«صادق ممقلی، داروغه اصفهان یا شرلوک هلمس ایران» اثر کاظم مستعان السلطان، نخستین رمان کارگاهی ادبیات فارسی بعد از ۷۰ سال با ویرایش مهدی گنجوی و مهرناز منصوری و توسط انتشارات مانیاهنر راهی بازار نشر شد.
اطلاعات ما درباره «صادق ممقلی» یعنی مخلوق کاظم مستعانالسلطان و این نخستین کارآگاه مدرن ادبیات فارسی بیشتر از خود نویسنده است. مطابق مندرجات خود داستان صادق ممقلی تا حدود سال ۱۳۰۱ هجری (۱۲۶۲ شمسی) در قید حیات بوده است و اواخر دوره کاریاش به عنوان داروغه مصادف با حکمرانی سی و چهار ساله سلطان مسعود میرزا ملقب به ظلالسلطان (۱۲۲۸ـ ۱۲۹۷ شمسی) در این شهر بوده است. در خود داستان ویژگیهای متعددی از شخصیت، ماجراها، و روشهای کاری این داروغه که با روشهای علمی و شناخت عمیق لایههای اجتماعی و ظلم و جور زمانه خود در جستوجوی کشف ماجراهاست آورده شده است. صادق ممقلی نیز از تعلقات خانوادگی به دور است. او به جزییات ظاهر بسیار با دقت نگاه میکند و در ردگیری، تغییر چهره و صدا استاد است.
غیر از موارد فوق، بافت اجتماعی سیاسی که در آن این داروغه به جستوجوی معماها برمیخیزد و جایگاه خود او در روابط قدرت بسیار متفاوت از شرلوک هلمز، یعنی کارآگاهی است که نامش در عنوان کتاب آمده است. صادق ممقلی مسئول جستوجوی جرم در بافتی است که از یک سو حکام اصفهان و از سوی دیگر فراشباشیها در فکر باجگیری از مردم هستند. او باید عدالت را به شهری بیاورد که به طور ساختاری عدالت در آن نفی شده و تنها دلیلی که حکمرانان حاضر به تحمل فردی چون او به عنوان داروغه هستند ترس از آن است که در غیاب او آنقدر جرم و دزدی در شهر زیاد شود که اولیای کشور قصد تعویض آنها را کنند. این ساختارهای متفاوت اجتماعی قدرت عملکرد متفاوت و کاملا متمایز این دو جرمپژوه را منجر شده است.
«صادق ممقلی، داروغه اصفهان یا شرلوک هلمس ایران» در عین حال بهعنوان یک رمان محصول یک طراحی زبردستانه در عرصه فرم روایی است. در این زمینه این اثر را کمتر میتوان با داستانهای شرلوک هلمز، که عمده داستانهای کوتاه و سرراست بودهاند مقایسه کرد. حرکت هزار و یک شبی روایت، چرخش راوی، ریتم خوب و متکثر، تعلیق مناسب و هوشمند دانستن مخاطب از برجستگیهای این کتاب و ساخت و بافت داستانی این اثر هستند که آن را در کنار آثار متفاوت و قابل توجه ادبیات پلیسی جهانی قرار میدهد.
مهدی گنجوی و مهرناز منصوری پیش از این کتاب «رستم در قرن بیست و دوم» را که نخستین اثر تخیلی ادبیات فارسی است را ویرایش کرده بودند.
در ادامه بریده از کتاب «صادق ممقلی، داروغه اصفهان یا شرلوک هلمس ایران» (چاپ اول ۱۳۰۴) آمده است. این بریده بخشی از گفتوگوی صادق ممقلی را با حاکم اصفهان در پی دزدیدهشدن یکی از فراشباشیهای حاکم روایت میکند. «ارباب» لقب صادق ممقلی، یعنی این اولین کارآگاه ادبیات فارسی است:
«ارباب برخاسته به عمارت حکومتی و اطاق شاهزاده رفت و قضیهای را که مشهدی عبدالله دیده بود خبر داد و بعد راپرتی را که راجع به فراشباشی به او داده بودند به شاهزاده ارائه داد. شاهزاده از شنیدن آن قضیه و دیدن راپورت درهم رفته گفت: «مبادا شخصی را که ربودهاند فراشباشی باشد»؟! ارباب عرض کرد: «گمان میکنم خودش بوده و اگر غیر او بود تاکنون صدایی از جایی بلند میشد».
شاهزاده متغیر شده گفت: «شما در مقابل این اتفاقات چه میکنید؟ من به کلی مسئولیت را به گردن شما خواهم انداخت و اگر تا چند روز دیگر اینها پیدا شوند من شما را به طهران خواهم فرستاد تا خودت جواب بدهی».
ارباب عرض کرد: «اگر مرا به طهران بفرستید دو عیب دیگر پیدا خواهد شد». شاهزاده پرسید: «آن دو کدام است»؟
عرض کرد: «یکی آنکه در غیاب من دزدهای دیگر موقع را غنیمت دانسته دست به کار خواهند شد، در صورتی که دیگر صادق هم حاضر نیست که مال مردم را تاوان بدهد و عیب دیگر آنکه اولیای دولت ملتفت میشوند که این اتفاقات برای این است که مردم باطناً با حضرت والا دوستی و صمیمیت ندارند و اطاعتشان از ترس است و اطاعت از ترس اثر بد دارد و ضررش به مراتب از تمرد آشکار بیشتر است و افعیهای پژمرده در آستین هر دقیقه گرم شوند زهرافشانی خواهند نمود. منتها منتظر فرصت و موقع هستند و اولیای دولت شاید تدارک تغییر حضرت والا را ببینند و جنبه میل عمومی را ترجیح دهند».
شاهزاده گفت: «واقعه تو چه مناسبت با تنفر مردم از من دارد»؟ ارباب عرض کرد: «دزدی اموال چنان است که میفرمایید. ولی بردن پول خزانه و ربودن آدمها را به چه میتوان تعبیر نمود»؟ شاهزاده مدتی سکوت کرد، بعد گفت: «به هرحال این اشخاص را از شما میخواهم که باید هر نوع هست پیدا کنید والا برای شما خوب پیش نخواهد آمد. بروید مشغول کار خود باشید شاید زودتر مژدهای برای من بیاورید».»
رمان «صادق ممقلی، داروغه اصفهان یا شرلوک هلمس ایران» در 164 صفحه، شمارگان 500 نسخه و بهبهای 20 هزار تومان توسط انتشارات مانیاهنر راهی بازار نشر شده است.
نظر شما