به گفته قاسمی باید توجه داشت که نقد نه ستایش است و نه نکوهش. نقد سنجش است. سنجشگر، ناقد به اثر توجه دارد و نه موثر.
قاسمی با اشاره به اینکه در ایران تقریبا 80 سال از کلاس آموزش کتابداری به معنای امروزی میگذرد، بیان کرد: در این 80 سال دورههای گوناگونی وجود داشت، خوشحالم که در سه دهه اخیر آنچه به عنوان سند در زمینه آثار کتابداری دیدهام به اطلاع عموم رساندهام در بررسی اسناد متوجه میشویم که بیش از 50 سال است در این رشته معیارپردازی به معنای امروزی قاعده، روش و شیوه معمول و مرسومی است که همه از آن استفاده میکنند.
او ادامه داد: نکته این است که این معیارهای کتابداری ایرانی مورد بازنگری قرار نگرفته است و اگر هم مورد بازنگری قرار گرفته باشد این بازنگری در جمع محدودی انجام شده است و از همه ظرفیتهای این رشته استفاده نشده است.
تکرار اشکالها در ویرایش چهارم سرعنوانهای موضوعی فارسی
قاسمی در ادامه با بیان مثالهایی موضوع را باز و بیان کرد: ویرایش چهارم سرعنوانهای موضوعی فارسی در نمایشگاه کتاب امسال منتشر شد. وقتی کتاب را ورق زدم متوجه شدم که فربهتر از گذشته است اما همان اشکالهای دوران گذشته در آن کتاب تکرار شده است.
این پژوهشگر با بیان اینکه تمام رسانهها موضوع رسانه گروهی فرض شده اند در حالی که تمام رسانهها رسانه گروهی نیستند، اظهار کرد: رسانه گروهی منبر است. رادیو تلویزیون، روزنامه و مجلهها رسانه جمعی یا همگانی است. زمانی که گروه متمرکز در یک مکان برای رساندن پیام داریم، رسانه گروهی مد نظر است اما رادیو تلویزیون، روزنامهها و مجلهها به جهت اینکه پیام را به جمع متکثر میرسانند رسانه جمعی یا همگانی اند. این در حالی است که در سرعنوانهای موضوعی رسانهها ذیل رسانه گروهی مورد بررسی قرار میگیرند زیرا از تمام ظرفیتهای رشته استفاده نشده است.
او ادامه داد: نکته دوم استمداد فرهنگستان زبان و ادب فارسی برای برابر نهادههای واژهها است، اصحاب این رشته برابر نهادهها را مصوب میکنند بیرون از اینکه از حوزههای دیگر نظرخواهی شود. برای مثال نشریات ادواری را «پیآیند» نامیده اند. این پیایند ممکن است در کتابخانه درست باشد اما در بیرون از آن فضا درست نیست، چون این نشریات پی در پی برای کتابدار در کتابخانه می آیند، تولیدگر (روزنامه نگار ) فرستنده است و گیرنده نیست و برای او میتوان مثلا از واژهای مانند پیروند یا واژه ای شبیه به آن استفاده شود. در واژه گزینی باید به مبدا، ایستگاههای گوناگون و مقصد توجه کرد تا واژه وافی به مقصود باشد.
قاسمی در ادامه سخنانش به حذف «سید و حاجی» در فهرستنویسی و سرشناسهها اشاره کرد و توضیح داد: در این مساله فقط برای رزمآرا استثنا در نظر گرفته شده است و برای دیگر افراد چنین امکانی در نظر گرفته نشده است. در ایران عده بیشماری در عید قربان متولد شده اند و حاجی جزئی از نام آنها است، ما نمیتوانیم همه جاجیها را حذف کنیم زیرا این واژه جزئی از نام آنها است. ما روزنامهها و مجلهایی داریم که واژه روزنامه و مجله جزئی از نام آنها است.
اگر ابزار وارداتی است، محتوا را خود مینویسیم
او با تاکید بر اینکه فقط کتابداران فهم کاملی از «ارجاع» دارند، درباره ارجاع بیان کرد: ما دو نوع ارجاع شرقی و غربی داریم که شرقی بر اساس عنوان و غربی بر اساس نام پدید آورنده است، اما در کشور ما کسی که از بازگشت سنتهای ایرانی و اسلامی داد سخن برمیاورد اما ارجاعهای مطلب او او نه ایرانی است و نه اسلامی. سیر ماجرا به شکلی شده که شیوه نامههای جشنوارههای کتاب و کتاب سال کشور در سبک غربی است. مگر ما در داخل برای خود مطلب نمینویسیم.
این پژوهشگر با بیان اینکه هویتسازی و عمومیسازی یک رشته با حضور در اجتماع انجام میشود، گفت: این حضور در کتابدراری یا به سخن امروز علم اطلاعات و دانششناسی وجود ندارد یا من نمیبینم. در اخبار بیش از کنش، واکنش میبینیم. اگر بخواهیم شان و منزلت کتابدار و اهمیت رشته علم اطلاعات و دانششناسی را مشخص کنید، باید در این مجامع حضور پیدا کنید. زمانی میفهمم علم اطلاعات و دانش کتابداری به جایگاهی که باید رسیده است، که در رشد و پیشرفت کشور این رشته را دخیل میکنند.
او افزود: باید توجه داشت اگر ابزار وارداتی است، محتوا را خود مینویسیم. تا چه زمانی باید نظریههایی که پیشینه اش بر گرفته از اینجاست از دیگران بگیریم؟ این حرفها به این معنی نیست که پیشرفت جهان را نادیده میگیرم، جهان، جایی برای مبادله و مراوده است. ما باید نسخه اصل خود را به جهان ارائه کنیم و بدل دیگران نباشیم.
نیاز رشته کتابداری به اتاق فکر و مرکز تولید اندیشه
قاسمی با اشاره به اینکه باید میراث پیشینیان را نقادی کنیم، بیان کرد: تا اینگونه آثار امروزی شود و در جهان برد داشته باشد. این رشته به اتاق فکر و مرکز تولید اندیشه نیاز دارد. نه کانون تقلید و ترجمه ترجمه افکار! این اتاق فکر کجاست من نمیدانم. پیشنهاد دارم در انجمنهای علمی علم اطلاعات و دانششناسی کمیتهای برای احیای میراث کتابداری ایرانی تشکیل دهند. الان مونولوگ برقرا است و اگر بخواهیم مونولوگ به دیالوگ و به سخن درستر تکگویی به گفتگو تبدیل شود بدانید که پیش زمینه گفتوگو جستجو است.
به گفته قاسمی کتابدارن باید توجه داشته باشند هم زمان با دیجیتالسازی از نسخهها، اصل آنها را از دست ندهند. او ادامه داد: برخی کتابخانهها تمام نسخهها را اسکن کرده و برای اصل منابع ارزشی قائل نیستند و این خطا است. در صورتی که امروز ما برای کتیبههای گلی و سنگی باید به موزهها و کتابخانههای دیگر کشورها سفر کنیم. میترسم فرزندانمان برای دیدن مجلهها و روزنامهها مجبور باشند به کتابخانهها و موزههای دیگر کشورها مراجعه کنند.
این پژوهشگر اطلاعرسانی را یکی از ارکان علم اطلاعات عنوان کرد و گفت: باید در زمینه اشاعه اطلاعات کوشا باشیم. کتابدار کتاببان نیست، کتابورز است کتابدار نگهبان اطلاعات و اطلاعبان نیست، اطلاع ورز است. فردی که دانشسناسی میخواند یار دانشمند است. متخصصان این حوزه در هر جایی اطلاعاتی در باره این رشته میبینند، ذیل سر فصل جمعآوری کنند تا پایههای هویتی این رشته ساخته شود. باید به یکدیگر تلنگر بزنیم تا به عصرنو وارد شویم.
مطلعان هم تعریف درستی از نقد ندارند
قاسمی در ادامه سخنانش با اشاره به اینکه حدود 16 سال پیش جشنواره نقد را برگزار کرده اند، توضیح داد:. من سردبیر کتاب هفته و دبیر اولین جشنواره نقد کتاب بودم. از یکی از خبرنگاران برای جشنواره نقد خواستم از بیش از 80 مطلع بپرسد نقد چیست، اینگونه کتابی با عنوان «نقد نقد» شکل گرفت که مقدمه آن را نوشتم. بعد از جشنواره با دقت بیشتر کتاب را خواندم و متوجه شدم مطلعان ما هم تعریف درستی از نقد ندارند و مقالهای با عنوان «تفاوت نقد و انتقاد» نوشتم که اخیرا در کتابی که خانه کتاب چاپ کرده است «جست و نوشت» این مطلب چاپ شده است.
او با بیان اینکه گفتار ونوشتار درباره کتاب به سه شیوه ستایش یا نکوهش یا سنجش انجام میشود، توضیح داد: ناقد با منتقد متفاوت است. منتقد نقاد نیست ناقد نه دروازهبان است و نه مهاجم. کار دروازهبانی پیش از تدوین انجام میشود و مهاجم تخریبگر است. نقد یادآوری توامان خوبیها و بدیها است، به قوت و ضعف توجه دارد. اما انتقاد بر عیبجویی استوار است. توجه کنیم که نقد نه ستایش است و نه نگوهش نقد سنجش است. سنجشگر، ناقد به اثر توجه دارد و نه موثر.
بیصدایی بدترین درد نگارنده است
محسن حاجی زینالعابدینی، دبیر علمی دومین جشنواره نقد کتاب نیز در بخش دیگری از این مراسم درباره این دوره از جشنواره نقد کتاب با اشاره به اینکه پیش از این چنین جشنوارهای نداشتیم، گفت: برای بهبود برگزاری این مراسم باید اطلاع رسانی بیشتر انجام شود، زیرا چگونگی شکلگیری ایدههای کنونی خیلی مهم است.
او اعلام کرد: در این دوره ۵۶ اثر دریافت شد که در مرحله بعد آثار ۱۹ نفر مورد بررسی قرار گرفت و مرحله بعد ۱۳ اثر از میان آثار انتخاب شد که از میان آنها ۴ اثر مورد تقدیر قرار خواهد گرفت.
دبیر علمی دومین جشنواره ملی نقد کتاب در بیان تفاوت این جشنواره با آنچه خانه کتاب برگزار میکند گفت: در این جشنواره آثار منتشر نشده بررسی میشوند اما در جشنواره خانه کتاب آثار منتشر شده مورد بررسی قرار میگیرد.
به گفته دبیر علمی دومین جشنواره ملی نقد کتاب، نقاد علم در آثار علمی فقط به سمت نشان دادن کاستیها نمیرود، بلکه دنبال نکاتی است که کمک کند کمال، کاملتر و جمال جمیلتر به نظر آید.
او ادامه داد: گرچه نقد به نظر آدمی خوش نیاید، حتی گاهی در کام به تلخی زند، اما اگر اثر در خاموشی از بین رود نتیجه برای نگارنده تلختر خواهد بود.
زینالعابدینی با اشاره به پیشرفت تکنولوژی در عصر ارتباطات ادامه داد: در عصری که سرعت انتشار بسیار زیاد است، بیصدایی بدترین درد نگارنده است. انسان برای دیده شدن قلمفرسایی میکند.
او با تاکید بر اینکه گیاهان به نور، جانداران به غذا و نویسنده به نظر نیاز دارد، ادامه داد: ناقد بزرگترین منت را بر نویسنده دارد، چون زمانی برای بررسی اثر نویسنده صرف کرده است، ناقد است که برای نویسنده پلکانی برای پیشرفت میسازد.
برگزیدگان دومین جشنواره ملی نقد کتاب
در بخش پایانی این مراسم، از برگزیدگان این جشنواره به شرح زیر تجلیل شد:
برتر: زهرا ناصری، دانشگاه تهران
شایسته تقدیر: زینب صفوی، دانشگاه الزهرا
شایسته تقدیر: سیما شهباز ، کتابدار کتابخانه عمومی ساوه
نظر شما