جمعه ۱۳ مرداد ۱۳۹۶ - ۰۹:۳۰
پلیس جنوب؛ راهکار انگلیسی‌ها برای اعاده نظم و امنیت ایران!

پلیس جنوب نیروی نظامی بود که بریتانیا در دوران اوج جنگ جهانی اول، در مناطق جنوبی ایران، به‌ویژه در فارس و کرمان به فرماندهی سرپرسی سایکس تشکیل داد. سیزدهم مردادماه برابر است با تأسیس این نیروی نظامی و به همین مناسبت نگاهی به منابعی داریم که به‌طور خاص به نحوه تشکیل، اقدامات و تضعیف آن پرداخته‌اند.

خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا)- یکی از موضوعات بسیار مهمی که به دوران جنگ جهانی اول مربوط می‌شود، تشکیل سازمانی نظامی است که انگلیسی‌ها آن را The South Persian Rifles  و با علامت اختصاری (S.P.R) نام‌گذاری کردند، این عنوان در زبان فارسی، عموما، «پلیس جنوب ایران» خوانده می‌شود.
 
تشکیل پلیس انگلیسی برای اعاده نظم در ایران!
 
این سازمان نظامی با ورود سرپرسی سایکس فرمانده نظامی انگلیس به بندر عباس، رسماٌ فعالیت خود را آغاز کرد. یعنی همزمان با اوج جنگ جهانی اول در سال‌های میانی آن. این موضوع نشان دهنده این است که دولتمردان انگلیسی این نیرو را برای پیشبرد اهداف خود تشکیل دادند. با این هدف آنها نیروی پلیس جنوب را از بین داوطلبان ایرانی که تحت فرماندهی انگلیسی‌ها و افسران هندی و راجپوتی تابع آنها اداره می‌شد، تشکیل دادند. آنها هدف از تشکیل این پلیس را اعاده نظم و امنیت به ویژه در جنوب ایران می‌دانستند.
 
اما در حقیقت و طبق گفته فرمانده عالی رتبه این نیرو برقراری امنیت در راه‌های جنوب برای حفظ منافع بریتانیا، سرکوبی ایلات و عشایر جنوب، و سرکوبی میهن پرستان ضدبیگانه از جمله مهم‌ترین اهداف تشکیل پلیس جنوب بود.

تألیفاتی در تحلیل و بررسی پلیس جنوب
 
گذشته از آثاری که در خلال جنگ جهانی اول به اقدامات پلیس جنوب در ایران می‌پردازند، تاکنون دو کتاب با نام خاص « پلیس جنوب ایران» منتشر شده است که ماهیت و کارکرد آن را، از تشکیل تا انحلال با توجه به تشکیلات درونی، فرماندهی نیروها، اقدامات سیاسی و نظامی و واکنش‌های ایرانیان در مقابل آن، به بحث می‌گذارند.
 
کتاب نخست با عنوان «پلیس جنوب ایران» که البته، نخستین کار پژوهشی جامع درمورد پلیس جنوب ایران است، پایان‌نامه تحصیلی فلوریدا سفیری برای اخذ  درجه دکترای تاریخ از دانشگاه ادمبورگ است که در 1976 میلادی دفاع شده است.
 
این کتاب توسط دکتر منصوره اتحادیه و منصوره جعفری فشارکی به فارسی ترجمه شده است. علاوه بر گفتاری که در نقد و بررسی منابع در آغاز کتاب آمده است، در هفت فصل مجزا به بررسی مباحثی چون « پیدایش پلیس جنوب ایران»؛ «اختلاف نظر درباره تشکیل نیرو»؛ «سربازگیری و عملیات مارس 1916 تا اوریل 1918م»؛ «تشکیلات و کنترل»، « به رسمیت شناختن اس. پی. آر»؛ «قیام فارس و پیامدهای جنگ»؛ پرداخته است و در فصل هفتم نیز با نتیجه‌گیری، مطالب کتاب را به پایان رسانده و در آخر کتاب در بخش پیوست‌ها، فهرست مفصلی از منابع مورد رجوع خویش را ذکر کرده است.
 
از جمله ویژگی‌های مهم این اثر استفاده از اسناد آرشیوهای مراکز اسناد در ایران و مدارک آرشیوهای وزارت خارجه و وزارت جنگ انگلیس است.
 



کتابی دیگر به نام «پلیس جنوب ایران» منتشر شده است که پس از کتاب فلوریدا سفیری تقریبا دومین اثر جامعی است که به طور خاص نام این پلیس بر آن گذاشته شده است. این کتاب تحقیقی است از منیره راضی که در بررسی جامع‌تری نسبت به سفیری، پلیس جنوب را با تکیه بر برخی از اسناد داخلی مورد مطالعه قرار داده است. راضی این کتاب را در سه بخش به شرح زیر تنظیم کرده است.

بخش اول؛ کلیاتی پیرامون تشکیل پلیس جنوب ایران، که در سه فصل بررسی «زمینه‌های تاریخی شکل‌گیری پلیس جنوب»، «تشکیل پلیس جنوب»، و «واکنش‌ ایرانیان نسبت به پلیس جنوب» می‌پردازد.
 
بخش دوم، عملکرد پلیس جنوب را در دو فصل کلی «برخوردهای پلیس جنوب با ایلات و عشایر جنوب ایران» و « عملکرد سیاسی، فرهنگی و عمرانی پلیس جنوب» بررسی می‌کند.
 
بخش سوم، به انحلال پلیس جنوب در دو فصل به بررسی عوامل انحلال، «عواملی داخلی انحلال پلیس جنوب» و «عوامل خارجی انحلال پلیس جنوب» پرداخته است. کتاب با ارائه نتیجه گیری، ضمائم، فهرست تفصیلی برخی از اسناد مورد استفاده نویسنده،فهرست منابع و اعلام پایان می‌یابد.
 
راپرت رئیس گمرک کرمانشاهان درباره اقدامات پلیس جنوب
 
رئیس گمرک کرمانشاهان در تاریخ 25 مارس 1917 گزارشی از شکل‌گیری و پلیس جنوب ارائه می‌دهد که متن این نامه چنین است:
 
«ذیلا شرح و وقایعی را که در مدت 9 ماه قطع روابط کرمانشاه با مرکز به وقوع پیوسته به اطلاع شما می‌رساند.
 
در تاریخ دهم سرطان ئیلان ئیل قشون روس بی‌ستون را تخلیه کرده و عساکر عثمانی به جای آنها قرار گرفتند. قبل از ورود قشون عثمانی اضطراب و نگرانی فوق العاده در شهر حکم‌فرما بود و همه انتظار فجایع شدیده را داشتند خصوصاٌ از طرف بعضی از ایلات و طوایف وحشی که در معیت قشون مزبور به فرماندهی علی احسان بیک همان روز در حال زدو خورد با مؤخره الجیش قشون روس که هنوز به شهر نزدیک بود به شهر وارد شد و از قرار اطلاعات صحیحه عده آنها زائد بر 120 الی 130 هزار نفر نبود.
 
 علی احسان بیک خود وارد شهر نشده بلکه به تعاقب قشون روس پرداخت لیکن همین که به منطقه‌ای که فیما بین کرمانشاه و بیستون واقع بود رسید دیگر جلوتر نرفته و تقریبا یک ماه  دو قشون مقابل یکدیگر قرار گرفتند ضیاء بیک به فرماندهی  شهر منصوب گردید و به فاصله چند روز مبلغ سه هزار لیره و مقدار هشتصد خروار غله به رسم اعانه به اهالی تحمیل نمود.مقداری از این تحمیل طبعاٌ به گمرک تعلق گرفت.
ضمناٌ اداره‌ای به اسم اداره تشکیلات در تحت ریاست حاجی عزالممالک تآسیس و شروع به جمع آوری عایدات و تشخیص مخارج و نظارت در مخارج قشون در فرم نظامیان نمود.
 
قوه مرکب از پنج شش هزار سرباز و ژاندارم تحشید و رژیمان‌های مشروحه ذیل احضار شدند: یک رژیمان از کرند. یک رژیمان از کردستان. یک رژیمان از تکته. یک رژیمان از ثلاثه. یک رژیمان از سیلاخور. یک رژیمان از همدان. دو رژیمان ژاندارم.»

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

پربازدیدترین

تازه‌ها