«پساکلانشهر» با ترجمه نرگس خالص نقد و بررسی شد
ادعای پست مدرن بودن سوجا در کتاب «پساکلانشهر» خدشهدار میشود
آیدین ترکمه در نشست نقد و بررسی کتاب «پساکلانشهر» گفت: سوجا در این اثر علی رغم اینکه میخواهد ردای پست مدرن را بپوشد اما وقتی بحث روایت تاریخ به میان میآید ما را با تصویر خطی از تاریخ مواجه میکند بنابراین اینجا ایده پست مدرن بودن سوجا دچار خدشه میشود.
آیدین ترکمه در این نشست با اشاره به اینکه یکی از رگههای فکری سوجا از لوفور وام گرفته شده است، افزود: شاید مهمترین بحثی که در سه گانه کتابهای سوجا مطرح میشود نقد تاریخگرایی است. این نظریه سعی میکند یک نظریه اجتماعی فضامند را ارائه کند. گفته میشود این نظریه سه گزاره عمده دارد؛ به واسطه تغییر بنیادی در شیوه تولید سرمایهداری ما با شکل جدیدی از جامعه سر و کار داریم که در آن فضا نقش اصلی ایفا را میکند.
وی با بیان اینکه کتاب «پسا کلانشهر» سوجا بخش نهایی سه گانه کتابهای سوجاست ادامه داد: سوجا در بحث پسا کلانشهر موضوع فضای سوم لوفور را به صورت کامل تشریح میکند. نکته مهم این است که از کتاب مشخص است ما با پیشوند «پست» مواجه هستیم. سوجا در اینجا ابایی از این ندارد که پست مدرن خوانده شود بنابراین این کتاب در رده آثار پساساختارگرا محسوب میشود.
به گفته ترکمه، دیالکتیک سهتایی و هستیشناسی سه وجهی سوجا را اجتماع، تاریخ و فضا تشکیل میدهند. او معتقد است تحلیل ما در برخورد با جامعه باید از این هستیشناسی بگذرد. از سوی دیگر کتاب خیلی مشخص روی شهر لوس آنجلس تاکید دارد چون سوجا از اعضای مکتب لوس آنجلس است که ادعای اصلیاش این است که این شهر یک شاخص است و با نگاه به آن میتوان تغییرات دیگر شهرها را در دنیا هم بررسی کرد. او میگوید لوس آنجلس یک سیستم هشدار دهنده است و با نگاه به آن میتوان فهمید که حتی سرمایهداری کجا به بحران نزدیک میشود. بنابراین با این پیش فرض باید کتاب پساکلانشهر او را تحلیل کند.
این محقق حوزه شهری با اشاره به اینکه ما در این کتاب با شکلی از تبارشناسی فوکویی مواجه هستیم، گفت: کتاب سه بخش اصلی دارد؛ بخش اول به خاستگاه شهر و بعد به بحرانهای سرمایهداری میپردازد. بخش دوم کتاب جایی است که سوجا گفتمانهای پسامدرن را در شکل جدید جامعه شهری بررسی میکند و در نهایت باز به شهر لوس آنجلس میرسد. در بخش سوم کتاب نیز تاکید خاص روی شهر لوس آنجلس و شورشهای این شهر در سال 1992 است و نقل قولهایی سوجا که در این بخش استفاده میشود شکلی از سبک نوشتاری او را نشان میدهد. به هر حال هدف کتاب تاکید بر قدرت تببینی اندیشهورزی فضایی است.
وی افزود: سوجا برخلاف تز رایج ادعا میکند که مکانهای شهری هستند که بر کشاورزی غلبه دارند. او این بحث را در کتاب کاملا تفسیر میکند و البته این ادعا را بر اساس یک نقاشی باستانشناسی مطرح میکند. او تلاش میکند روابط فضایی موثر بر شکلگیری جامعه را شرح دهد. سوجا تاکید میکند نمیتوانیم متروپلیس مرکزی را ترسیم کنیم بنابراین از قلمرو زدایی سخن میگوید و مثال برای آن را از لوس آنجلس میآورد.
ترکمه با اشاره به 6 گفتمان مطرح شده درباره متروپلیس در کتاب گفت: به اعتقاد سوجا، جنبشهای اجتماعی جنبشهای فضایی اجتماعی هستند. او میگوید میتوانیم در اینجا از جنبشهای فضایی حرف بزنیم. در اینجا هم باز میتوان ارجاعی به لوفور داد.
وی در بخش دیگری از سخنانش انتقادهایی را نسبت به کتاب مطرح ساخت و افزود: سوجا در این اثر علی رغم اینکه میخواهد ردای پست مدرن را بپوشد اما وقتی بحث روایت تاریخ به میان میآید ما را با تصویر خطی از تاریخ مواجه میکند بنابراین اینجا ایده پست مدرن بودن سوجا دچار خدشه میشود.
وی یادآور شد: تلاش سوجا این است که از مفهوم شهر فراروی کند و از متروپلیس حرکت کند اما اساسا نمیآید تفاوت و شباهت بین شهر و منطقه را بیان نمیکند. ما نمیفهمیم او بر مبنای چه نظریهپردازی این انتقال را انجام داده است. ما میدانیم که انتقال از شهر به فضا یک تغییر هستیشناسی است و وقتی این حرکت صورت میگیرد به این معنا نیست که ما فقط شهر را پشت سر گذاشتیم بلکه بدین معناست که همه مفاهیم ایستا را پست سر گذاشتیم اما این در نظریات او مشخص نمیشود.
این محقق در پایان اضافه کرد: پسامدرنیسمی که سوجا اتخاذ میکند بهواسطه همین محل مناقشهای که طرح شد بنیان هستیشناسی خود را از دست میدهد. ما تنها به یک بحث گفتمانی روی میآوریم و گویی فقط به لحاظ زبانی انگار اگر تا چندی پیش روی شهر و متروپلیس تاکید داشتیم از یک زمان به بعد دیگر این کار را انجام نمیدهیم. این موضوع خیلی جای بحث دارد و به اکنون جامعه ما هم مربوط است و با اتکا آن میتوان بسیاری از مسایل از جمله فهم ما از شهر را توضیح دهیم.
واقفی نیز در این نشست با بیان اینکه طی سه سال اخیر نزدیک به 10 کتاب در حوزه مطالعات شهری منتشر شده است که قرار است این کتابها به نقد وبررسی گذاشته شود، گفت: چون طی چندین سال اخیر مساله شهر به موضوع کلیدی کشور تبدیل شده است اما همزمان با اهمیت پیدا کردن مساله شهری رویکردهای به این موضوع دست کم در این جغرافیا بسط و گسترش نیافته و جایش خالی است.
وی ادامه داد: برای سالیان متمادی مطالعات شهری ذیل قیومیت شهرسازی و برنامه ریزی شهری بوده و جامعهشناسی و مطالعات فرهنگی باز هم در ایران التفاتی به آن نداشته است. بنابراین این خلاء باعث شد این کار کلید بخورد و کتابهای این حوزه نقد و بررسی شود.
وی با اشاره به کتاب «پساکلانشهر» توضیحاتی را درباره این اثر ارائه کرد و افزود: سوجا یکی از مهمترین ارگانیستهای دنیاست. او در این اثر به وضعیت اجتماعی دهه 60 و 70 میلادی اشاره میکند و برای شرح این دوران دلایلی مانند افول دولت رفاه، غالب شدن فرایندهای جهانی شدن، تمرکز زدایی از صنایع و جمعیت کشورها به حومههای شهر، بسط و گسترش و تکنولوژی های ارتباطی را بر میشمرد. در این زمینه سوجا شروع به ایدهپردازی میکند و کارهایش در کتابهای سه گانه خود ارائه میکند.
به گفته واقفی، نخستین کتاب او در سال 1989 نوشته شده و آثار بعدی او در سالهای 1996 و 2000 نوشته میشود. او در این سه کتاب دو کار مهم میکند؛ نخست اینکه تغییرات سیاسی، اجتماعی و فرهنگی این سالها را شرح میدهد و نظریهپردازی میکند. دومین کار او پروراندن و گسترش دادن یک نظریه شهری پسامدرن انتقادی است. او به اتکا با دو نظریهپرداز و لوفور و فوکو این کار را انجام میدهد.
وی توضیح داد: سوجا برای تفسیر تغییرات سیاسی، اجتماعی و فرهنگی یک رویکرد فضایی را با وام گیری از ایده لوفور ارائه میدهد و میخواهد نشان دهد تا قبل از این دههها هر نظریهای داشتیم بر اساس دو محور زمان و جامعه طراحی شده است. برای همین ما تصویر خطی از دگرگونی و تطور شهرها داشتهایم. به طور مثال تطوری که شهرها از جوامع ابتدایی و روستایی داشتهاند تا به مدل شهرهای امروزی رسیدهاند نشاندهنده یک تطور خطی است. این تطور خطی در کتابهای شهری غالب بوده است.
این محقق حوزه شهری با اشاره به اینکه سوجا به مفاهیم اجتماعی که در طول زمان تغییر میکند محور سوم فضا را به آن اضافه میکند و نشان میدهد از بدو تاریخ تا کنون مساله فضا وجود داشته و میتوان با اتکا به آن میتوان تغییرات را شرح دهد عنوان کرد: کار دوم او که پروراندن و گسترش دادن یک نظریه شهری پسامدرن انتقادی بیشتر متکی به نظرات فوکو است. او اصرار دارد خودش را پست مدرن بنامد. منظور او از پست مدرن تببین و توضیح و تجویز یک نوع فضای سوم است. او این فضا را از هتروتوپیای فوکو و البته نظریه لوفور وام میگیرد. پس سوجا در این کتاب سعی میکند از عنصر فضا و فضامندی برای تحلیل جامعه استفاده کند.
نظر شما