ابراهیم فرازمند معتقد است همانطور که پزشک براساس شنیدن و دیدن وضعیت عمومی بیمار دارو تجویز میکند کتابفروش نیز باید تشخیص بدهد که مشتری به چه کتابی نیاز دارد.
«کتابفروشی مدرن» دیگر ترکیبِ جا افتادهای برای اهالی نشر است. هرچند که فاصله انتشار اخبار تعطیلی کتابفروشیها کوتاهتر شده اما عدهای هستند که با رویکردهای جدید به افتتاح کتابفروشیهای مدرن اقدام میکنند. ویژگی کتابفروشِ کتابفروشی مدرن چیست؟
با توجه به اینکه برای تبلیغ کتاب، رسانه نداریم و بهعنوان مثال امکان معرفی کتاب از طریق روزنامههای رسمی وجود ندارد، کتابها دیده نمیشوند، بنابراین کتابفروش برای معرفی کتاب باید با وجود همه حواشی آن از شبکههای اجتماعی مانند تلگرام و اینستاگرام استفاده کند. مسلما برای بهروز شدن، همزمان با پیشرفت رسانههای ارتباط جمعی، جریان کتابفروشی نیز باید با توجه به ابزار مختلف، برای عرضه همزمان کتاب در فضای مجازی پیشرفت کند.
استفده از روشهای نوین اطلاعرسانی، مهمترین مولفه برای حرفهای شدن در امر کتابفروشی است. کتابفروش باید توجه کند که کتابفروشی فقط داشتن کتاب در قفسه مغازه نیست. مردم، فرصت ندارند از بین قفسه کتابفروشی دنبال کتاب مورد نیاز خود باشند، بنابراین باید با استفاده از ظرفیتهای فضای مجازی اطلاعرسانی درستی داشته باشد. برای بهروز شدن باید امکانات در اختیار داشت و از ظرفیتها استفاده کرد و البته مراقب بود تا برای تحقق این هدف به دیگر اعضا نشر آسیب وارد نشود.
هرچند که بر لزوم توجه کتابفروش به رسانههای نوین تاکید دارید، اما نمیتوان با اطمینان کامل از تسلط همه کتابفروشان -حتی کتابفروشانی که در کتابفروشی مدرن مشغول هستند- در بهرهگیری از این فضا صحبت کرد. بنابراین باید به راههای دیگر تبلبغ نیز فکر کرد. به نظر شما، برای جبران نارساییهای جریان تبلیغ کتاب علاوه بر رسانههای جمعی و فضای مجازی چه راههایی دیگری وجود دارد؟
ایجاد چند بخش ویژه در کتابفروشی از جمله راههای تبلیغ مستقیم است. مانند بخش پرفروشها، یا بخش آثار نویسندگان برنده جوایز ادبی، مانند پولیتزر و بوکر و یا بخش پیشنهاد کتاب که از سوی کتابفروش که در کتابفروشی ما تعبیه شده و مخاطبان میتوانند براساس اعتماد به کتابفروش، کتاب انتخاب کنند. اما با وجود همه روشها باید به استفاده از ابزار مدرن برای فروش کتاب، توجه کرد. مصداق بیتوجهی به تاثیر این ابزار مدرن در حوزه نشر، صحبت کردن درباره دموکراسی بدون وجود تلویزیون و روزنامه آزاد است. پیش از ظهور فناوریهای نوین، خبر انتشار کتابی 20 تا 30 روز طول میکشید، درحالیکه شرایط فعلی و توجه به ابزار نوین موجب شده تا حتی پیش از چاپ کتاب، جریان اطلاعرسانی و پیشخرید کتاب نیز شکل بگیرد. پیش خرید موجب میشود تا ناشر با اطمینان بیشتری به چاپ و تعیین شمارگان اقدام کند. بسیاری از ناشران در شرایط فعلی بازار نشر با شمارگان 100 نسخه کتاب چاپ میکنند چراکه از ظرفیت بازار اطمینان ندارند و دلیل اصلی آن نیز نبود شبکه اطلاعرسانی است.
ناشرانی که با توجه به ظرفیتهای فضای نشر، رفتارشان را تنظیم میکنند چه تاثیری بر بازار نشر، بهویژه کتابفروشیها دارند؟ چراکه تبلیغ ناشران در فضای مجازی فرصت تبلیغ را برای کتابفروشان کاهش میدهد.
ناشران باید نسبت به بهرهگیری از فضای مجازی برای تبلیغ و فروش کتاب مراقب باشند تا پیشفروش به عملکرد کتابفروشان آسیب نزند و ناشر در مقام فروشنده انحصاری قرار نگیرد. تاثیر منفی بهرهگیری برخی ناشران صاحبنام از فضای مجازی با هدف تبلیغ و پیشفروش کتاب، یکی از موضوعاتی است که از چند سال گذشته مورد انتقاد ناشران و کتابفروشان قرار گرفته. حتی موجب بروز اختلاف و طرح در اتحادیه ناشران و کتابفروشان شده است. آسیب جدی این شیوه زمانی مشخص میشود که نیاز بازار به دلیل تبلیغ و پیشفروش برطرف و بعد از عرضه گسترده در کتابفروشیها میل و رغبت مورد انتظار دیده نشود؛ بنابراین تداخل فعالیت ناشر و کتابفروش آسیبزاست.
کتابفروش علاوه بر فروشندگی در جایگاه مبلغ کتاب نیز قابل تعریف است. با توجه به این ویژگی تا چه میزان میتوان برای نقش این عضو مجموعه نشر در افزایش سرانه مطالعه سهم قائل شد؟
کتابفروشی را نمیتوان این فعالیت را با شغلی مانند لباسفروشی مقایسه کرد. معتقدم کتابفروشی مانند پزشکی است. همانطور که پزشک براساس شنیدن و دیدن وضعیت عمومی بیمار دارو تجویز میکند کتابفروش نیز باید تشخیص بدهد که مشتری به چه کتابی نیاز دارد.
تشخیص نیاز مشتری کتاب، توانمندی برقراری ارتباط با افراد مختلف همچنین عرضه کتاب به شیوههای مختلف مانند معرفی در فضای مجازی و یا در فضای کتابفروشی، مهارتهایی است که از دو طریق قابل کسباند: نخست تجربه و دیگری آموزشهای تئوری.
درباره جایگاه و میزان توجه به تاثیرات مهارتآموزی به علاقهمندان فروش کتاب بفرمایید.
به یاد دارم که قبل از پیروزی انقلاب دورههای مختلف آموزش کتابفروشی برگزار میشد اما در حال حاضر آموزشها بهصورت خودجوش از سوی علاقهمندان پیگیری میشود. برای آموزش کتابفروش برای فعالیت در کتابفروشیهای مدرن باید برنامهریزی داشت. دورههای 6 ماهه فرصت مناسبی برای آموزش کتابفروش است.
به نظر شما چه نهاد و ارگانی متولی برنامهریزی و برگزاری دورههای آموزش کتابفروشی است؟
مسلما وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی بهعنوان نهاد اصلی حوزه فرهنگ متولی برگزاری این دورههاست اما با توجه به وضعیت اقتصادی کشور پیگیری این موضوع از کانال وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، چندان معقول به نظر نمیرسد. معتقدم تشکل کتابفروشان در به نتیجه رسیدن این هدف موثرتر است، اما متاسفانه با ضعف فعالیت صنفی در کشور مواجه هستیم. صنف به جای پشتیبانی از اعضا در نقش حامی منافع دولت حاضر شده است. نهایت فعالیت صنفی، به جمعآوری حق عضویت و مراقبت برای عرضه نشدن کتابهای غیرمجاز خلاصه شده است.
فعالیت خانمها در کتابفروشی برای برخی از همکاران شما چندان قابل پذیرش نیست چراکه معتقدند کتابفروشی شغل مردانهای است. دیدگاه شما درباره این موضوع چیست؟
همه نیروهای کتابفروشی من خانم هستند. معتقدم دلیلی برای استخدام نکردن خانمها بهعنوان کتابفروش وجود ندارد و این انتخاب ارتباطی به جنسیت ندارد. علاوه بر این معتقدم مسائل اقتصادی ریشه اصلی گرایش به استخدام خانمها بهعنوان کتابفروش است. کمبود فرصت شغلی بهویژه برای خانمها و رضایت شغلی بیشتر، حتی با حقوق و مزایای کمتر از مردان، موجب شده تا زنان زودتر برای شروع یک فعالیت راضی میشوند بنابراین ترجیح میدهیم که از خانمها برای کتابفروشی استفاده کنسم.
دستمزد را چگونه و براساس چه معیارهایی تعیین میکنید؟
معیار اصلی برای پرداخت حقوق با توجه به شرایط فعلی اقتصاد، فقط توان پرداخت کارفرماست. قاعدتا باید به نیروی قدیمی و آشنا با فنون کتابفروشی حقوق بیشتری پرداخت شود اما در عمل این اتفاق نمیافتد. متاسفانه مشکلات اقتصادی مدتهاست که دامنگیر اصناف مختلف شده و کتابفروشی نیز سالهاست در بحران به سر میبرد. حقوق کتابفروشها، گاهی کفاف هزینههای زندگی را نیز نمیدهد اما ناچارند با این شرایط نیز ادامه دهند.
نظر شما