وی در این کارگاه اظهار کرد: این سوال مطرح میشود که سخنان و آموزههای آن حضرت، چه میزان با شرایط امروز مطابقت دارد؟ آگاهیهایی که در قرآن و نهجالبلاغه وجود دارد، برای فهمیدن است و لزوما برای دانستن نیست که انسان بگوید با دانستن رستگار شدم. بنابراین باید شناخت پیدا کرده و سپس فهمید.
سخن و اندیشه امام علی (ع) امروز هم زنده است
این پژوهشگر و مدرس، با طرح نمونهای از سخنان گهربار امام علی (ع)، به تشریح و بسط آن پرداخت: امیرالمومنین (ع) میفرمایند: «انسان سه دوست و سه دشمن دارد؛ دوست، دوستِ دوست او و دشمنِ دشمن او، دوست تو هستند. دشمن انسان، دشمنِ دوست افراد و دوست دشمن انسان، دشمنت هستند. سخن امیرالمومنین علی (ع) دارای استدلال و برهان بوده و مبنای عقلی دارد و گستره معنایی وسیعی دارد. این دو مفهوم نیز وجوه مختلف دارد. دوست به بودن و شدنِ ما کمک میکند و دشمن ابتدا میخواهد شدنِ انسان را ساقط کند و بعد هستی و بودن را از انسان بگیرد. در منابع آمده که تا 100 سال پس از شهادت امیرالمومنین (ع)، در منبرها ایشان را لعن میکردند، ولی میبینیم که سخن و اندیشه ایشان، امروز هم زنده است و ما را هدایت میکند.
آذربایجانی ادامه داد: حضرت حدیث دیگری با این مضمون دارند که «هر نفسی که میکشی، تو را به سوی مرگ میبرد». این سخن نیز دارای وجوه مختلف و بار معنایی بسیاری است و ممکن است به معانی مختلفی تعبیر شود. این حدیث میگوید که حیات، بدون ممات معنی ندارد. هر بار میمیریم و زنده میشویم. هر نفسی که میکشیم از نفسهایمان کم میشود و دیگر قابل برگشت نیست و آنرا از دست میدهیم، پس نمیتواند جزو دارایی ما باشد.
لازمه رسیدن به آرامش، داشتن ایمان است
وی گفت: در جایی دیگر از کتاب شریف «نهجالبلاغه» میخوانیم که «آنکه آرامش روان دارد، سزاوار رسیدن به مقصد است». برای درک معنای این سخن، باید در آن تعمق کرده و ابتدای ریشه و معنای آرامش را جستوچو کرد. «آرامش» یعنی هرچیزی ما را از اضطراب و تشویش دور کند. در معنای لغوی، کلمه «آرامش» به معنی فراغت، راحتی و امنيت است. آرامش، يک حالت درونی است که خودش قابل رِؤيت نيست، ولی آثار آن دیده میشود. نخستین لازمه رسیدن به آرامش، داشتن ایمان است.
این مدرس و پژوهشگر در ادامه با اشاره به مضامین والا و ارزشمند خطبه 142 نهجالبلاغه، افزود: از هر پاراگراف این خطبه میتوان یک کتاب برای تفکر و اندیشه نوشت. این خطبه، کلیدواژههای بزرگی دارد. تبیین این موضوع که ابلیس چگونه و از چه راههایی وارد میشود و از چه مصادیقی انسان را تحتتاثیر قرار میدهد، اهمیت زیادی دارد. اگر روی این خطبه تعمق کنیم و کلیدواژه «تعصب» را از آن خارج کنیم، عشق از آن بیرون میزند. حضرت میفرمایند: «امام متعصبین، ابلیس است.» ما براساس یک سری تعصبات ممکن است به برخی مقولات جانبدارانه نگاه کنیم، ولی وقتی در شرایط قرار میگیریم، معلوم نیست عمل ما چگونه باشد.
امیرالمومنین باید در همه زمانها، امیرمومنان باشد
آذربایجانی در پایان اظهار کرد: یک امیرالمومنین داریم که تاریخی است. در دورههای مختلف تاریخ اسلام، این لقب به برخی از حاکمان داده شده است. اما یک امیرالمومنین داریم که حقیقتی ذاتی است که باید در همه زمانها امیرمومنان باشد. از این معنا، این لقب شایسته مولای متقیان علی (ع) است که سخن و اندیشهاش هنوز زنده و جاری و کارگشاست.
نظر شما