شهرام یوسفیفر گفت: اسناد انتشار نیافته، حاوی اطلاعاتی هستند که بعضی از آن نقاط ابهام را روشن میکند. تمام آنچه که تا کنون درباره مشروطیت نوشته شده، هر هنگام که اصل سند قانون اساسی ما پیدا بشود، از نو باید مطالعه شوند.
با شهرام یوسفیفر که استاد دانشگاه، تاریخپژوه و معاون اسناد ملي سازمان اسناد و كتابخانه ملي است گفتوگویی درباره اسناد در پژوهشهای تاریخی داشتهایم که در ادامه میخوانید:
«سازمان اسناد و کتابخانه ملی» یکی از مهمترین منابع ایران برای پژوهشگران به شمار میرود. کمی درباره کار «سازمان اسناد ملی» توضیح دهید.
«سازمان اسناد و کتابخانه ملی ایران» از دو نهادی ترکیب شده که قبلا مستقل بودند؛ سازمان اسناد ملی ایران و کتابخانه ملی. بیش از پانزده سال قبل، این دو سازمان در هم ادغام شدند. بنابراین شما با یک سازمانی مواجه هستید که دو ماموریت متفاوت، اما شبیه و نزدیک به هم دارد.
یکم: ماموریت این کتابخانه در حوزه کتاب است. هر کتابی که در کشور چاپ میشود، برای گرفتن فیفا به آنجا مراجعه میکند. بنابراین دست کم، دو نسخه از هر کتاب به کتابخانه ملی میآید. پس این کتابخانه، جامع کتابهای انتشار یافته در ایران است.
دوم: سابق بر این سازمان اسناد ملی را داشتیم که الان به معاونت اسناد ملی تبدیل شده است. در معاونت اسناد ملی یا به عبارتی، آرشیو ملی ایران، بر اساس قانون اسناد ملی ایران، تمامی اسناد از دستگاههای دولتی جمعآوری میشود و در یک جا، به نام آرشیو ملی ایران، نگهداری میشود. حجم عظیمی از اسنادی که ما در اختیار داریم، مربوط به زمانی است که بایگانیهای جدیدی در کشور ما شکل گرفت. تقریبا از مشروطه به بعد. پس عمده اسناد موجود در دوره معاصر، همهاش به سازمان اسناد ملی ایران منتقل شده و میشود و هیچ سازمان دیگری در ایران، با چنین ویژگیای وجود ندارد. هر چه اسناد از دولتهای پیش از مشروطه وجود داشته، آنها هم در حد بسیار زیادی به آرشیو ملی ایران منتقل شده است. اسناد دولتی، شامل اسناد دیوانسالاری و دربار صفوی، زند و قاجار است. بنابراین آرشیو ملی ایران را میتوان به عنوان بایگانی کل کشور در نظر گرفت که سوابق همه دستگاههای دولتی در آنجا نگهداری میشود. اما نکتهای وجود دارد که اسناد بخش خصوصی یا اسنادی که دست مردم هست، الزاما به آنجا منتقل نمیشود. ما از طریق اهدا یا خریداری سعی در جمعآوری آنها داریم.
قدیمیترین سند موجود در این سازمان به چه دوره تاریخی برمیگردد؟
قدیمیترین سندی که ما داریم به قرن هفتم برمیگردد. مربوط به دوره مغولان است؛ اواخر دوره ایلخانان مغول. یک سند ملی، مربوط به منطقه فارس هست. هر چه جلوتر میآییم، در دوره تیموریان، دوره صفویان، بر حجم این اسناد اضافه میشود. تا این که به دوره قاجار میرسیم. از دوره قاجار حجم بسیار زیادی سند وجود دارد. طبیعی است که در دوره پهلوی اول و دوم هم حجم اسناد بالا میرود. ما حدود چندین میلیون پرونده از اسناد در آنجا داریم و اگر از ترکیه صرف نظر کنیم، غنیترین آرشیو اسناد در منطقه هستیم. بر اساس ضوابط، محققان به این مرکز مراجعه میکنند و طبق مقررات سند، اسناد تمامی دستگاههایی را که به آنها نیاز دارند از ما میگیرند.
تفاوت آرشیو ملی و کتابخانه ملی در چیست؟
بخشی از هر چه که ما در حوزه دانش یا اطلاعات در جامعهمان داریم، چاپ شده و به شکل کتاب موجود است. این بخش از اطلاعات برای همه مردم، قابل دسترسی هست. چرا که این اطلاعات منتشر شده است. اما در آرشیو ملی ایران، میلیونها برگ اسناد وجود دارد که اطلاعات بسیار ذیقیمتی در آنها وجود دارد، اما منتشر نشدهاند. پس حجم عظیمی از اطلاعات، مبنای دانش ما را تشکیل میدهد که در آرشیو ملی وجود دارد و محققان برای اولین بار از آن اطلاعات و منابع دانش استفاده میکنند. بنابراین در کتابخانه، دانش مکشوف وجود دارد و در آرشیو ملی، دانش نامکشوف وجود دارد. موضوعاتی که در آرشیو ملی، اسنادی در رابطه با آن وجود دارد، بینهایت شگفتانگیز است.
با چه مثالی میتوان این صفت «شگفتانگیز» را در رابطه با اسناد توصیف کرد؟
مثلا تمامی اسناد وزارت نیرو، بر اساس مقررات به آرشیو ملی ایران منتقل میشود. هر سندی بعد از این که 30 سال از عمرشان میگذرد، از سوی همه دستگاههای دولتی باید به آرشیو ملی منتقل شوند. تمامی اسناد مربوط به احداث سدها، تمامی اسناد مربوط به تاسیس و گردش کار نیروگاهها، تمامی اسناد مربوط به راهآهن و هر آنچه که مطالعه شده تا راه آهن احداث شود. اسناد مربوط به پلها، تونلها و گزارشها و عکسهایی که در حین انجام کار تهیه کردهاند. شما فقط راه آهن را میبینید. ولی میلیونها برگ، اسناد تاسیس راه آهن وجود دارد. که اگر اسناد را ببینید، اصلا تلقی شما از کل کار عوض میشود.
بخش دیگری از اسناد، متعلق به وزارت علوم و وزارت آموزش و پرورش است. تمامی اسناد دانشگاههای دولتی کشور و تمام اسنادی که مربوط به چرخه تولید علم در دانشگاهها و پژوهشگاهها میشود، همه به مرکز اسناد منتقل میشود. بنابراین هر کاری که در مملکت انجام میشود، سوابقش برای ما میآید و در آنجا نگهداری میشود.
نسخههای خطی یا مثلا یادداشتهای روزانه ناصرالدینشاه هم در سازمان اسناد نگهداری میشوند؟
بله. یادداشتهای ناصرالدینشاه که شما چاپ شدهاش را میبینید، اصلش در آنجا نگهداری میشود. به دلیل این که شخص اول مملکت، که در دوره قاجار شاه نامیده میشود، تمامی اسناد و مدارکش، جزء اسناد دولتی محسوب میشود. در نتیجه اسنادی که پیش از این همه جمعآوری میشده، با تاسیس آرشیو ملی ایران به آنجا منتقل میشود.
اخیرا همایشی در سازمان اسناد و کتابخانه ملی به مناسبت 110 سالگی مشروطه برگزار شد که تاکید آنها بر روایت مشروطه بر اساس اسناد بود. بفرمایید که بررسی یک واقعه تاریخی بر اساس اسناد به جا مانده از آن دوره، چه تفاوتی دارد با بررسی که از روی تاریخ مکتوب انجام میشود؟
تفاوتش در این است شما هنگامی که بر اساس منابع موجود یک کار پژوهشی را انجام میدهید، این منابع موجود، همه دانستههای ما است؛ دانشی که در کتابها وجود دارد یا مقالات و یا پایاننامهها. به اینها در اصطلاح گفته میشود؛ دانش موجود. اما هر هنگامی که شما، اطلاعات جدیدی بر دانستههای موجود اضافه کنید، وجوه جدیدی از آن تجربه، رخداد یا پدیده روشن میشود. پس گامی به جلو، در فهم آن واقعیت هست. چه مدارکی میتوانند فهم ما را از آن واقعه گسترش بدهند؟ اسناد انتشار نیافته که حاوی اطلاعاتی هستند که بعضی از آن نقاط ابهام را روشن میکند. تمام آنچه که تا کنون درباره مشروطیت نوشته شده، هر هنگام که اصل سند قانون اساسی ما پیدا بشود، از نو باید مطالعه شوند.
مگر سند قانون اساسی موجود نیست؟
اصل قانون اساسی ما در مشروطه اول، در اختیار نیست. نمیدانیم کجاست. فقط رونوشت از آن موجود است. روایتی از آن هست. افراد مختلفی گفتهاند که قانون اساسی مشروطه اول، چنین بود. ولی خود آن متن اصلی را نداریم. از سوی دیگر، بین آنچه که افراد نقل کردهاند اختلافاتی وجود دارد که اگر آن سند اصلی پیدا بشود، خیلی از این چیزهایی که دیگران نقل کردهاند و احتمالا در آن تفاوتهایی وجود دارد، کنار میروند و ما تازه میفهمیم که کلماتی که در قانون اساسی مشروطه اول درج شده، چیست. این بسیاری از تصورات ما را تغییر میدهد.
یا فرض کنید؛ در جریان مشروطیت برخی از بازیگران اصلی، مثل لیاخوف، محمدعلی شاه و نظایر اینها، اگر خاطراتشان به دست بیاید، به عنوان یک مدرک جدید، امکان دارد کل تصورات ما را تغییر دهد. در نتیجه لازم است که هر چند سال یکبار، وقایع مهم کشور، با توجه به اطلاعات جدیدی که از داخل اسناد به دست میآید، دوباره مورد بررسی و کنکاش قرار بگیرد. اسناد جدید میتواند به عنوان مثال؛ وقایع مشروطه را از زاویه دیگری به ما نشان دهد که تا به حال این طور دیده نمیشد. در همایش «مشروطه به روایت اسناد» دکتر کامران صفامنش، مقالهای در باب «نقشههای تایخی تبریز در انقلاب مشروطه» ارائه کرد. بر اساس نقشهها، ایشان توضیح داد که آرایش و پراکندگی صفوف مشروطهطلبان چگونه بوده است. شما وقتی این اتفاق را روی نقشه بررسی میکنید، تازه متوجه میشوید که چرا جنگها زیاد طول کشید؟... چرا مشروطهخواهان در فلان محله سنگر میگرفتند و مخالفین مشروطه چرا به جای دیگری میرفتند. شما با خواندن کتابها متوجه این نکات نمیشوید.
آیا در مرکز اسناد، به جز نوشتههای کاغذی، سند دیگری هم وجود دارد؟ مثلا مُهر ناصرالدینشاه، جز اسناد محسوب میشود؟
اجازه دهید من اقلام یا منابع آرشیوی سازمان اسناد را برشمارم. آنچه که در آرشیو ملی ایران به عنوان سند از آن یاد میشود، شامل کلیه اوراق، مراسلات، دفاتر، پروندهها، عکس، نقشه، کلیشه، نمودار، فیلم، میکرو فیلم، نوار ضبط صوت و سایر اسنادی است که در دستگاه دولت تهیه میشود و یا به دستگاه دولت میرسد. بنابراین انواع مهرها هم شامل آرشیو ملی میشود. شاید ما حدود صد هزار مهر داریم. نامههایی که مردم به دستگاه دولت مینویسند یا هر چه نامه که در دستگاه دولت تولید میشود.
صدای مظفرالدین شاه، به عنوان نخستین صدای ضبط شده در ایران هم در آرشیو ملی موجود است؟
آن را نداریم. چون توسط یک شرکت خصوصی ضبط شده است. اگر توسط شرکت دولتی ضبط میشد به دست ما میرسید.
نظر شما