یکی از فعالیتهای اصلی این بنیاد انتشار کتاب در زمینه دفاع مقدس است که متاسفانه با اینکه به منابع و امکانات خوبی دسترسی دارد، اما در این زمینه موفقیت چندانی نداشته و حجم انبوه کتابهای منتشر شده توسط ناشران وابسته بنیاد نتوانسته در فرهنگسازی و فراگیر شدن و جذب مخاطب توفیقی به دست بیاورد.
مُبرهن است که علت اصلی عدم موفقیت بنیاد، در کیفیت نازل کتابهای آن است و اگر موارد استثناء را فاکتور بگیریم، درصد عظیمی از کتابهایی که به همت و پیگیری این بنیاد تهیه و منتشر میشوند، گاه حداقل استانداردهای لازم برای یک کتاب جذّاب را هم ندارند.
انگیزه نگارش این سطور، کتابی است که به تازگی از سوی انتشارات «خط شکنان» منتشر شده که ناشر وابسته به اداره کل حفظ آثار و نشر ارزشهای دفاع مقدس استان یزد است؛ کتاب «من زمینگیر شدم» یکی از کتابهای مجموعه تاریخ شفاهی دفاع مقدس یزد است که قرار است به خاطرات رزمنده جانباز آقای «ولی سلطانی گردفرامرزی» بپردازد.
نکته عجیب و حیرتانگیز اینکه روی جلد کتاب نوشته شده: «تاریخ شفاهی ولی سلطانی گرد فرامرزی به کوشش ولی سلطانی گردفرامرزی»! و وقتی بر حیرتتان افزوده میشود که کتاب را باز میکنید و میبینید به سبک پرسش و پاسخ نوشته شده است. یعنی این رزمنده عزیز خودش از خودش سوال پرسیده و خودش جواب سوالات خودش را داده است!
کسانی که با بدیهیات و اولیات کار تاریخ شفاهی آشنا باشند بدون توضیح متوجه عمق فاجعه میشوند، اما برای اطلاع ناشر و مولف محترم باید عرض کنم که تاریخ شفاهی یک گفتگوی دونفره است که با پرسش مصاحبهگر و پاسخهای راوی جلو میرود و هیچگاه یک شخص نمیتواند تاریخ شفاهی را به صورت خودنوشت کار کند.
این کتاب مُشتی است نمونه خروارها کتابی که نشان میدهد هیچگونه کار کارشناسی و نظارتی بر انتشار کتاب در بنیاد حفظ آثار و نشر ارزشهای دفاع مقدس وجود ندارد و حتی کسی نیست بر کتابسازی بنیاد نظارت کند که اگر محتوا ضعیف است، حداقل کتابسازی استاندارد باشد.
نظر شما