«مرشد و مارگاریتا» نوشته میخائیل بولگاکوف با زبان طنز از شیطان و سمبلهای مختلف صحبت شده و شخصیت اصلی آن گربه سیاهی است که گفته میشود همکار شیطان است و برای او کار میکند. این گربه سیاه میتواند خودش را به شکل آدمیزاد دربیاورد. رمان از سه داستان موازی تشکیل شدهاست که در نهایت یکپارچه میشوند: سفر شیطان به مسکو، داستان پونتیوس پیلاطس و به صلیب کشیده شدن مسیح و عشق مرشد و مارگریتا.
«کوککننده ساعت» نوشته آن تایلر
شخصیت اصلی رمان «کوککننده ساعت» نوشته آن تایلر دختر دانشجویی به نام الیزابت است که به صورت نیمه وقت پیش پیرزنی به نام امرسون کار میکند. در خانه خانم امرسون صدها ساعت قدیمی و جدید وجود دارد، چون صاحب خانه فکر میکند ساعت برایش شانس میآورد. رمان تایلر در سال 1972 منتشر شد ولی در سالهای ابتدایی انتشار آن چندان از سوی منتقدان با استقبال روبرو نشد.
داستان رمان «جاناتان استرنج و آقای نورل» نوشته سوزانا کلارک در سالهای نخست قرن نوزدهم در کشور انگلستان میگذرد. در حالی که بخشی از داستان در دنیای واقعی رخ میدهد بخشی دیگر در دنیای جن و پریها میگذرد. اما در هر دو بخش پرندگان بدشگونی به نام کلاغ وجود دارند که برای پادشاهان دو دنیا کار میکنند.
«کتابخانه شبانهروزی آقای پنومبرا» نوشته رابین اسلوان در سال 2012 در کشور آمریکا منتشر شد و در همان سال از سوی روزنامه سانفرانسیسکو چرونیکل به عنوان یکی از بهترین کتابهای سال انتخاب شد. داستان این رمان همانطور که از نامش معلوم است حول محور کتابخانهای روایت میشود که مشتریهای آن مثل صاحب کتابخانه عجیب هستند، ولی از همه عجیبتر قفسههای نردبان مانند آن است که در اینجا به عنوان موجودی نحس و بدشگون معرفی میشود.
«بوف کور» شناختهشدهترین اثر صادق هدایت نویسنده معاصر ایرانی، رمانی کوتاه و از نخستین نثرهای داستانی ادبیات ایران در قرن ۲۰ میلادی است. این رمان به سبک سوررئالیسم نوشته شده و تکگویی راوی است که از توهم و پندارهای روانی رنج میبرد. کتاب «بوف کور» تاکنون به چندین زبان از جمله انگلیسی، فرانسه،آلمانی و ترکی ترجمه شدهاست. در این رمان از جغد به عنوان پرندهای بداقبال یاد شده است.
نظر شما