جلد نخست از مجموعه دوجلدی «ادوار تاریخ تصوف» به قلم مشترک امین اوحدی، محمدهادی قندهاری و با هدف بررسی و ارزیابی تاریخ تصوف اسلامی از سوی انتشارات دلیل ما راهی بازار نشر شد.
این کتاب در هشت دوره، تاریخ تصوف اسلامی را مورد بررسی قرار داده است. دوره نخست به دوره تقشف و زهدگرایی افراطی موسوم شده است. وجود بعضی از آیات و روایت و سیره بعضی از مسلمانان صدر اسلام در دوری از دنیا سبب شده که بعضی از اهل تصوف، محققین و مستشرقین، ریشه تصوف را در آیین اسلام جستجو کنند. در این فصل، ابعاد مختلف این نظریه بررسی شده و نادرستی آن به روشهای مختلف اثبات شده است.
دوره دوم به تاسیس و شکلگیری تصوف اختصاص دارد. در این فصل از طریق شواهد تاریخی و روایت و استناد به کتب اهل تصوف، اثبات می شود که تصوف، ریشه در نیمه دوم قرن هجری دارد و اصالتی بیش از آن برایش متصور نیست. لذا میتوان تصوف را در اسلام، امری مستحدث بهشمار آورد.
دوره سوم، دوره تصوف عاشقانه و چگونگی گذار تصوف از بستر زهد به بستر عشق است. در فصل سوم به نقشآفرینان این تحول نیز اشاره میشود. مروری بر افکار جدید صوفیانِ این دوران، دلایل مخالفت بیشتر اهل دین و شرع با صوفیه را روشن میکند.
دوره چهارم، دوره تصوف حلولی و شکلگیری بنیانهای فکری اهل تصوف است. مباحث جدید صوفیه در زمینه حلول و اتحاد، نه تنها اهل دین و شرع را به جبههگیری و مقابله با صوفیه میکشاند، که بعضی از صوفیه را به تقابل فکری و رفتاری با صوفیان حلولی سوق میدهد. در این فصل، تقابل صوفی با صوفی در قالب دو واژه صوفیان صحو و صوفیان سکر معرفی میشود؛ تقابلی که حتی به تهدید و تکفیر و نهایتا قتل بعضی از صوفیه منجر شده است.
دوره پنجم به دوره تدوین فرهنگ تصوف اختصاص دارد. در این فصل، گذار اهل تصوف در دوری از قیل و قال رسمی و کتاب و مدرسه و رویکرد بعدی آنها به حجابِ دفتر و قلم ارزیابی و فهرستی از مکتوبات اهل تصوف در قرون مختلف عرضه میشود.
دوره ششم، دوره شکلگیری سلاسل صوفیه و بروز اختلافات فکری و عملی میان اهل تصوف است. در این فصل، عوامل بروز این تنازعات ارزیابی میشود.
دوره هفتم، به ورود اندیشه وحدت وجود به فرهنگ اهل تصوف اختصاص داشته و نشان میدهد که این اندیشه - قبل از محییالدین عربی - سابقهای اصیل میان اهل تصوف نداشته و نضج و فراگیری آن، مدیون تلاش محییالدین عربی و شاگردان مکتبش است.
دوره هشتم نیز به چگونگی ورود تصوف به مکتب تشیع میپردازد. در این راستا، نخست به این مهم پرداخته میشود که چرا تصوف میان اهل سنت نشو و نما یافت، اما میان تشیع تا پایان غیبت صغری و حتی در غیبت کبری تا حدود دو قرن رواج پیدا نکرد. در ادامه مشخص میشود که رواج تصوف در شیعه، مدیون تلاش علمایی است که نخست در کتابهای خود به مواعظ صوفیه استناد کرده و پس از ظهور ابن عربی، از آثار وی و شاگردان مکتبش کاملا تاثیر پذیرفتند. این علما سرانجام به بنیانهای فکری ابن عربی پایبند شدند، اما سلوک غیرشرعی صوفیه را نپذیرفتند و به جهت تفکیک خود از اهل تصوف، واژه «عارف» را برای معرفی خود برگزیدند!.در این فصل به معرفی علمایی پرداخته شده که نقشی تعیینکننده در گسترش عرفان در جامعه شیعه داشتهاند. از آنجا که رفتار فقهی و شرعی علمای عارف با علمای زاهد تشابه ظاهری دارد، به منظور شناسایی و تفکیک علمای عارف از علمای زاهد، معیارها و ملاکهای تشخیص عرفای شیعه نیز در این فصل ذکر شده است.
جلد نخست از مجموعه دوجلدی «ادوار تاریخ تصوف» در یکهزار و 48 صفحه قطع وزیری به بهای 75 هزار تومان از سوی انتشارات دلیل ما منتشر شده است.
نظر شما