علیاصغر کاویانی، داستاننویس در نقد و بررسی مجموعه داستان «گوگوری» گفت: تصاویر به کمک کلمات میآیند تا آنها را کامل کنند.
در ابتدای این نشست علیاصغر کاویانی درباره این مجموعه داستان گفت: اگر بخواهیم سختگیرانه به «گوگوری» نگاه کنیم و بین یک تا صد نمره بدهیم، نمره هشتاد قابل قبول است اما اگر متعادل نگاه کنیم، به نظرم این مجموعه نمرهای بین نود تا نود و پنج میگیرد.
این داستاننویس عنصر تصویر را در داستان کودک مهم برشمرد و بیان کرد: در کتاب کودک فقط کلمات نیستند که نقشآفرینی میکنند، بلکه تصاویر به کمک کلمات میآیند تا آنها را کامل کنند. تصویر و متن یا موافق هم هستند، یا مکمل و یا با همدیگر ناسازگارند و ساز مخالف میزنند. مورد آخر اما بیشتر در کمیک استریپ وجود دارد که فضایی طنز دارد و در کار بزرگسال بیشتر دیده میشود.
وی اضافه کرد: بیشتر تصاویرِ این مجموعه تکمیلکننده داستان نیستند، بلکه همپای متن هستند. یعنی به گونهای نیست که مخاطب را به سمت مطلبی که فقط در تصویر وجود دارد، تشوق کند. جدای از مسائلی که درباره تصاویر وجود دارد، اما این تصاویر نظر مخاطب را به خودشان جلب میکنند و برای او جذابیت دارند.
این مدرس داستاننویسی به مجموعه عواملی که در موفقیت این مجموعه داستان نقش ایفا کردهاند، اشاره کرد و با انتقاد از ویراستار کتاب گفت: در این مجموعه سه عامل نقش مهمی دارند؛ ابتدا خود قلم نویسنده بهعنوان راوی، دوم طراح و سوم ویراستار. ویراستار اما به این کتاب ضربه زده است. چون احیاناً ویراستار کتاب کودک نبوده است. همانطور که میدانیم ادبیات کودک از حیث طراحی ساده، روان و یکدست است، مخصوصاً ادبیاتی که با این کتاب روبرو هستیم؛ ولی در برخی قسمتهای کتاب خط تیرههایی وجود دارد که باید برای مخاطب کودک توضیح داده شود که چیست و این کار ویراستار است. از این دست مسائل ویرایشی که در فهم مخاطب وقفه ایجاد میکند در کتاب دیده میشود.
وی در مورد شخصیت و تیپهای داستان توضیح داد و افزود: برخی شخصیتهای گرهگشا و حلال ماجرا، ناگهانی وارد داستان میشوند و درست معرفی نمیشوند. مثلاً جوجه معرفی نمیشود یا گورخر بزرگ که وارد ماجرا میشود. اما تیزپا وقتی پایش را به داستان میگذارد، خوب معرفی میشود. با اینکه معرفی تیپهای جدید خوب صورت نگرفته، شخصیتهای ثابتی که در مجموعه وجود دارد، خوب معرفی شده و نقشآفرینی کردهاند.
کاویانی ادامه داد: پرداخت شخصیت خود «گوگوری» بیشتر از بقیه شخصیتها مخاطب را جذب میکند. در جلد پنجم یعنی «شرط گوگوری»، گوگوری خودش داستان را تمام میکند و خودش گروه دوستانش را رهبری میکند. در چهار قصه قبلی گوگوری شروعکننده است و تمامکننده نیست و کمک میکند تا داستان به سرانجام برسد. به نظر میرسد بهتر بود در بقیه جلدها هم شخصیت گوگوری نقشآفرینی بیشتری داشت.
این منتقد ادبی اولویت نویسنده را در مجموعه داستان «گوگوری» قصهگویی و ایجاد جذابیت برای مخاطب معرفی کرد و گفت: در یک داستان باید بار اصلی را شخصیت اصلی به دوش بکشد ولی در یک مجموعه داستان این انتظار میرود که گاهی نویسنده شخصیت تأثیرگذار اصلی را به دیگر شخصیتها واگذار کند. در این مجموعه، قصهگویی و ایجاد جذابیت، برای نویسنده اولویت داشته؛ نه اینکه حتماً شخصیت اصلی گره را باز کند. تأکید و قصد نویسنده این بوده که گره داستان باز شود نه اینکه شخصیت اصلی همه کارها را انجام دهد.
وی در پایان گفت: اسمهای مجموعه خوب انتخاب شده است. مثلاً «گوگوری بدصدا» ربطی به محتوای داستان ندارد، چون گوگوری بدصدا نیست فقط صدایش مزاحم است و این انتخاب جالبی است. اسم صوتها هم خوب انتخاب شده به غیر از جاهایی که به عنوان نقلقول آمده و کمی ابهام ایجاد میکند. جدای این این مباحث موضوعاتی که برای داستانها انتخاب شده با تجربههای بچهها موافق است و به نظر میرسد نویسنده انتخاب درستی انجام داده است.
نظر شما