشتری دارد.
نصری درباره اینکه با چه چیزی موافق هستم؟ گفت: کتاب به طرز قابل تحسینی در مورد رابطه درماندگی دولتها به تحلیل پرداخته است، در واقع هر جا دولت ناکارآمد و فاسد روی کار آمده حشرات تروریستی زیاد رشد میکنند.
وی به عنوان مثال پاکستان را مطرح کرد و افزود: در پاکستان سی یا چهل درصد کشور دست دولت است و مابقی کشور به صورت قبیلهای اداره میشود به طوری که در سوات دو تا سه میلیون طالبانی وجود دارند که دولت برای ممانعت به ورود به جنگ اجازه حاکمیت لطیفهای به آنها داده است. تروریسم با دولت درمانده و آموزش و مسائلی از این دست در ارتباط است که در کتاب هم بدان اشاره شده است.
این استاد دانشگاه افزود: اما درباره آنچه که با آن مشکل دارم، این است که کتاب بیشتر جنبه آموزشی و خبری به خود گرفته و من علاقهمندم که کتاب در چاپهای بعدی ایده هم ارائه دهد و حرف جدیدی در آن مطرح شود.
نصری در پایان عنوان کرد: مساله دیگر انفعالی بودن روایتهاست و اثر در حدس زیرکانه حوادث آتی در مورد تروریسم در ایران و جهان قابلیت پیشبینی کردن نداشته است و نکته پایانی اینکه در وزندهی به عوامل اصلی وزن هر عامل به طور واضح مشخص نشده است. لذا میطلبید که در این سیزده نظریه و هشت عامل، عامل اصلی مشخص و عوامل مکمل هر یک وزنشان مشخص میشد.
اثرات فضایی تروریسم در خاورمیانه
دکتر اطاعت در پایان جلسه در پاسخ به سوال منتقدان اظهار کرد: جغرافیا و فضای مکانی به معنای دلیل و فلسفه وجودی تروریسم نیست و من آن را در بحث جغرافیای سیاسی توضیح دادهام.
وی افزود: من قصدم در اینجا این بود که اثرات فضایی تروریسم را در خاورمیانه و جهان اسلام بررسی کنیم. از طرفی قطعا تونس یا لیبی در جریان انقلابهای عربی خشونتی که دید با سوریه متفاوت است و ممکن است خشونتی که در سوریه بوده در تونس پیش نیاید، یا در کشوری چون عراق که بافت قبیلهای دارد با یک کشور توسعه یافته در میزان خشونت تفاوت داشته باشد.
این استاد دانشگاه ادامه داد: من سعی کردهام دریچهای نو را باز و از دیدی دیگر به مسائل نگاه کنم، من عنوان کردهام که سیاستها در موقعیتهای متفاوت با هم فرق دارند، به طور مثال کشور اوکراین اگر در موقعیت جغرافیایی دیگری بود و محل جدال شرق و غرب قرار نمیگرفت، سرنوشت دیگری را تجربه میکرد یا در انقلاب مشروطه اگر ایران بهلحاظ جغرافیایی محل نزاع دو قدرت بری و بحری نبود سرنوشتی دیگر را پیش رو داشت. بنابراین معتقد هستم که جغرافیا اثر دارد، شاید نتوانیم اثر آن را برجسته کنیم اما موثر است، ما در این کتاب سعی کردیم اثرات فضایی را مورد مطالعه قرار دهیم.
وی در پایان درباره رابطه تروریسم و خشونت بیان کرد: ما میتوانیم هر تروریسمی را خشونت بنامیم اما هر خشونتی تروریسم نیست.
علیاکبر دبیری، نویسنده دیگر کتاب توضیحاتی چند در مورد کتاب اظهار کرد: قصد ما از آوردن همه نظریهها در کتاب این بود که هم آنها را معرفی کنیم و هم همه آنها را نقد کردیم و یک تعریف جدید ارائه دادیم و اینکه ما وزن شاخصها را در نیاوردیم شاید به این دلیل است که یک پژوهش جداگانهای را طلب میکند.
وی افزود: این نظریههایی که بوده برای تحلیل به کار رفته و ما آنها را به نقد و ارزیابی گذاشتیم. از طرفی تمام سازمانهای تروریستی اهداف جغرافیایی دارند و آتن را در سرزمین طرح میکنند.
نظر شما