تقی آزاد ارمکی میگوید: باید کتابفروشیها را به جایگاه اصلی خود برگردانیم. در کنار آن دانشگاهها و موسسات پژوهشی میتوانند تصمیم بگیرند که چگونه محصولات را عرضه کنند. نمایشگاه کتاب نباید عملکردش انس مخاطب با کتاب طی ده روز باشد! بلکه کتابفروشیها باید به صورت مستمر کتاب را عرضه کنند.
برگزاری نمایشگاه کتاب میتواند تاثیری در افزایش ضریب نفوذ کالای فرهنگی مانند کتاب در جامعه داشته باشد؟
خیر! من اساسا مخالف برگزاری نمایشگاه کتابم. نمایشگاه کتاب به معنای گرفتن قدرت از دست ناشر و مولف است و اجازه ندادن به شکلگیری نهاد حوزه علم و دانش و سیاسی کردن آن. از زمانی که نمایشگاه کتاب تاکنون برگزار شده است به جز ضرر زدن به حوزه کتاب و کتابخوانی کار دیگری نداشته است. علت هم این است که مدیریتش در دست حوزه سیاست و مدیران آن است. یک روز نمایشگاه کتاب در چمران برگزار میشود، روز دیگر به مصلی میآید، بعد به شهر آفتاب میرود و دوباره به مصلی برمیگردد.
اکنون در برخی از موارد هم نمایشگاه کتاب میان جدال نیروی انتظامی، شهرداری، استانداری و ... گیر میکند و این یعنی فشل بودن مدیریت. متاسفانه این فشل بودن در ساختار هم خود را نشان میدهد؛ ما مسجد را کتابفروشی کردیم، کتابفروشی را قهوهخانه کردیم و قهوهخانه را نمازخانه کردیم! این موضوع اساسا موجب شده کتاب و کتابخوانی از قاعده خود خارج شود. اغلب دلخوشیمان به تعداد بازدیدکنندگان نمایشگاه کتاب است درحالی که مردم اگر نمایشگاه لباس و مد هم برگزار شود برای بازدید میروند.
نمایشگاه کتاب باید براساس منطق کتاب حوزه، دانش و علم صورت بگیرد و نهاد دانشگاه و پژوهش باید تصمیم بگیرد که چگونه کالاهایش را عرضه کند تا حوزه سیاست.
بنابراین شما فکر میکنید که بهترین راه برای عرضه محصولات فرهنگی در ایران کتابفروشی است؟
بله! کتابفروشیها پدیده خصوصیاند و صاحبان آن اغلب افراد فرهیختهای هستند که عاشق کتابند، دنبال مولف و مخاطبند، آنها باید بیایند، تصمیم بگیرند که چگونه محصولات خود را عرضه کنند ما انتشارات نامدار ایران را داریم که فشل شدند و درحال از بین رفتنند چون از جای خود کنده شدند.
باید کتابفروشیها را به جایگاه اصلی خود برگردانیم. در کنار آن دانشگاهها و موسسات پژوهشی میتوانند تصمیم بگیرند که چگونه محصولات را عرضه کنند. شهر باید به نمایشگاه ساختار بدهد. این نمایشگاه احتمالا فردا نمایشگاه مد و لباس میشود. روز دیگر نمایشگاه مواد غذایی و... این توهین به حوزه فرهنگ است.
نمایشگاه کتاب نباید عملکردش انس مخاطب با کتاب طی ده روز باشد! بلکه کتابفروشیها باید به صورت مستمر کتاب را عرضه کنند. کتابفروشیهای بزرگ ما مانند اسلامی، طهوری، اقبال و... نسلهای زیادی در ایران تولید کرده است. اما اینجا مشخص نیست که کی به کیست! یک عده ناشری که بعضا در طول سال فعالیت مستمری ندارند اینجا حضور دارند.
همین طور است! بسیاری از انتشارات کوچک با حضور در نمایشگاه کتاب منابع مالی برای تامین کل سال خود را فراهم میکنند.
دقیقا همینگونه است. قد و قواره بسیاری از ناشرها به نمایشگاه کتاب نمیخورد! موضوع دیگر این است که چرا ما غرفهها را الفبایی کردیم؟ چه کسی میگوید اهمیت انتشارات الف بیشتر از انتشارات میم است؟ ما مجبوریم غرفهبندیها را براساس حروف الفبا بگذاریم چراکه آدمها باید بگردند. درحالی که اهمیت ناشری که هویت علمی ایران به آن وابسته است نباید در گوشه شبستان قرار بگیرد و بعد انتشاراتی که اصلا برای ادامه حیاتش التماس میکند در نمایشگاه کتاب حضور پیدا کند در جای مناسبی قرار میگیرد!
این بروکراتیزه کردن علم ببینید چه دردسرهایی برای ما داشته است و مهمترین انتشارات ما که 100 سال هویت دارد یک گوشه قرار میگیرد و بعد بدترین و غیرمعتبرترین ناشر ابتدای شبستان قرار میگیرد. اینجاست که مجبور میشویم نمایشگاه را بزک کنیم. وقتی بزک کردیم باید برای آن موسیقی، گروه نمایشی و... بگذاریم. این همان مثله کردن علم در ایران است.
در ایران افراد 10 روز آماده میشوند که برای کل سال بیایند کتاب ببینند و بخرند و بعد بروند دنبال کار خودشان اما کتابفروشی محلهشان را نمیشناسند.
قصه تلختر این است که کتابفروشیهای قدیمی نیز امروز به تدریج جای خود را به ساندویچیها میدهد.
به دلیل اینکه کتابفروشی که اصیل باشد، منش دارد، هزینه بالایی طلب میکند، کتابهای نفیس چاپ میکند و بعد فضای کتابخوانی ژورنالیستی است و مردم کتابهای تودهای میخوانند. بعد مولفان و محققان نمیتوانند بیایند، کتابها گران است و درنهایت اینکه با توجه به حجم هزینهها کتابفروشیهایی که در حوزه فرهنگ و دانش تولید دارند تعطیل میشود.
اگر قرار باشد نمایشگاه کتاب را به هر حال برگزار کنیم فکر میکنید باید چه سازوکاری داشته باشد؟
ما مسیر را اشتباه میرویم. وقتی قرار است داخل دره برویم دیگر مسیر درست و غلط معنایی ندارد. باید نمایشگاه را تعطیل کرد و به کتابفروشیها رسید. من شخصا از نمایشگاه کتاب چیزی خریداری نمیکنم چون کتابهایی را که باید بخرم میدانم از چه کتابفروشیهایی باید تامین کنم و از سوی دیگر متناسب با نیازی که در زمان احساس میکنم آنها را خریداری میکنم. چون قرار نیست اینجا کتابی را بخرم و بعد نخوانم. من کتابی میخرم که بخوانم و این کتاب را هم زمانی خریداری میکنم که به آن نیاز داشته باشم.
نظر شما