در آئین رونمایی از کتاب «جنگ الکترونیک به روایت علی اسحاقی» مطرح شد؛
سوژههای جذاب و بدیع در زندگی قهرمانان ملی ما نهفته است
یدالله ایزدی در نشست رونمایی و معرفی کتاب «جنگ الکترونیک به روایت علی اسحاقی»، بیان کرد: زندگی افرادی همچون سردار اسحاقی، مملو از سوژه برای به تصویر کشیدن در فیلم و ساخت سریالهای تلویزیونی است. در زندگی این افراد حتی حادثههای خیلی کوچک هم جذاب و قابلیت نمایش دارند؛ این سوژهها جذاب و بدیع هستند
ایزدی در آغاز سخنانش، سردار اسحاقی را بنیانگذار و مبدع جنگ الکترونیک معرفی کرد و گفت: اگر ما حسن تهرانیمقدم را پدر موشکی ایران و حسن شفیعیزاده را پدر توپخانه سپاه پاسداران میشناسیم، علی اسحاقی پدر؛ بنیانگذار و مؤسس در حوزه شنود و جنگ الکترونیک است.
وی با بیان اینکه شنود و جنگ الکترونیک در ساختار سازمانهای نظامی، یک مدل از جنگ است، افزود: شنود در واقع یک مأموریت بسیار خاص است که گوش فرماندهی در اردوگاه دشمن است، یعنی تمامی رفتارها، کنشها و تصمیمگیریهای دشمن را در حدی که مطلع بودند، جمعآوری میکردند و در اختیار فرماندهان قرار میدادند که آنها تصمیمات درست و به موقعی را برای مواجهه و مقابله با دشمن بگیرند.
نویسنده کتاب «جنگ الکترونیک به روایت علی اسحاقی» اظهار کرد: برای نامگذاری این کتاب چندین پیشنهاد بود. عنوان کلی کتاب «تاریخ شفاهی جنگ ایران و عراق» است، اما به روایت علی اسحاقی. نام شنود را در این کتاب نیاوردیم، درحالیکه همه توافق دارند که راوی در حوزه شنود فعالیت دارد، ولی چون جنگ الکترونیک در طول جنگ ایجاد شد و در این حوزه فقط شنیدن مطالعات دشمن مطرح نیست و رفتار آفندی هم داریم به همین علت عنوان «جنگ الکترونیک» را انتخاب کردیم.
ایزدی با اشاره به اینکه، کتاب حاضر حاصل 23 جلسه گفتوگو با سردار اسحاقی است، درباره پژوهشهای مرتبط با این کار، ادامه داد: در مدلی که در مرکز اسناد و تحقیقات دفاع مقدس انتخاب شده، قبل از شروع گفتوگوها، یک دوره پژوهشی برای سندهای مربوطه انجام میشود و بنده نیز درباره این کتاب، حدود 6 ماه دوره پژوهشی را انجام دادم. با بعضی از فرماندهانی که علی اسحاقی و نقش او را در عملیاتهای مختلف میشناختند، پیشگفتوگو انجام شد و برآورد کردیم که در 20 جلسه درباره ابتدا تا انتهای جنگ گفتوگو انجام دهیم، ولی وقتی ورود پیدا کردیم، تعداد جلسات به 23 رسید. البته در این مصاحبهها، هنگام انتشار ملاحظات امنیتی و ملی درنظر گرفته میشود که این به معنای سانسور نیست.
وی با ابراز تأسف از اینکه آحاد جامعه قهرمانان ملی خودشان را نمیشناسند، گفت: اگر در این کتاب و کتابهای دیگر بر نقش فرماندهان دقت کنید، میبینید که واقعا این افراد قهرمانان ملی این سرزمین هستند. در این بخش نقد جدی بر ما وارد است؛ چراکه ما قهرمانان سرزمین خود را نمیشناسیم و این منحصر به فرماندهان نیست. تکتک افرادی که در آن عرصه حضور داشتند، قهرمانان این سرزمین هستند.
این نویسنده و پژوهشگر با تأکید بر اینکه زندگی افرادی همچون سردار اسحاقی، مملو از سوژه برای به تصویر کشیدن در فیلم و ساخت سریالهای تلویزیونی است، بیان کرد: در زندگی این افراد حتی حادثههای خیلی کوچک هم جذاب و قابلیت نمایش دارند؛ این سوژهها جذاب و بدیع هستند. بیشتر فرماندهان ما دغدغه و مشغولیتهای زیادی دارند که فرصت نگارش تاریخ شفاهی خود را ندارند، بنابراین سازمانها و مراکز مرتبط باید به سراغ این افراد بروند. ما فرماندهان زیادی را داریم که علیرغم اینکه نقشآفرینیهای زیادی را در جنگ ایران و عراق دارند، مانند مرحوم شهید احمد کاظمی یا تهرانی مقدم، کسی به سراغ آنها نرفت و هرچه که این بزرگواران داشتند، با خود بردند.
ایزدی که خود در هشت سال جنگ تحمیلی عراق علیه ایران، بهعنوان راوی در کنار فرماندهان حضورداشته، افزود: همه آنچه در جنگ اتفاق افتاده با همه آنچه ما روایت کردیم، نسبت بالایی دارد و مسائل متعددی وجود دارد که هنوز بیان نکردهایم. برای همین کارهای زیادی برای انجام دادن روی زمینمانده که باید به سرانجام برسد. به خاطر حضور راویان و ثبت و ضبط جلسات فرماندهان و جمعآوری اسناد، بسیاری از ناگفتههای جنگ در آثار مرکز فراوان است و اکنون در آرشیو مرکز که جزو پیشرفتهترین آرشیوها کشور است نگهداری میشود.
نویسنده کتاب تاریخ شفاهی «جنگ الکترونیک به روایت علی اسحاقی» در پایان به تفاوت تاریخ شفاهی با خاطره پرداخت و توضیح داد: تاریخ شفاهی را در تاریخنگاری یک سبک و مدل میدانیم که روش آن گفتوگو است و تمایزش با خاطره در این است که خاطره، تجربه فردی هر شخصی است و نیاز به اثبات ندارد اما تاریخ شفاهی، آمیزهای از زندگینامه و خاطره است که مبنایش روایت تاریخی است و مستند به سند است. مصاحبهگر در تاریخ شفاهی با سبک مرکز به علت گفتوگوی نقادانهای که با راوی دارد، باید بر تمام اسناد تسلط داشته و تقریبا میتوان گفت بهاندازه فرمانده بر موضوع مسلط است و حتی از بعضی از جاها اطلاعاتش بر راوی غلبه بکند تا اگر پاسخ درستی دریافت نکند، بتواند سؤال مناسب و بهموقع را مطرح کند تا جواب بگیرد و اینها آسیبهایی است که در تاریخ شفاهی حوادث وجود دارد، چون تجربه زیسته فرمانده است.
نظر شما