محمود خيراللهي، در یادداشت «شبي كه تايباد به وجد آمد» به بهانه برگزاری مراسم رونمايي از 1000 كتاب اهدايي در تايباد، به پیشینه کتابدوستی مردم این منطقه اشاره کرده است.
در اين مراسم، آقایان دکتر عرب، جناب آقای غیاثی بخشدار محترم مرکزی و جناب آقای آریامنش ریاست محترم آموزش وپرورش تایباد، از اهمیت کتاب کتابخوانی برای حاضران گفتند. سخنان برادر فرهیخته جناب دکتر عرب انسان را به وجد میآورد همانطوری که زمانی در کنگره حافظشناسی در شیراز استاد سرور گویای اعتمادی پسر سردار عبدالقدوس خان اعتمادی به وجد آمده وروی سن پرید.
اکنون تایباد هم خود را در حد واندازهای میبیند که از شمس و مولانا بگوید و این شروع بسیار خوبیاست زیرا در تایباد عزیز ما شم تاریخی و ادبی و موسقیایی در اکثر مردم وجود دارد و افرادی از این شهر درعرصههای گوناگون ودر پهنههای جغرافیایی قرون و اعصار گذشته فعال فرهنگی وادبی بودهاند.
این کار بزرگی که امشب در تایباد صورت گرفت یعنی ساري و جاري كردن فرهنگ کتابخوانی در بین لایههای گوناگون و سطوح مختلف جامعه، کاری است كه قبل از اين، بسیاری از نویسندگان معاصر انجام دادهاند مثلا مرحوم ایرج افشار که بسیاری اوقات شبانگاهان بر منازل دهقانان و چوپانان این مملکت فرود آمده و آنان را در لذات فرهنگی ايرانگردي و کتابخوانی خود سهیم کرده است.
کاری که مرحوم استاد محمد ابراهیم باستانی پاریزی کرد وتاریخ را از برج عاج آن در بین آحاد مردم برد و تاریخ را برای نه تنها برای اهل فن که برای اکثر تودههای جامعه و عامه مردم نوشت وکتب وی ای بسا که مونس شبهای بسیاری از هموطنان ما شد و به قول مرحوم دکتر زریاب خویی باستانی که هنر تاریخنگاری و ذوق نویسندگی را تواما دارا بود در بالا بردن راندمان کتابخوانی سهم بسزایی داشت.
او خود مینویسد هنگام چاپ کتاب «پیغمبر دزدان» چنان حرص و ولعی داشتم که هنوز شوشههای شعاع آفتاب باز نشده بود پشت در چاپخانه بودم وکارگران چاپخانه به شوخی ميگفتند پسر پیغمبر دزدان آمد!
آری کار دوستان ما، کار سترگیست در حد اندازه همان کسانی که مجله یادگار و راهنمای کتاب و مجله «آینده» و «یغما» و «خواندنیها» و «کلک» و «بخارا» و مجله «وحید» را چاپ میکردند و مردان سواحل و بیشهها و کوهستان و کویرها و شهر و کوره دهات ایران را به وادی کتابخوانی سوق میدانند
علیرغم نسل امروز ما، که امروز بقول دوستان در فضای مجازی پستی را صرفا کپی میکنند مردم نسلهای پیشین ما همچنان که منشانه و متکلفانه(که تایید نمیکنم این نوشتار را) مینوشتند همانطور بهشدت حول محور ادب فارسی فعال بودند و مولوی و حافظ و سعدی و فردوسی راخیلی بیشتر از ما میشناختند بهطوری که مسیو بابن گفته در حوزه رودخانه کرخه به مرحوم خداکریم خان بختیاری برخوردم بیاغراق دو ثلت شاهنامه را از حفظ داشت.
آری دایره شعر فارسی در همه جا توسعه پیدا کرده بود و در نایره جنگهای خونین نیز رشیدالدین و طواط و ادیب صابره باز هم از ابزار شعر فارسی استفاده میکردند و امروزه در برخی از کشورهای فارسیزبان چون تاجیکستان علیرغم 70 سال ایرانزدایی، دولت استالنیسم ساویتی شوروی سوسیالیستی باز ذوق و قریحه شعری و علاقهمندی به این قیمتی در دری فراوان است و انجمنها و حلقههای ادبی در آن سامان و در حوالی قباديان و بلخ در تاجیکستان و افغانستان هم درکنار وطن بزرگ شعر و ادب فارسی یعنی ایران عزیز ما تب و تاب خاصی دارد.
همانطوری که امشب برادر ادیب فرهیختهام دکتر عرب عزیز بهدرستی اشاره فرمودند ایرانشناسان و مستشرقین، حال منهای کسانی که وابسته سیاستهای استعماری بودند بسیاری از آنها هم چون ماسه و براون و فرای و نیکلسون و ديگران کارهای خوبی هم انجام دادند.
در مورد این حرکت فرهنگی بزرگ اهدای کتاب هم در پايان اشاره میکنم اگر واقعا اینکار انشاالله نهادینه شود در آیندههای نزدیک نشان خواهد داد که ثمرات فراوانی نصیب این شهر عزیز خواهد شد و تحولآفرین خواهد بود همانطوری که یکی از عزيزان به کاشمر اشاره فرمودند خوب آن شهر چهل سال پیش معلمانی مثل سرکار خانم بانو ژاله آموزگار داشته و مردمش هم همت کردند و کار فرهنگی کردند و نگاه مادی صرف نداشتند.
امشب دوستان ما کاری کردند که بزرگان و خیرخواهان عرصه کتاب و کتابخوانی در تاسیس کتابخانههای بزرگی چون کتابخانه ملک و کتابخانه آیتآلله مرعشی کردند گرچه استعمار علاوه بر چاههای نفت میدان نفتون(مسجد سلیمان) و خوریان سمنان بهدنبال خروج نسخ خطی ما وانتقال آنها به موزه های آرمیتاژ، لنینگراد و لوور پاریس یا دانشگاه لیدن هلند بود.
درود بر دوستان عزیز اهل کتاب ما و درودشان باد و درود به بزرگترین مجموعهداران نسخ خطی ایران برادران گرانقدر زندهیادان حاج حسین آقا و حاج محمد آقای نخجوانی و به امید حضور همیشه معاصر حضرات اساتید والا گهر حضرت استاد حاج آقا رمضان فاروقی با آن کتابخانه نفیسشان و حضرت استاد حاج آقا محمدجواد مشایخی، موسس اولین کتابخانه معلم در تایباد. درودهای بر فراوان بر این دانشی مردان بزرگ باد
از اين فرصت خجسته فرهنگي استفاده ميكنم و قدرداني ميكنم از محضر استادان گرامی، نخست حضرت آقای استاد رسول اکسیر پدر جفرافیای تایباد که بر دستان پرمهرشان بوسه میزنم و ايشان را با جناب دکتر محمد حسن گنجی قابل مقایسه میدانم و دوم حضرت آقای دکتر قاسم خرمی عزیز پژوهشگر استاد و مدیرمسئول مجله کارخانهدار که ایشان هم سهم بسزایی در تهیه کتب اهدایایی امشب داشتند.
در پایان شایسته میدانم از مدیرعامل فرهیخته موسسه خانه کتاب کشور، جناب آقای نیکنام حسینیپور قدردانی کنم که بزرگوارانه به تقاضای انجمن پاسخ گفتند و مجموعهای از کتب ارزشمند را به كتابدوستان تايباد هديه کردند۰ درودشان باد.
نظر شما