در مراسم بزرگداشت روز حافظ در شیراز مطرح شد:
کزازی:پیرمغان می تواند زرتشت باشد/زوزانا کریهوا:فارسی بدون حافظ کامل نبود
صبح پنجشنبه بیستم مهرماه، بیستویکمین نشست علمی یادروز حافظ درتالار مرکز اسناد و کتابخانه ملی استان فارس با ارائهی گزارش یادروز حافظ و هشت عنوان سخنرانی برگزار شد.
در ابتدا دکتر کاووس حسنلی، مدیر مرکز حافظشناسی گزارشی از یادروز حافظ ارائه کرد. در نشست نخست دکتر حسن بلخاری رئیس انجمن مفاخر ایران سخنرانی خود را با عنوان «آیینهی خیال: شرح یک معنا بر بنیاد رأی حافظ و ابنعربی» انجام داد.
سپس دکتر قاسم کاکایی استاد دانشگاه شیراز از «حافظ و چالشهای اخلاقی جامعهی دینی» گفت، دکتر ابوالقاسم اسماعیلپور، استاد دانشگاه شهید بهشتی دربارهی «اخلاق مزدایی - میترایی و بازتاب آن در غزل حافظ» سخن راند و دکتر احسان شمسی، دبیر کمیته اخلاق کمیسیون ملی یونسکو از «بازشناسی آموزههای حافظ بر پایهی رویکردهای اخلاقی معاصر» گفت.
در نشست دوم بیستویکمین یادروز حافظ نیز چهار سخنرانی انجام شد و دکتر سعید حمیدیان استاد دانشگاه علامه دربارهی «زبان اخلاق از سنایی تا حافظ» سخن راند، دکتر میرجلالالدین کزازی استاد دانشگاه علامه شرحی بر «پایگاه آموزههای حافظ» ارائه کرد، دکتر محمدرضا خالصی عضو هیات علمی جهاد دانشگاهی به «واکاوی پیشینهی تئوری اخلاق ملامتی در اندیشهی حافظ» پرداخت و دستآخر دکتر زوزانا کریهوا رییس دپارتمان ایرانشناسی دانشگاه چارلز پراگ از «حافظ در ترجمههای چک» برای حاضران در نشست علمی یادروز حافظ گفت.
آیا حافظ و سعدی در بهسازی اخلاق عمومی چارهگشا هستند؟
کاووس حسنلی مدیر مرکز حافظشناسی بهعنوان نخستین سخنران بیستویکمین نشست علمی یادروز حافظ سخنان خود را با موضوع امسال این مرکز (حافظ و اخلاق) آغاز کرد. استاد ادبیات دانشگاه شیراز با اشاره به «بحران»ی که هماکنون در اخلاق عمومی، اخلاق پزشکی و... به آن دچاریم، یک پرسش مطرح کرد: آیا آموزههای اخلاقی متون ادبی به کارِ ما برای رفع این بحران میآیند؟ و آیا آشتیدادن مردم با سعدی و حافظ و مولانا میتواند در بهسازی اخلاق عمومی چارهگشا باشد؟
حسنلی اظهار امیدواری کرد که «طرح» این موضوع، درنگی در جامعه ایجاد کند و اخلاق دستکم در پیوند با حافظ در کانون توجه قرار گیرد. مدیر مرکز حافظشناسی سپس آماری از میزان کتابهای منتشرشده با عنوان حافظ و حافظشناسی در سال 95 را ارائه کرد، بر مبنای این آمار در سال گذشته 186 عنوان کتاب با تیراژ 250هزار نسخه منتشر شده است، درحالی که در سال 89، تیراژ 178 عنوان کتاب دربارهی حافظ تیراژی 620هزار نسخهای داشته است. با وجود کاهش تیراژ کتابشناسی حافظ، حسنلی از کاستهشدن شدت انتشار فالنامه و افزایش 10درصدی کتابهای تحلیل درباره حافظ درسال گذشته خبر داد و این موضوع را قابلتأمل عنوان کرد.
پیوند «آیینهی اوهام حافظ» با «عالم موهوم« ابنعربی
سخنران نخست بیستویکمین نشست علمی یادروز حافظ در شیراز، دکتر حسن بلخاری بود که سخنان خود را با موضوع «آیینهی خیال: شرح یک معنا بر بنیاد رأی حافظ و ابنعربی» آغاز کرد. رئیس انجمن مفاخر ایران ابتدا با اشاره به اینکه «تمامی اشعار دیوان حافظ، همه بیتالغزل معرفت و اخلاق است»، بیت «آسایش دو گیتی تفسیر این دو حرف است: با دوستان مروت، با دشمنان مدارا» را چکیده اخلاق اجتماعی و سیاسی حافظ خواند و گفت: تقدم حافظ بر گفتوگو و عدم ستیز است، اما او اهل تسامح بدانگونه که دشمن بر او سیطره یابد، نیست. بلخاری در ادامه با یادآوری نقش مهم ابنعربی در عرفان اسلامی، به طرح این پرسش پرداخت که «آیا حافظ در بیان سخنان عرفانی خود، متأثر از ابنعربی بود است؟».
او پاسخ به این پرسش را با اشاره به عدم توافق و تفاهم نظر مولانا با ابنعربی آغاز کرد و افزود: در برخی ابیات بلند حافظ که دارای مضامین والای عرفانی است، ردپای ابنعربی قابل مشاهده است.
حسن بلخاری سپس به بررسی گزاره «آیینهی اوهام» در بیت « حسن روی تو به یک جلوه که در آینه کرد/ این همه نقش در آیینهی اوهام افتاد»، پرداخت. گزارهای که به باور بلخاری ترجمهی فص نهم یوسفیهی ابنعربی است و چون حافظ حدود یکقرن بعدِ درگذشت ابنعربی این شعر را سروده، میتوان میان «آیینهی اوهام» حافظ و «عالم موهوم» ابنعربی یک پیوند و اشتراکنگاه مشاهده کرد. به گفته بلخاری این پیوند نشانگر ارتباط میان این دو عالم بزرگ است، اما نمیتوان آن را به قطعیت نشانهای از تأثیرپذیری حافظ از ابنعربی قلمداد کرد. «هردو این حکم اخلاقی را صادر میکنند که اسیر ظواهر دنیا نشوید، زیرا شما را از حقیقت بازمیدارد».
حافظ بیشترین ستیز را با ریاکاران و رهزنان طریق و زهدفروشان دارد
دومین سخنران نشست علمی یادروز حافظ دکتر قاسم کاکایی بود که درباب «حافظ و چالشهای اخلاقی جامعهی دینی» به سخنرانی پرداخت. به باور این استاد دانشگاه، تمامی ادیان ابراهیمی سه سطح را برای خود تعریف کردهاند: اعتقادات، اخلاق، احکام؛ و جامعهی دینی نیز با این سه سطح گره خورده است. کاکایی میگوید قرآن کریم هدف از بعثت پیامبر را «حیات و حب خدا و بنده» عنوان کرده و حافظ نیز دینمداری را حیات، معرفت و محبت معنا کرده است.
کاکایی معتقد است حافظ آنهایی را که از عدم معرفت رنج میبرند، دستبالا «نامحرم» میداند و سر ستیز با آنها ندارد. « تا نگردی آشنا زین پرده رمزی نشنوی/ گوش نامحرم نباشد جای پیغام سروش » یا «نخست موعظه پیر صحبت این حرف است/ که از مصاحب ناجنس احتراز کنید/ هر آن کسی که در این حلقه نیست زنده به عشق/ بر او نمرده به فتوای من نماز کنید».
دکتر کاکایی معتقد است وقتی حافظ میگوید «من که ملول گشتمی از نفس فرشتگان»، مبالغه نمیکند، زیرا او وجودی ملکوتی است که بوی تعفن بداخلاقی آزارش میدهد.
استاد ادبیات دانشگاه شیراز معتقد است حافظ از این برمیآشوبد که جامعهای ملاک دینداری را بداخلاقیها بداند و از آن بدتر آنکه در جامعهای دین قلب شود و ردپای تزویر و ریا به میان آید. «از همین روست که حافظ بیشترین ستیز را با ریاکاران و رهزانان طریق و زهدفروشان دارد و خطاب به آنها میگوید ترسم که روز حشر عنان بر عنا رود/ تسبیح شیخ دعاگوی و خرقه رند شرابخوار».
در نظرگاه قاسم کاکایی، اگر حافظ با محتسب و مفتی و شیخ «که تزویر میکنند»، سر ستیز دارد، نه به سبب روشنفکری او؛ بلکه به آن خاطر است که «حافظ عارفی ملکوتی است و این تزویرها را که میبیند، طاقتش تمام میشود».
«اسطورهسازی» حافظ از مفاهیم ایران باستان و تلفیق آن با فرهنگ ایران پس از اسلام
سومین سخنران یادروز حافظ شیراز، دکتر ابوالقاسم اسماعیلپور بود که دربارهی «اخلاق مزدایی ـ میترایی و بازتاب آن در غزل حافظ» به سخنرانی پرداخت. استاد دانشگاه شهید بهشتی تهران ابتدا با اشاره به تعریف مزدا (دانش) می گوید حافظ چکیده روح ایران است و حکمت و اخلاق ایران باستان به شکل اشراقی در غزلیات او هست. اسماعیلپور ذکر سهبارهی «فارس» و یازدهبارهی «شیراز» در دیوان حافظ را نشانهای از «وطندوستی و ایرانگرایی» او میداند: «پس از فردوسی هیچ شاعری به اندازهی حافظ روح ایران را در اشعارش نشان نمیدهد».
این پژوهشگر در ادامه میگوید اشاره حافظ به آتشکده فارس و تختجمشید، تصویری است از روح ایران باستان که بهسان عمر در گذر است. اسماعیلپور اشارات مدام حافظ به پیرمغان را برآمده از «اسطورهسازی» حافظ از مفاهیم ایران باستان و تلفیق با فرهنگ ایران پس از اسلام میداند. «این توجه ویژهی حافظ به فرهنگ ایران باستان، از او بعید نیست؛ چرا که شیراز مهد تمدن ایران باستان بوده و حافظ نیز در این شهر زیسته و شعر سروده است».
پیرمغان میتواند همان زرتشت باشد
پس از سخنرانی دکتر ابوالقاسم اسماعیلپور، دکتر میزجلالالدین کزازی که به همراه دکتر کوروش کمالی سروستانی و دکتر زوزانا کریهوا عضو هیات رئیسه نشست نخست بود، تکلمهای بر سخنان اسماعیلپور آورد. کزازی با اشاره به اینکه «من نیز همداستانم با دکتر اسماعیلپور که جهان باستانی ایران بهویژه در دیوان خواجهی بزرگ بازتابی گسترده دارد»، اما این بازتاب گسترده «زنده و تپنده نیز شاید بتواند بود». به باور کزازی جز برسازی حافظ از پیرمغان، «نشانگانی اندک» هم در غزلیات حافظ هست مبنی بر اینکه این اشارات حافظ تنها محدود به «رویه و زبان بازنمیگردد و ژرفاهایی شگفتانگیز و رازآمیز نیز میتواند داشت» و «پیوند خواجه را با ایران باستان آشکار میدارد». به باور کزازی پیر مغان میتواند «برنام بخشور باستانی ایران، زرتشت» باشد.
پروژهی اخلاقی حافظ
چهارمین و آخرین سخنران نشست نخست علمی بیستویکمین یادروز حافظ، دکتر احسان شمسی است که درباره «بازشناسی آموزههای حافظ بر پایهی رویکردهای اخلاق معاصر» به سخنرانی میپردازد. به باور دبیر کمیته اخلاق کمیسیون ملی یونسکو، حافظ نظریهپرداز اخلاق نبود، اما اندیشهی اخلاقی داشت. شمسی میگوید پرسشهای اخلاقی در معرفتشناسی حافظ نبوده، اما او در مقام فرااخلاق یک انسان اخلاقی شناختگراست و یک پروژه اخلاقی را داشته اشت. پروژه ای که به گفته احسان شمسی، شامل نقدهای حافظ بر اخلاق زمانه خود و معرفی جامعهی ایدهآل بوده است. «حافظ تلاش دارد تا یک حافظِ آرمانی معرفی کند، بهشکلی که گزارههای اخلاقی از نگاه حافظ در آن حافظ ایدهآل متجلی باشد». شمسی همچنین معتقد است حافظ یک وظیفهگرای اخلاقی یا حتی پیامدگرای اخلاقی نبود، چون او از عقل مصلحتاندیش به دور است. «با این حال صورتبندی زندگی حافظ فضیلتگرایانه است».
احسان شمسی معتقد است تکرار و تاکیدات مدام حافظ بر فضایل و رذایل اخلاقی، بخشی از همان پروژه اخلاقی حافظ است. «حافظ ظاهراً مشکلی در جامعه میبیند و آن مشکل احتمالاً آن است که این جامعه استانداردهای اخلاقی ندارد. حافظ جامعه را دچار بحران اخلاقی میبنید وبرحسب مسئولیت اجتماعی خودش باید کاری انجام دهد». به باور شمسی، مهمترین اقدام حافظ در پروژهی اخلاقیاش «نقد جدی و عیان»، «ترغیب عمومی برای ایجاد تغییر» و «برساختن شخصیتی زمینی و اخلاقگرا به نام رند» است. از همین است که «حافظ همچنان زنده است، زیرا هنوز به جامعهی اخلاقی آرمانی حافظ نرسیدهایم».
حافظ خداوندگار شگفتیکار پندار در سخن پارسی
پنجمین سخنران نشست علمی یادروز حافظ دکتر میرجلالالدین کزازی است که در سخنرانی خود از «پایگاه آموزههای حافظ» سخن میگوید. کزازی میگوید «ما دو سنجه داریم که با آن ایرانیِ راستین را بازشناسیم: دوستاریِ فرزانهی فرهمند فردوسی و دوستاری حافظ». به باور کزازی فردوسی و حافظ نمایندگان «ناخودآگاه تباری ایرانی بهگونهای فراگیر، پهناور و بیزمان» هستند که فردوسی نماینده ایران باستان و حافظ نمایندهی ایران پس از اسلام است. کزازی در ادامه پایگاه آموزههای حافظ را به سه بخش تقسیم میکند: «نیروی اندیشنده یا قوه متفکره، نیروی پندارنده یا قوه متخیله، نیروی گمانبر یا قوه متوهمه». به گفته کزازی، اندیشه با آموزه در پیوند است، پندار با انگیزه و دل در پیوند است و گمان با آزمونهای درونی. کزازی آموزهایترین اندیشه را «اندرز» میخواند و میگوید «اندرز به جای راهنمودن، به بیراهه میکشاند، چون در رویه میماند». به گفته میرجلالالدین کزازی گستردهترین گونههای آموزه برمیگردد به پندار، و «حافظ خداوندگار شگفتیکار پندار در سخن پارسی است». کزازی معتقد است «آموزهها و اندرزهای پندارینه، سخت در ما کارگر میافتد و حتی گاه شیوهی زندگانی ما را دگرگون میکند». او بیت «به صدق کوش که خورشید زاید از نفست/ که از دروغ سیاهروی گشت صبح نخست» را نمونهای از این آموزه در دیوان حافظ میداند. کزازی در پایان سخنان خود، «گمان» را آموزهای با کمترین کارکرد در دیوان حافظ میخواند و میگوید حافظ در این آموزه تنها آنچه بر او گذشته را با ما در میان میگذارد.
از لحاظ محتوی، سنایی در صدر غزل فارسی است
ششمین سخنران نشست علمی حافظ دکتر سعید حمیدیان است که امسال مراسم بزرگداشت حافظ، مرکز حافظشناسی به پاس خدمات ارزندهاش در حوزهی حافظپژوهی، پنجمین نشان درجهیک علمی حافظشناسی را به او اعظا کرد.
نشانی که پیشتر به حافظپژوهانی چون پروفسور هانری دو فوشهکور فرانسوی، پروفسور جیووانی ماریا درمه اینالیایی، دکتر سلیم نساری و دکتر بهاءالدین خرمشاهی اعطا شده بود. حمیدیان در نشست علمی حافظ موضوع سخنرانی خود را در پیوند با شاعر مورد علاقهاش سنایی انتخاب کرده بود: «زبان اخلاق از سنایی تا حافظ». به باور دکتر حمیدیان سنایی سهقرن پیش از حافظ، به نظام زهد ریایی نقد وارد کرده و «اگر از دید محتوی نگاه کنیم، باید سنایی را در رده نخست اهمیت در غزل فارسی قرار دهیم». حمیدیان معتقد است سنایی در گذار غزل فارسی نابغهای بود که چندان و چنان که باید از او قدردانی نشد. به باور حمیدیان آنچه که حافظ از نظر محتوی میگوید، همان است که عماد فقیه گفته، البته نه با کمال شعر و صیقل کلام حافظ.
استاد دانشگاه علامه طباطبایی معتقد است سنایی حتی آغازگر غزل سمبولیک هم بود، هرچند که او به کمالرسانندهی غزل نبود؛ شاید بهخاطر «اندیشههای ملامتی روزگار سنایی». موضوعی که دکتر محمدرضا خالصی در سخنرانی خود به واکاوی مفصل پیشینه آن پرداخت و از تاریخ ظهور و بروز اندیشه ملامتی در قرن سوم در نیشابور و شیراز سخن گفت.
ادبیات مرکز اروپا نیز بدون حافظ کامل نبود
آخرین سخنران بیستویکمین نشست علمی یادروز حافظ خانم دکتر زوزانا کریهوا رئییس دپارتمان ایرانشناسی دانشگاه چارلز پراگ بود که با کلام نسبتاً فصیح فارسی به معرفی برخی ترجمههای حافظ به زبان چک و لاتین پرداخت. دکتر کریهوا ابتدا با تأکید بر اینکه ادبیات فارسی بدون حافظ کامل نبود و ادبیات مرکز اروپا نیز بدون حافظ کامل نبود، چند ترجمه از حافظ به زبانهای لاتین را معرفی کرد. یکی از آنها ترجمه کارولی روسینکی از حافظ به زبان لاتین در اروپای قرن هجدهم میلادی است، زبانی که به گفته خانم کریهوا در آن دوران زبان ادبی اروپا بوده است. ترجمه دیگر که کریهوا به معرفی آن پرداخت، ترجمه از حافظ ترجمهای است از16غزل او به زبان آلمانی که در قرن 19 و در کتابی فارسی آلمانی منتشر شده است. سخنرانی زوزانا کریهوا، پایانبخش بیستویکمین نشست علمی یادرزو حافظ بود.
نظر شما