پنجشنبه ۲۳ فروردین ۱۳۹۷ - ۱۲:۳۳
سنایی پایه‌گذار نثر فنی/ اولین سند درباره خیام در مکاتیب سنایی است

بهرام پروین‌گنابادی، پژوهشگر و استاد دانشگاه گفت: سنایی مانند بسیاری از دبیران و نثرنویسان دیگر، نثر را به شعر نزدیک کرده است و با آوردن انواع و اقسام فنون و صنایع بدیعی در نثر خود، پایه‌گذار نثر فنی است.

به گزارش خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا)، بیستمین نشست از درس‌گفتارهایی درباره سنایی با موضوع «هفده نامه‌ از سنایی» و با سخنرانی دکتر بهرام پروین‌گنابادی (استاد دانشگاه و پژوهشگر)  عصر چهارشنبه (22 فروردین‌ماه) در مرکز فرهنگی شهر کتاب برگزار شد.
 
پروین‌گنابادی در مقدمه بحث خود به تاریخ نامه‌نگاری و ترسل در ایران اشاره کرد و گفت: ما تا قرن ششم کتاب یا چیزی که راجع به دبیری مکتوب شده باشد را نداشتیم و الان یکی یکی پیدا می‌شود، مثلا کتاب «چهار مقاله» که نگاهی به چهار علم شاعری، دبیری، طب و نجوم دارد و آن ها را از دید حکومتی نگاه می‌کند. این کتاب با بیان حکایات گزیده و با ذهنی داستانی ما را با دبیری و دیوان رسالت آشنا می کند.  بعد از این کتاب با نام « دستور دبیری» که با عنوان «آئین دبیری» هم منتشر شده و نویسنده آن عبدالخالق میهنی است که در این کتاب می بینیم که دبیری چه ریزه‌کاری‌هایی داشته و چقدر مهم بوده است. این کتاب ساختار نامه‌ها را به خوبی نشان می‌دهد و بیشتر که جلو می روید می‌فهمید که ترسل یا نامه نگاری، مخصوصا نامه‌نگاری درباری بیشتر یک فن است که باید به آن آگاه باشید. شاید کسی هنر نویسندگی نداشته باشد ولی با یاد گرفتن این ریزه‌کاری‌ها می‌توانست، نامه‌های بسیار درخشانی مخصوصا نامه‌های دولتی که آن را «سلطانیات» می‌نامیدند، بنویسد.
 
وی ادامه داد: در قدیم دستورالعملی برای نوشتن نامه‌ها وجود داشته که برای هر نوع نامه باید از یک نوع آیات قرآن استفاده می‌شد. در واقع آیه‌ای که در بالای نامه آورده می‌شد، برائت استهلال نویسنده نامه بود. مثلا استفاده از عبارت «انا لله و انا الیه راجعون» در بالای نامه، گیرنده را متوجه خبر فوت یک نفر می‌کند. این شیوه برای «سلطانیات» است. برای «اخوانیات» هشت موضوع نظیر عبادت، عیادت، تسلیت، تبریکف شکوه و شکایت و تقاضاهای مختلف تعیین می‌کنند. از اینجا «سلطانیات» و «اخوانیات» در برابر همدیگر قرار می‌گیرند.
 
ساختار «اخوانیات» دقیقا منطبق با ساختار قصیده است
سخنران نشست با بیان اینکه «اخوانیات» ساختار کاملا متفاوتی با «سلطانیات» داشته است و برداشت ما از برخی عبارت‌ها در لابه‌لای کتاب‌های بلاغت و ترسل این است که امتیازی که به نویسنده می‌دهند در میزان هنر و تبحر او در «اخوانیات» است، افزود: «اخوانیات» ساختاری دقیقا شبیه به قصیده داشته است. در قصیده ابتدا یک تغزل یا تشبیب وجود دارد که وصفی از طبیعت یا معشوق و ... است. بعد از آن با آوردن یکی دو بیت از این مقدمه گریز می‌زند و به مدح گیرنده نامه که سلطان، وزیر یا هر کس دیگری است، ربط این مقدمه با تخلص خیلی مهم بوده و امتیاز قصیده به تخلص آن بوده است. پایان آن هم با شریطه به اتمام می‎رسد. همین ساختار را در «اخوانیات» به کار می‌بردند. یعنی ابتدا تشبیب گفته می شد، بعد یک مقدمه داشت که به آن «شرح اشتیاق» می‌گفتند که در آن باید هنرنمایی می‌کردند. نثری که در اینجا به کار گرفته می‌شد به شعر پهلو می‌زند. بعد از آن چیزی که می‌‌خواسته یا تقاضایی را که داشته‌ عنوان می‌کرده و بعد از آن دعایی می‌کرده و نامه را به پایان می‌رسانده است. این ساختار دقیقا منطبق با ساختار قصیده است و علت آن هم قدرت حاکم بر روزگار است.
 
اولین سند درباره خیام در مکاتیب سنایی
پروین‌گنابادی ضمن ارائه این مقدمه در ادامه گفت: از اهمیت نامه‌های سنایی این است که اولین سندی که درباره خیام وجود دارد، در مکاتیب سنایی است. سنایی با اینکه خودش درگیر توانمندی بوده است، از لابه‌لای نامه‌‌های او این برداشت می‌شود که  میل به انجام دو کار یعنی تدوین نامه‌ها و تدوین دیوان خود نداشته است. دیوان را به خواهش یکی از بزرگان تدوین می‌کند که عین نوشته آن را در مقدمه دیوان خود می‌آورد و بخشی از مقدمه دیوان را هم در مقدمه نامه‌های خود می‌آورد؛ اگر از این منظر نگاه ‌کنید که چرا یک عالم و بزرگ از او می‌خواهد دیوانش را تدوین کند، یک علت می تواند داشته باشد، آن هم اینکه بسیاری از عالمان و دانشمندان، دوست نداشتند به شاعری شهرت داشته باشند، جز کسانی که واقعا و ذاتا شاعر بودند. بسیاری از افراد مخصوصا کسانی که یک پای در علم داشتند، دانشمند یا صوفی بودند، شان خودشان را بالاتر از شاعر می‌دانستند که در میان مکاتیب سنایی می‌توان این‌چنین حقایقی هم پیدا کرد.
 
او ادامه داد: نامه‌های سنایی به صورت پراکنده و از این طرف و آن طرف پیدا شده، اگرنه سنایی نمی‌توانست فقط هفده نامه داشته باشد، بنابراین این هفده نامه همه نامه‌های سنایی نیست. نظیر احمد که سه بار نامه‌های سنایی را جمع‌آوری، تصحیح و تدوین کرده و ماحصل کارش کتاب «مکاتیب سنایی» شده است، در مقدمه و تعلیقات این کتاب شرح می دهد که این نامه‌ها و مخصوصا آن سه نامه که درباره خیام است را تکه و پاره و از این طرف و آن طرف جمع کرده است.
 
سخنران نشست ضمن تعریف جریان نامه سنایی به خیام، افزود: ما از هر جهت که به نامه‌های سنایی نگاه کنیم، اسناد تاریخی و اجتماعی خوبی دارد مخصوصا این نامه که به خیام نوشته شده است. در نامه سنایی به خیام که برای استمداد کمک برای رهایی از تهمتی که به او زده شده، نوشته شده ابتدا دو یا سه صفحه قلم فرسایی می‌کند و با یک انشای جالب شما را به جایی می‌رساند که می‌خواهد حرفش را بزند. یا نامه‌ای که قبلا اشاره کردم برای تدوین دیوانش به آن بزرگ می‌نویسد، یا نامه‌ای که به خواجه قوام‌الدین وزیر در جواب تقاضای او برای دیدن سنایی - که سنایی نمی‌خواسته او را ببیند- می‌نویسد.
اینکه چرا برای گفتن یک حرف ساده و یک جمله کوتاه اینقدر تعارف می‌کردند به همان ساختار قدرت که پادشاه در واقع جانشین خدا و کسی است برمی‌گردد که تمام قدرت در دست اوست، چون او قدرت مطلق است، لذا  وقتی که دربرابر او که قرار می‌گیرید، نباید مستقیم، بلکه باید آرام، آرام، با تعارف و الفاظ خوشایند صحبت کرد؛ که این ساختار در قصیده هم هست.
 
این استاد دانشگاه اظهار کرد: سیر نامه‌ها به این صورت است که اول نامه‌های سلطانی است، قدرت می‌گیرد و به اوج می‌رسد. بعد نویسندگان برای نشان دادن هنر خودشان وارد نامه‌های اخوانی می‌شوند و در این نوع نامه‌ها هنر نمایی می‌کنند. ساختار نامه‌های اخوانی هم ساختار قصیده است. بعد نامه‌هایی که ساختار قصیده دارد در نامه‌هایی مثل نامه‌های احمد غزالی، عین‌القضات به نامه گویا تبدیل می‌شود، یعنی نامه‌ای که یک نفر می‌نویسد و مخاطب آن به ظاهر یک نفر است، ولی مخاطبش جمع است. مثلا صوفیه نامه‌هایی که دریافت می‌کردند را برای تعلیم خودشان استفاده می‌کردند. یکی از مهم ترین اسناد صوفیه، برای اینکه تعالیم دست اولشان را پیدا کنید، نامه‌های آن هاست.

صوفیه به دو شکل تعالیم خود را به مخاطب منتقل می‌کردند. یک شکل آن کتاب‌های جامع آن‌ها مثل کشف‌المحجوب، رساله قشیریه و ... بود. این کتاب‌ها حکم دایره‌المعارف داشتند و هدف صوفیه در این کتاب‌ها یک چیز بود، آن هم اینکه، چون این ها مدام مورد طعنه و تهمت بدعت قرار می‌گرفتند، برای اینکه نشان دهند که برخاسته از سنت پیامبرند، ابتدا به آیات و روایات پرداخته و بعد حکایت پیر و بزرگ خود را می آورند ولی در نامه ها این اتفاق کمتر می‌افتد. چون آنجا مجال برای گفتن آن چیزی که دلش می‌خواسته، بهتر است و باز چون در نامه ها بیم جان می‌رفته، نامه‌های صوفیه نزدیک به شعر و پر از استعاره و کنایه است.
 
وی ادامه داد: بخش کوچکی از این هفده نامه سنایی، سلطانیات، بخشی، اخوانیات و در کنار این‌ها نامه‌هایی است که در آن تقاضا دارد. یک ژانر یا نوع ادبی از قرن پنجم به بعد در ادبیات فارسی به وجود می‌آید که در یک جا استاد شفیعی کدکنی آن را « ملتمسات» نام گذاشته است. مثلا انوری قطعه‌ها یا قصیده‌هایی دارد که در آن‌ها تقاضاهایی دارد، بنابراین انواع تقاضاهای مختلف با انوری شروع می‌شود و در قرن هفتم و هشتم با حسام‌الدین خویی به اوج خود می‌رسد و هر شاعری که با دربار سروکار داشته، یک نوع نامه به نام «ملتمسات» داشته است.
 
شعر عزیزترین رسانه فرهنگی ما بوده است
پروین‌گنابادی در ادامه به نمونه‌هایی از نامه‌های سنایی به افراد مختلف و ماجرا و چگونگی نگارش هر نامه اشاره کرد و گفت: سنایی معمولا برای رد یا پذیرش دعوت یا خواسته یکی از صاحبان قدرت را با تعارف فراوان در حدود صد و چند بیت و در قالب چند صفحه با نثری فنی مدح می کرده و بعد درخواست یا دعوت او را رد می‌کرده است.

ما در طول تاریخ ادبی مان همیشه به شعر اهمیت می‌دادیم. در گذشته برخلاف الان که موسیقی بار شعر را بر دوش می‌کشد، شعر به کمک موسیقی می‌آمده و بار موسیقی را به دوش می‌کشیده است. شعر عزیزترین رسانه فرهنگی ما بوده است ولی در کنار آن نثر اینگونه نبوده است. این احترام و عزتی که ما به شعر گذاشته‌ایم، باعث شده که نثر نویسان ما تلاش کنند که جایگاهی برای نثر فراهم کنند که آن عزت شعر را داشته باشد و همین امر سبب شده است که ما نثر فنی داشته باشیم و نثر را به شعر نزدیک کنیم. سنایی هم درگیر این مسئله است که نثر را همپای شعر می‌کند که البته این کار هنر می‌خواهد.
 
این استاد دانشگاه ضمن خواندن قست‌هایی از نامه‌های سنایی و اشاره به معانی و پیشینه برخی کلمه‌ها و عبارات در این نامه‌ها، بیان کرد: لفاظی‌های سنایی در نامه‌های خود به دو دلیل است، یک اینکه هنر خود را نشان دهد و دیگر اینکه رسوم و سنت نامه‌ها این است. بنابراین زمانی که نامه‌های سنایی را می‌خوانید با چند چیز آشنا می‌شوید؛ اولا می‌فهمیم که سنایی مثل بسیاری از نثر نویسان دیگر ما گرفتار این قضیه است که با اینکه شاعر است و اولین کسی است که اصطلاحات و مفاهیم عرفانی را وارد شعر فارسی می‌کند، این اصطلاحات عرفانی را خیلی در این نامه‌ها وارد نکرده، طبق سنت عمل کرده و به سراغ نامه‌های گویا که تمام آن تعالیم عرفانی نرفته است. دوم اینکه سنایی مانند بسیاری از دبیران و نثرنویسان دیگر، نثر را به شعر نزدیک کرده است و با آوردن انواع و اقسام فنون و صنایع بدیعی در نثر خود، پایه‌گذار نثر فنی است. قرن ششم قرن تظاهر به علم است، هر کسی که در قرن ششم  شاعر و نثر نویس است، می‌خواهد به گونه‌ای علم خود را نشان دهد، بنابراین کاری که خاقانی می‌کند را سنایی انجام نمی‌دهد، از این جهت نامه‌های سنایی با اینکه شاعرانه است، ولی خیلی طبیعی‌تر از نامه‌های خاقانی به حساب می‌آید.

نثر فنی «مکاتیب سنایی» شبیه به «کلیله ودمنه» است
سخنران نشست در جمع‌بندی جلسه عنوان کرد: نامه‌های سنایی به لحاظ اینکه سعی می‌کند که نثر را به شعر نزدیک کند و غیر طبیعی باشد، باز هم از خاقانی طبیعی‌تر است. فنی بودن نثر آن شبیه «مرزبان‌نامه» نیست و بیشتر به «کلیله و دمنه» شبیه است. برخلاف سایر متون ادبی که زبان آن دیر به دست می‌دهد، زبان نامه‌های سنایی از نامه دوم به بعد برای مخاطب رام می‌شود و با آن انس می‌گیرید.  با وجود اینکه تعداد نامه‌های موجود سنایی کم است، یکی از کسانی است که در سنت نامه‌نگاری ما جای خود را دارد و کاملا در آن سنت قرار دارد. خواندن مکاتیب سنایی در کنار دیوان او بسیاری از مشکلات دیوان را حل می‌کند.

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

پربازدیدترین

تازه‌ها