حسین سناپور میگوید درست شدن رابطه نویسندگان با ناشران و تنظیم بهتر قراردادهای نشر، بهنحوی که به ضرر نویسندهها تمام نشود، بستگی تام و تمام به پیوستن ما به کنوانسیون برن دارد، زیرا تا وقتی ناشر میتواند بدون هیچ هزینهای کتابهای خارجی را ترجمه کند، طبیعی است که اهمیت چندانی به نویسنده و مولف داخلی نخواهد داد.
وی افزود: این موضوع باعث میشود که اغلب ناشران قراردادهایی را پیش روی نویسنده بگذارند که بیشتر به نفع خودشان است و اعتنایی هم به خواستههای حتی بهحق مولفان داخلی نکنند. در واقع مسائل داخلی نشر ما نیز تابعی از نپیوستنمان به کنوانسیون برن است.
نویسنده رمان «خاکستر» نخستین و مهمترین تاثیر منفی نپیوستن ایران به این کنوانسیون را خرابشدن وجهه فرهنگی و ملی ما دانست و ادامه داد: ما از چشم ناشران خارجی بهعنوان یک کشور دزد شناخته میشویم، زیرا در تمام دنیا گویا فقط سه چهار کشور هستند که به این کنوانسیون نپیوستهاند و یکی از آنها ایران است. نشر ما به دلیل عدم تبعیت از قوانین جهانی نشر، همواره بیحساب و کتاب از محصول کار نویسندگان خارجی استفاده کرده است، یعنی نوعی راهزنی فرهنگی. این درحالی است که مسئولان تصمیمگیرنده هم اهمیتی به این موضوع ندادهاند و اجازه دادهاند ما در چشم جهانیان بهعنوان کشوری بیاعتنا به حقوق دیگران و دزد و راهزن شناخته شویم.
سنایی بیان کرد: زیان بزرگ دیگر نپیوستن ما به کپیرایت جهانی در درجه بعد این است که وضعیت نشر به نفع کتابهای ترجمه و به ضرر کتابهای تالیفی شکل گرفته و پیش رفته است. نتیجهاش هم طبعاً صدمه زدن به تولید فرهنگی بوده است. در واقع ما اجازه دادهایم که به نفع ناشران ایرانی کتابهای خارجی، مؤلفان داخلی متضرر بشوند،
زیرا کاملا روشن است که برای نوشتن مثلاً یک رمان ماهها وقت لازم است و این زمان برای کتابهای تحقیقی گاهی به چند سال هم میرسد، ولی ترجمه یک کتاب تنها یکی دو ماه و گاه حتی (چنان که شنیدهام) دو سه هفتهای انجام میشود. مثلا کتابهای مشهور و پرفروشی مثل هریپاتر را تکهتکه کرده و به مترجمان درجه سه یا به تعدادی مترجم نوآموز میدهند که ظرف دو هفته تا حداکثر یک ماه آن را ترجمه کنند و بعد با کنار هم گذاشتن آن تکهها کل کتاب منتشر شود. درنهایت و معمولا این دست کتابها با بدترین ترجمهها هم منتشر میشود.
نویسنده رمان «نیمه غایب» افزود: بارها از زبان نویسندگان و ناشرانی که در نمایشگاههای بینالمللی شرکت کرده و قصد داشتهاند کپیرایت کتابهایشان را به کشورهای دیگر بفروشند، شنیدهام که بسیاری از ناشران خارجی حتی وارد گفتوگو با ناشران ایرانی نمیشوند. آنها میگویند شما به کشوری تعلق دارید که کتابهای ما را میدزدد، پس چرا باید با شما وارد گفتوگو و معامله بشویم. در واقع پیششرط گفتوگو با ناشران و آژانسهای ادبی خارجی پیوستن به کنوانسیون برن و رعایت کپیرایت است. اندک کتابهایی هم که تاکنون ترجمه شدهاند، یا به لطف ناشر خارجی بوده یا آنقدر آن انتشارات کوچک بوده که این مسائل برایش اهمیتی نداشته است.
سناپور با تاکید براین موضوع که در این رقابت نابرابر، تولید فرهنگی ما کاملا بازنده است، گفت: یکی دیگر از مهمترین تاثیراتی که نبود قانون کپیرایت ایجاد میکند، بیحساب و کتاب شدن کلی وضعیت نشر است؛ درواقع وقتی ما تابع قوانین عامتر و بزرگتر نمیشویم، نوعی بلبشو و بیقانونی را درست میکنیم که از تبعات آن پیدا شدن کسانی است که به قوانین داخلی هم گردن نمیگذارند و زیرزمینی، غیرقانونی و بیاجازه کتابهای ناشران دیگر را چاپ میکند. چنین کسانی به استناد همین نپیوستن به قوانین جهانی و بلبشوی نشر، بیقانونی خودشان را توجیه میکنند و کارشان را ادامه میدهند. یعنی نپیوستن ما به کنوانسیون برن یک بلبشوی فرهنگی درست کرده و ما شاهد انواع مضرات آن از جمله رشد کتابهای غیرقانونی و گسترش ترجمههای بد هستیم.
همایش دو روزه «حق مالکیت ادبی؛ گفتهها و ناگفتهها» از سوی انجمن صنفی داستاننویسان استان تهران و با همکاری وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی شهریور ماه امسال در کاشان برگزار میشود.
نظر شما