این نویسنده و نقاش ایرانی افزود: من حدود 15 مقاله مفصل درباره او و آثارش نوشتهام و حتی یک کتاب هم به اسم «شباهتهای ناگزیر» درباره او به چاپ رساندهام. محصص در دهه 40و 50 در ایران مورد توجه جامعه روشنفکری بود و در عین حال که هنرمندی ایرانی بود در خارج از کشور هم او را با «دومیه» و «گویا» (از نقاشان معروف اروپایی) مقایسه میکردند و آثارش در سطح جهان مطرح بود.
همه ما با کارهای اردشیر محصص رشد کردیم
مجابی با بیان اینکه همه ما به نوعی با کارهای اردشیر محصص رشد کردیم، گفت: او هنرمند بزرگی بود که با بخش ادبی و فرهنگی ایران داد و ستد داشت و علاوه بر اینکه طراح درجه یکی بود با دوستانش مانند احمد شاملو ارتباط ذهنی و فرهنگی داشت. و این ارتباط فرهنگی که با عصر خودش داشت در رشد کارهایش موثر بود. اردشیر همیشه آثار درجه یک ادبی را میخواند و فردی آگاه بود.
به گفته این شاعر و منتقد ادبی، اردشیر محصص، چشم بینای طراحان ایرانی است که جهان را همانطوری دید که بود و به ورای جهان به صورت پیشبینی در آینده ناظر بود. او جزء نخستین هنرمندانی است که به زبان انسانی و فضای نهیلیستی که در جهان وجود داشت، توجه کرد و آن را در طراحیهایش منتشر کرد.
نظم فوقالعاده و استمرار طولانی محصص در آثارش
مجابی با بیان اینکه نظم فوقالعاده و استمرار طولانی او در آثارش باعث شد به جایگاه شاخصی در هنر جهان دست پیدا کند، گفت: محصص از معدود هنرمندانی بود که آثارش در نشریات مهم جهان از جمله «نیویورک تایمز» و «واشنگتن پست» به چاپ رسیده و بسیاری از کارهای او را موزه کتابخانه کنگره آمریکا خریداری کرده و کتابهایی از آثارش در نقاطی از دنیا به چاپ رسیده است.
مجابی در ادامه به فعالیتهای ادبی محصص اشاره کرد که کمتر مورد توجه قرار گرفته و گفت: اردشیر محصص علاوه بر اینکه طراح و هنرمند بود کارهای ادبی هم داشت و در نامههایی که من از او منتشر خواهم کرد به داستانهای کوتاهی که نوشته است، اشاره کرده و در آنها شخصیتهای ادبی را به ریشخند گرفته و کاریکاتوری از آنها ساخته است.
10 داستان کوتاه از محصص درباره شخصیتهای ادبی
خالق «پسرک چشمآبی» افزود: البته تا زمانیکه او در ایران بود به دلیل دوستی صمیمانهای که بین ما وجود داشت، اطلاع دارم که این داستانها را ننوشته بود و در آمریکا شروع به نوشتن آنها کرد. او در مجموع حدود 10 داستان کوتاه نوشته است که امیدوارم این داستانها به دست دوستانی که در خارج از کشور بنیاد اردشیر محصص را راهاندازی کردهاند، برسد و آنها را چاپ کنند. البته در یکی از نامههایش به یکی از این داستانها اشاره کرده، که من خواندم و بسیار لذت بردم.
محصص طراحی تمام وقت بود
شاعر «من و پروانهای سفید» با بیان اینکه اردشیر محصص طراحی تمام وقت بود و امکان نداشت که او را در جایی ازجمله منزل، کافه، سینما و سفر ببینم و در حال کشیدن طرحی نباشد، افزود: او طرحهای مختلفی میکشید و از بین آنها تعدادی را انتخاب میکرد و بقیه را دور میریخت. اما بعدها از این کار اظهار پشیمانی میکرد و میگفت ای کاش همه طرحها را نگه میداشتم، چون سلیقهها و نگاهها با هم تفاوت دارد، با اینکه من خیلی از آن طرحها خوشم نیامده بود اما ممکن بود دیگران دوست داشته باشند.
انتشار 700 اثر جدید از اردشیر محصص در آمریکا
مجابی در ادامه به آخرین کاری که برای اردشیر محصص انجام داده، اشاره کرد و درباره آن توضیح داد: اخیرا مقدمه 100 صفحهای درباره او نوشتهام و در آن به همه موضوعاتی که لازم بود، درباره او به عنوان هنرمندی جهانی، اشاره شود، پرداختهام. این مقدمه شامل سه بخش است؛ در بخش نخست به مقالاتی پرداختهام که خودم درباره او و کارهایش نوشتهام. در بخش دوم به مقالاتی اشاره کردهام که سایر هنرمندان و اندیشمندان درباره محصص و آثارش نوشتهاند و در بخش سوم نامههایی را آوردهام که او به علیرضا اسپهبد و همسرش نوشته است.
این طنزنویس و روزنامه نگار گفت: این مقدمه مفصل در پیشانی کتابی چاپ میشود که حدود 700 کار تازه از اردشیر محصص را دربردارد. این کتاب نفیس احتمالا با عنوان «اردشیرنامه» در آمریکا منتشر خواهد شد، البته عنوان آن قطعی نیست و ممکن است از سوی مولف کتاب تغییر کند.
اردشیر محصص در ۱۸ شهریور ۱۳۱۷ در لاهیجان استان گیلان بدنیا آمد و از همان دوران کودکی هوش و ذکاوت خود را در امر طراحی نشان داد. محصص همچون پدرش در دانشگاه، حقوق خواند و پس از فارغ التحصیلی از دانشگاه تهران حقوق را رها کرد و به سمت تمایلات دوران کودکیش یعنی طراحی رفت.محصص سالها برای صفحه هنر و اندیشه روزنامه کیهان طرح زد و این تنها جایی بود که او بطور منظم در آنجا کار کرد. او مدتی نیز با کتاب جمعه همکاری داشت و زمانی که احمد شاملو سردبیر نشریه کتاب هفته را بر عهده گرفت از طرح های محصص بهره میبرد.
کتابهای زیادی از اردشیر محصص چاپ شده و گالریهای بسیاری آثارش را به نمایش گذاشتهاند، از جمله کتابهای چاپ شدهاش میتوان به «اردشیر و صورتکهایش»، «اردشیر و هوای توفانی»، «تشریفات»، «شناسنامه»، «لحظهها»، «دیباچه»، «تبریکات» و ... اشاره کرد. همچنین از آثار محصص کتابهای «اردشیر محصص، تاریخی کوتاه» و «زندگی در ایران» در ۱۹۹۴ توسط انتشارات میج (MAGE) در آمریکا انتشار یافته است. علاوه بر این سیدامیر سقزراطی در کتاب «اردشیر محصص» از مجموعه گلستان هنر و «ده کاریکاتوریست» نیز به اردشیر محصص پرداخته است.
محصص به آثار استاینبرگ علاقه خاصی داشت و طنز در آثار بوش، بروگل، گویا، دومیه، انسور، پیکاسو، شاگال، یونسکو، بکت و فلینی را میستود و خود در آثار پیش از انقلابش مسائلی مربوط به کشورهای جهان سوم همچون گرسنگی، استعمار، تراکم جمعیت، بیعدالتی و افزایش سلاحها و… را به نمایش میگذاشت. مدتی نیز برای نیویورک تایمز طرح میزد و هماکنون مجموعهای از ۸۰ تا ۱۰۰ اثر از وی در کتابخانه ملی آمریکا نگهداری میشوند. در سال ۲۰۰۶ میلادی، مجموعه آثار اردشیر محصص در موزه هنرهای مدرن نیویورک به نمایش گذاشته شد.
محصص سالهای پس از انقلاب اسلامی را در نیویورک گذراند تا اینکه در دهه 80 بازهم نمایشگاهی از آثارش در ایران برپا شد و فضای هنری را تحت تاثیر قرار داد. در سالهای آخر حیاتش در اثر پارکینسون توانائیهای حرکتی و تکلمیاش به شدت کاهش پیدا کرده بود و حتی نتوانست در مراسم گرامیداشتی که برایش در خرداد ۱۳۸۷ و در نیویورک ترتیب دادند شرکت کند و در نهایت در هجدهم مهرماه سال ۱۳۸۷ در هفتاد سالگی از دنیا رفت.
نظر شما