در مراسم نقد کتاب «محمد مقدم؛ شاعر و زبانشناس» عنوان شد:
مقدم مرزهای شعر کهن را شکست/ انتقاد از بیربطنویسی محققان
محمود جعفری دهقی معتقد است: محمد مقدم از پیشتازانی است که جسورانه مرزهای شعر کهن را شکسته است.
محمود جعفری دهقی، عضو هیات علمی و رئیس انجمن ایرانشناسی دانشگاه تهران در ابتدای این نشست با بیان اینکه عنوان کتاب «محمد مقدم؛ شاعر و زبانشناس» بسیار زیبا انتخاب شده، گفت: کتاب با شرح زندگی استاد آغاز شده است. محمد مقدم متولد سال 1287 در تهران بود و تحصیلات خود را در دانشگاه پرینستون ادامه داده است و سپس به ایران بازگشته و فعالیت خود را آغاز کرده است. یکی از مزایای کتاب طبقهبندی خوب آن است. بخش اول کتاب پس از معرفی مقدم، تعدادی نقل قول از بزرگان فرهنگ این سرزمین را آورده است.
این استاد دانشگاه با بیان اینکه «در آینه یادها» (بخش اول کتاب) بسیار عنوان مناسبی است و بزرگانی مانند استاد ایرج افشار در آن اظهار نظر کردهاند، افزود: پس از بخش اول، پرداختن به دفتر اشعار مقدم آمده است که در سه دفتر نقل و بررسی شده و در پایان تحلیلی بر آثار و اندیشههای او آمده که به جرأت میتوانم بگویم بهترین بخش کتاب است.
جعفری دهقی ادامه داد: بنابراین از محتوای کتاب معلوم میشود ما با دو بخش مهم سر و کار داریم؛ نخست بخش مقدم شاعر و بخش دیگر مقدم زبانشناس است. در بخش شعر آنچه اهمیت دارد این است که مقدم پیشتاز و جزء کسانی است که موفق شده مرزهای شعر کهن را بشکند و جسارت این را داشته باشد که از قالبها بیرون بیاید و این موضوع از لحاظ تاریخ شعر معاصر بسیار حائز اهمیت است. در باب مقدم زبانشناس نکات مهمی در کتاب مطرح شده و مولف اهم موارد را بسیار خوب بیان کرده است.
پیشنهاد تأسیس پژوهشکده فرهنگ ایران
وی افزود: مقدم پیشنهاد تأسیس پژوهشکده فرهنگ ایران را در پروندهاش داشته است. موضوع دوم تأسیس دو مجله مهم «ایران کوده» و «ایران ویج» بوده که هردو از لحاظ ایرانشناسی بسیار مهم هستند. موضوع دیگر کار مقدم، تأسیس رشته زبانشناسی دانشگاه تهران در سال 1343 است. مولف دو کتاب «بازشناسی منابع تاریخ ایران باستان» و «درآمدی بر زبان بلخی» محمد مقدم را از پیشگامان واژهسازی دانست و اظهار کرد: مقدم توجه بسیاری به زبان فارسی داشت و پیشنهادهای بسیاری برای سیل واژههایی که وارد زبان فارسی شدند ارائه کرد. با وجود این که تحصیلکرده آمریکا بود بسیاری از واژگان را پیشنهاد داد که ماندگار شدند. او آرای ایرانشناسان غربی را نقد میکرد و توصیه کرده است که هرچیزی را باید با منطق پذیرفت.
جعفری دهقی در پایان گفت: آخرین نکتهای که میتوان گفت نظر دانشجویان ایشان در باب رفتار و اخلاق اوست که همه به نیکی یاد کردهاند. بخشی از دادهها و آرای استاد بسیار مهم است و باید پیش ببریم گرچه برخی آرا را جامعه ادبی نپذیرد. که این موضوع شامل دو بخش میشود: در بخش اول توجه او به زبان فارسی بود. مقدم معتقد بود زبان فارسی ظرفیت ایجاد واژههای علمی و فلسفی را داشت و توضیح میدهد زبان فارسی زایاست و هر کلمه ریشه دارد که این ریشه با افزودن پسوندها و پیشوندها هزاران واژه ساخته میشود و اثبات شده که این نظریه درست است. درباره تغییر خط فارسی استاد مقدم نظراتی داشته و تسلیم این موضوع نشده که خط را باید تغییر دهیم و برای اصلاح خط نظرات جالبی دارد. آنچه مسلم است مرحوم مقدم حرفهای تازه برای گفتن داشت که قابل تفکر و تفحص است.
مرحوم مقدم در میان اهل قلم گمنام بود
در ادامه این نشست فرهاد طاهری، نویسنده و پژوهشگر در معرفی و بررسی کتاب «محمد مقدم، شاعر و زبانشناس» بیان کرد: جای تأسف است که شخصیتهای فرهنگی در جامعه ما تا این اندازه مظلوم هستند و مرحوم مقدم در میان اهل قلم شناخته نبود و در جامعه فرهنگی ما نیز گمنام بوده است.
نویسنده کتاب «سید محمد فرزان» به مشکلات تحقیقات معاصر اشاره کرد و گفت: در چهل سال اخیر نکتهای برایم سوالبرانگیز بوده که این محققان کتابها را برای چه کسی مینویسند؟ برخی محققان ما گویا عمدتاً دایره محدودی را در نظر دارند و برای آنها کتاب مینویسند؛ مخاطب این افراد تنها اهل تحقیق هستند. این نوع نگاه به تحقیق منجر میشود جوانان و علاقهمندان به تاریخ را عملاً در نظر نیاوریم.
نمیدانم شخصی که در حوزهای کتاب مینویسد آیا این نکته را در نظر میگیرد چه کسی این کتابها را میخواند؟ در واقع با این نوع نگریستن به مسئله تحقیق بخش اعظم مطالعات بیحاصل میشود.
این پژوهشگر و ویراستار ادامه داد: در بسیاری از کتابها آنچنان زیادهگویی و بیربطگویی فراوان است که احساس میکنی دیوان شاعر را بخوانی بیشتر در وقت صرفهجویی شده است. یکی از نکاتی که برایم جالب است این است که محققان برای نوشتن کتاب به صدها مقاله و دهها مجلد کتاب مراجعه میکنند و در نهایت خواننده از حاصل آن حیرت میکند که مجموعه اطلاعات باتوجه به مأخذ کتاب خیلی بیشتر بوده است.
سرگشتگی موضوع در تحصیلکردههای دانشگاهی
طاهری با انتقاد از رسالهها و تحقیقاتی که در مقطع تحصیلات تکمیلی انجام میشود، افزود: زمانی که با این ناشفافبودن تحقیقات را انجام میدهیم یک نوع سرگشتگی در طبقه تحصیلکرده ما حاصل میشود و کسانی که میخواهند در مقطع ارشد یا دکتری رساله بنویسند نمیدانند چه موضوعی را انتخاب کنند. دانشجوی دکتری گاهی برای انتخاب موضوع از شعر شاملو آغاز میکند و به تصحیح یک متن عرفانی در قرن چهارم میرسد.
وی ادامه داد: در آستانه بزرگداشت سعدی هستیم و سالهاست که حرفهای تکراری درباره سعدی میگوییم و کسانی که مدعی هستند در سعدی صاحب فن شدهاند به جای برگزاری این بزرگداشت بهتر است مقالاتی از استادان مانند دکتر محمود صناعی درباره سعدی را بخوانند. نتیجهای که من گرفتهام این است ما با درگیری با مفاهیم از اصل بدیعی آن غافل شویم و آن پرداختن به خود شخص است.
این پژوهشگر تاریخ به کتاب «محمد مقدم، شاعر و زبانشناس» و سایر آثار کامیار عابدی گفت: آثار کامیار عابدی چه در این کتاب و چه در کتابهای دیگر توجه به آثار مخاطبان است. احتمال قریب به یقین اینکه مخاطبان کتابها را تا آخر نخوانند زیاد است. این کتاب کاملاً هوشمندانه، با ایجاز و پروراندن مطلب لحاظ شده و به اصول روش تحقیق پایبند بوده است. نکته بعدی مسئله زبان فارسی به طور هنرمندانه در این کتاب است. وقتی این کتاب را مطالعه میکنیم میبینیم درستنویسی به شدت رعایت شده است و هیچ مطلبی خوانندگان را در سردرگمی قرار نمیدهد. قطعاً اگر هفتادسال آینده درباره کتابهای کامیار عابدی تحقیق شود آثاری که به رشته تحریر درآورده است بسیار راهگشا خواهد بود.
عنصر ایجاز در آثار مقدم بسیار پررنگ است
کامیار عابدی، نویسنده کتاب نیز در این نشست مشکل روششناسی را اصلیترین مسئله تحقیقات حال حاضر دانست و گفت: به کتابهای استاد مقدم که نگاه میکنی عنصر ایجاز بسیار پررنگ است. مرحوم مقدم در بیشتر آثارش درباره زمینههای تاریخی شعر صحبت میکند. همه میدانیم اوایل قرن نوزدهم میلادی ایرانیها از غرب آگاهیهای بیشتری به دست آوردند و دیری نمیگذرد که دگرگونیهای زیادی متوجه زبان میشود.
عابدی باتوجه به تغییراتی که در زبان فارسی در این عصر رخ داد، گفت: در این زمان دو ویژگی سبب ساده شدن نثر شد؛ نخست ترجمه رمان و دیگری روزنامهنگاری. تغییر در شعر خیلی دیر انجام شد. تغییرات حوزه شعر مستقیماً با حوزه سیاست و انقلاب مشروطه رخ داد. بیشتر شاعران تحت تأثیر فضای مشروطه و بعد از دگرگونیهایی که پس از آن در حوزه نظم و نثر ایجاد شد از زبان گفتار در شعرشان استفاده کردند.
نویسنده کتاب «بیژن جلالی شعرهایش و دل ما» با تحولات ساختاری در دوران مشروطه اشاره کرد و گفت: در تغییراتی که 15 سال قبل از انقلاب مشروطه تا پایان 1330 یعنی در دوره هفتادساله رخ داد، در شعر دگرگونیهای ساختاری به وجود آمد. میتوانیم در این دوره چهار نوع شاعران را از هم متمایز کنیم: نخست شاعران سنتگرا. این شاعران بر اساس موازین شعر کهن کار کردند. دوم: شاعران نوسنتگرا که از دوره مشروطه شروع میشوند و با مسمط و مثنوی تلاش میکنند مفاهیم نو را در قالبهای سنتی بریزند و فرمی جدید بر اساس محتوا ایجاد کنند. طی گذشت دههها از تعداد آنها کم میشود. جریان نوگرای اصلی که از دهه 20 به وسیله نیما یوشیج شروع میشود و شاعرانی مانند شاملو، اخوان ثالث، سهراب سپهری جزء این جریان بودند. در پایان شاعران تجربهگرا را داریم. برای مثال ابوالقاسم لاهوتی زمانی که به شوروی میرود تحت تأثیر جریان نوگرای روسیه قرار میگیرد.
عابدی ادامه داد: محمد مقدم در زمینه شعر دست به آزمایشهایی میزند و یک تجربه متمایز در شعر از خودش به جای میگذارد. مرحوم مقدم به زبان انگلیسی مسلط بود و مضافاً از تجربههای شعری، الهاماتی گرفته است. مقدم در اولین دفتر شعرش صاحب سبک شخصی است که نمیتوانیم در شاعران قبل از او پیدا کنیم. در شعر دفتر اول و دوم نماد «خروس» دیده میشود که به نظرم میتوانیم اراده، توانایی و تغییر را در اشعار او مشاهده کنیم.
وی در پایان گفت: مقدم به تجدد ادبی نزدیک میشود ولی نیمه کاره آن را رها میکند. او پس از این دوره از سنتهای باستانی تغذیه میکند. مقدم با اینکه در آمریکا تحصیل کرده است به ایرانشناسی ایرانی عقیده داشت نه ایرانشناسی غربی و معتقد بود ایرانشناسان غربی یونانی مآب هستند.
نظر شما