موسسه انتشارات نگاه در ماه پایانی سال 95 سه کتاب هملت، هنری پنجم و جولیوس قیصر را به قلم شکسپیر و ترجمه ابوالحسن تهامی روانه بازار کرده است.
ویلیام شکسپیر، سال 1564 در استراتفورد ـ آپان آوان به دنیا آمد. پرورش و تربیت شکسپیر در دوران کودکی چندان خاص و برنامهریزیشده نبود، بنابراین به احتمال زیاد نمیشود تبدیل شدنش به یکی از قلل ادبیات نمایشی در جهان را متأثر از تربیتش در دوران کودکی دانست. خانواده ماری ـ آردن مادر شکسپیر، کشاورز و البته توانگر بودند. ماری سرپرستی هشت خواهر تنی و چهار برادر ناتنیاش را برعهده گرفته بود. با توجه به اینکه ماری در آن زمان حدود 17 سال داشت در تربیت این جمع کودکان توانمندیاش را به خوبی نشان داد.
جان شکسپیر، پدر ویلیام مردی کاسب بود که با وجود بیسوادی در تجارت به موفقیت رسیده بود. جان برای مدتی در شورای حل اختلاف شهرداری در سِمَت داور فعال بود و دورهای هم به مقام شهرداری رسید. در سالهای پایانی عمر اما کار و کاسبیاش رو به کسادی رفت و ورشکسته شد. جان از کودکی با آداب کلیسای کاتولیک رشد یافته بود، بنابراین با وجود بریده شدن پیوند مذهبی انگلستان با رم همچنان به اعتقادات کلیسای کاتولیک باور داشت. ناگفته نماند جان فرزندش ویلیام را با باورهای مذهبی مربوط به کلیسای انگلستان پرورش داد.
شاید تأثیرگذارترین دوران در زندگی شکسپیر مربوط به دوران دبیرستانش باشد. ویلیام به خاطر منصب پدرش در شهرداری امکان ثبتنام و درس خواندن در دبیرستان شهر را داشت. ویژگی جالب و منحصربهفرد این دبیرستان به برنامه تحصیلی دانش آموزان آن مربوط بود. ادبیات کلاسیک لاتین و خطابه اساس درسهای آن دبیرستان را تشکیل میداد. در این مسیر، نوشتههای بزرگان ادب لاتین همچون «سیسرو» و «کویینتیلیان» بهدقت مطالعه میشد و دانش آموزان آن را بررسی میکردند. ظاهراً دانش آموزان آن دبیرستان در ابتدا باید میآموختند به زبان لاتین بخوانند، بنویسند و حتی فکر کنند.
تراژدی «تیتوس آندرونیکوس و کمدی اشتباهات» و شعرهای روایی «ونوس و آدونیس» و «تجاوز به لوکرس» از کارهای اولیه شکسپیر است که یادگیری ژرف لاتین را به خوبی نشان میدهد. تأثیر آموزش لاتین در آثار حرفهای او نظیر «توفان و سیمبلین» هم مشهود است.
از ویژگیهای زبانی شکسپیر در آثارش میتوان به بحر پنج گامی یا دههجایی بهصورت الگو در نوشتههای آغازینش، ابزار بلاغی برگرفته از ادبیات کلاسیک همچون تجانس آوایی(همسانی آواهای آغازین چند واژه در یک جمله)، برابر نهاد(آنتی تز)، تشبیه، و جناس اشاره کرد. در برخی از آثار ویلیام شکسپیر همچون «عشق رنجی بیهودهست» و «رویای شب نیمهی تابستان» الگوهایی مقفا به همراه اشعاری غنایی آمده است.
ساخت واژههایی با بنیان لاتین و ورودش به زبان انگلیسی از دیگر اقدامت زبانی شکسپیر است که با نگارش نمایشنامههایش آن را انجام داد. هرقدر تجربه نمایشنامهنویس شهیر انگلیسی بیشتر شد، نظم و نثرش بیش به راه کمال رفت و به چنان توانایی رسید که گفتوگوی عادی روزانه را در قالب شعر میریخت، سخنان دایه در «رومئو و ژولیت» و تکگوییهای «هملت»، نمونههایی برای آن بهحساب میآیند. اوتللو، مکبث، آنتونی و کلئوپاتر و هملت شاهکارهای ادبیات نمایشی هستند که طبق همین مهارت خلق شدهاند.
نمادگرایی و نشانهپردازی یکی دیگر از ویژگیهای نمایشنامهها و آثار شکسپیر بهحساب میآید که سالهای پایانی دوران نویسندگیاش و در آثاری همچون حکایت زمستان، سیمبلین و توفان نمود پیدا میکند. شکسپیر در چند کار آخرش شیوه نوشتار فاخرتری را بهکار گرفته است.
ویلیام جوان در 1582 با بانویی که هشت سال از خودش بزرگتر بود به نام آن هاتاوی ازدواج کرد. اولین فرزندش که شش ماه بعد از ازدواجشان به دنیا آمد، سوزانا نام داشت. همنت و جودیت نام دو فرزند بعدی او است که با هم دوقلو بودند. از این زمان به بعد تا هفت سال از زندگی شکسپیر اطلاعی در دست نیست و اتفاقاتی که در زندگی ویلیام شکسپیر افتاده در هالهای از ابهام است.
پس از طاعون بزرگ درهای تماشاخانهها را از نو میگشایند و بنگاهی نمایشی به نام مردان چمبرلین تأسیس میشود. شکسپیر در این بنگاه شریک است و تا پایان دوران حرفهایاش در این موسسه بازی مینویسد، به روی صحنه میرود و کارگردان است. تا آن دوران هیچ نویسندهای با یک بنگاه نمایشی دارای روابطی ثابت و منظم نبود. شکسپیر بازیگرانی را که برایشان بازی مینوشت میشناخت و از اوضاعواحوال کاری و نحوهی بازیگریشان آگاه بود. این بنگاه نمایشی دوازده تا چهارده بازیگر در اختیار داشت و هرگاه نمایشی پر شخصیت به روی صحنه میرفت بازیگرانی اضافی استخدام میکرد. در این بنگاه بازیگران نامداری فعالیت داشتند که نقشهای کمدی و تراژدی ایفا میکردند و مورد حمایت دربار بودند از این رو سال 1603 که ملکه الیزابت درگذشت و شاه جیمز جانشین او شد، نام بنگاه را از مردان چمبرلین به مردان شاه تغییر دادند.
با مطالعه تاریخ آثار نوشته شده به قلم شکسپیر میتوان دریافت که او سالهای جوانیاش پرکار بود و میشود گفت به شکل متوسط سالی دو نمایشنامه مینوشت. این آمار اما سالهای پایانی عمرش رو به کاستن رفت. اواخر زندگی در استراتفورد ـ آپان آووان که زادگاه او بهحساب میآید، خانهای آبرومند همراه مقداری زمین خرید.
همنت تنها پسر ویلیام فقط یازده سال زندگی کرد و خیلی زود از دنیا رفت. سال 1616 شکسپیر در استراتفورد جان سپرد. جای تازه (نامی که شکسپیر بر خانهاش گذاشته بود) سدهی هجدهم ویران شد.
هرچند، جلوههای بسیاری از واقعیت را میتوان در شخصیتهای نمایشنامههای شکسپیر دید، اهالی هنر نمایش معتقدند او را نمیشود در دسته نویسندگان طبیعتگرا قرار داد. البته دلایلی هم که برای این ادعا مطرح میشود قابل تأمل است: هیچیک از نمایشهای او بهروشنی در زمانه ویلیام شکسپیر نمیگذرد. جای رویداد نمایشهایش حتی در انگلستان هم نیست(بهجز نمایشنامههایی که مربوط به تاریخ انگلستان است) و ایتالیا جغرافیای مورد علاقه او در نمایشنامههاست. خط داستان اغلب نوشتههای او، برگرفته از متون چاپی است اما طرح داستان و دراماتیزه کردنشان کار شکسپیر است. به این نکته مهم هم در این میان باید توجه داشت که شکسپیر در این فرایند، مواد بسیاری نیز خلق کرده است. اغلب نمایشنامههایش عناصری از افسانه و سرگذشت دارند و از تاریخ کهن، تاریخ اخیر و قصههای عاشقانه زمانها و مکانهای دور و ناشناس برآمدهاند. برای نمونه میتوان به کتاب وقایعنگاری هالینشِد اشاره کرد که مواد اولیه و مهمی را برای نمایشنامههای شکسپیر که مربوط به تاریخ انگلستان است، در اختیار او گذاشته و کتاب زندگی یونانیان و رومیان شریف نوشته پلوتارک نیز برای دیگر نمایشنامههای تاریخی او که در یونان و روم میگذرند مورد استفاده شکسپیر قرار گرفته است.
برخی از نمایشنامههای شکسپیر بر پایه کارهای شخصیتر بود. «نمایش هرطور بخواهید» از رمان رُزلیند نوشته سِرتامس لاج که همعصر شکسپیر بود و «حکایت زمستان» از رُمان پانداستو نوشته رابرت گرین اقتباس شد و درونمایه «اوتللو» از داستانی ایتالیایی به قلم جیرالدی چین تیو گرفته شد.
با مطالعه ترجمه تورات، کتاب دعاهای رایج، و امثال و حِکم میتوان دریافت زبان داستانهای ویلیام شکسپیر را باید یک گرتهبرداری از این آثار دانست.
بخشی از «شکسپیر» شدن ویلیام شکسپیر را شاید بتواند مرهون بازیگر نامدار تئاتر، دیوید گریک دانست. او سالگردهای نمایشی باشکوهی را از 1769 در استراتفورد ـ آپان اوان ترتیب داد و نمایشهای برجسته شکسپیر را به روی صحنه برد. اجرای تحسینانگیز دیوید گریک باعث شد تعدادی از منتقدان همچون سمیوئل تیلور کولریج و ویلیام هزلیت، سالهای بعد اهمیت و غنای بینظیر آثار شکسپیر را با جستارهای موشکافانه و روشنگرانه تبیین کنند. اندرو سِسیل بردلی استاد ادبیات دانشگاه آکسفورد، ارنست جونز، تی.اس. الیوت و جورج ویلسُن نایت نفرات بعدی بودند که شخصیتهای آثار شکسپیر را در کتابهایی جداگانه واکاوی کنند. از آن زمان به بعد بود که آلمان، آمریکا، فرانسه و سپس سراسر عالم آوازه شکسپیر و آثارش در زمینه ادبیات نمایشی را شنیدند.
هنرمندان مختلف از جمله آهنگسازان، نگارگران، تندیس پردازان، شاعران، داستاننویسان و فیلمسازان از آثار شکسپیر الهام گرفتند و به خلق هنری پرداختند. آوازهای پاپ، آگهیها، و برنامههای تلویزیونی نام ویلیام شکسپیر را هرروز بارها و بارها در سراسر کره زمین تکرار میکنند و رومئو و ژولیت، هملت، اوتللو، و شایلاک که به قلم او خلق شده اند، وارد عرصه اسطوره شدند. بشردوستی، نگرش روانشناسانه، شوخطبعی و ظرافتش، اشعار غناییاش، استادیش در زبان، توانایی در آفرینش هیجان، شگفتی، اندوه و شادمانی از جمله ویژگیهای آثار ویلیام شکسپیر است.
فعالان عرصه تئاتر معتقدند با وجود جذابیت و لذتی که خواندن نمایشنامههای شکسپیر در وجود خوانندهها ایجاد میکند، اعجاز و غافلگیری زمانی در وجود مخاطبان آثار ویلیام شکسپیر بیشتر میشود که روی صحنه تئاتر، اجرای آن را تماشا کنند.
از حکایت زمستان، درد بیهوده عشق، اتللو، مکبث، سیمبلین، هر طور که شما دوست دارید، همسران خوش ویندزور، جولیوس قیصر، قیاس برای قیاس، ریچارد سوم، هملت، طوفان، تجاوز به لوکرسیا، خوش است آنچه هست پایانش خوش، رومئو و ژولیت، شاه لیر، تاجر ونیزی، رؤیای شب نیمه تابستان، هنری ششم، دو نجیبزاده ورونایی، تایتوس آندرانیکوس، کینگ جان، هنری چهارم، رام کردن زن سرکش، کمدی اشتباهات، هیاهوی بسیار برای هیچ، هنری پنجم، تروئیلوس و کریسدا، آنتونیوس و کلئوپاترا، تیمون آتنی، پریکلس، کوریولانوس و هنری هشتم میتوان در ردیف مهمترین آثار ویلیام شکسپیر نام برد.
موسسه انتشارات نگاه، به ماه پایانی سال 95 سه کتاب هملت، جولیوس قیصر و هنری پنجم را از این نمایشنامهنویس شناخته شده را با ترجمه ابوالحسن تهامی روانه بازار کرده است.
نمایشنامه پنج پردهای هنری پنجم که در سال 1989 فیلمی با همین نام از روی آن ساخته شد به شرح زندگی پادشاهی هنری در جامعهای که از آشوبهای داخلی و خارجی تحتفشار است، میپردازد. نگاه تردیدآمیز شکسپیر به مقوله جنگ و به تصویر کشیدن حماسهای که سپاه کوچک انگلستان مقابل ارتش عظیم فرانسه رقم میزند، در هنری پنجم قابلتأمل است.
نمایشنامه پنج پردهای جولیوس قیصر جزء نمایشنامههای شکسپیر است که درباره تاریخ یونان و روم نوشته است. در این نمایشنامه ماجرای کشته شدن جولیوس سزار بعد از حذف رقیبان سیاسی و زمانی که به فکر تاجگذاری است، به تصویر کشیده شده است. شکسپیر در این اثر نشان میدهد که تقابل آرمانگرایی و جاهطلبی سیاسی میتواند ملتی را در گرداب جنگ ویرانگر داخلی گرفتار کند. تبعات خشن جنایت و خیانت از دیدگاه انسان شناسانه در جولیوس سزار تصویر شده است.
در نمایشنامه پنج پردهای هملت، شاهزاده دانمارک از آلمان بازمیگردد تا در مراسم خاکسپاری پدرش شرکت کند. ظاهراً پدر او به شکل کاملاً مرموزی به قتل رسیده است. هملت متوجه میشود که مادر و عمویش باهم پیمان زناشویی بستهاند و همبستر شدهاند. هملت تصمیم میگیرد تا انتقام پدرش را از قاتلان بستاند. در این مسیر اتفاقات عجیب و غافلگیرکنندهای روی میدهد که در تعیین سرنوشت هملت بسیار تاثیرگذارند.
انتشارات نگاه، جولیوس قیصر را در 247 صفحه به بهای 17 هزار تومان، هنری پنجم را در 304 صفحه به بهای 21 هزار تومان و هملت را نیز در 335 صفحه به بهای 23 هزار تومان، و هر کدام را در هزار نسخه منتشر کرده است.
نظر شما